دین و سیاست در دوره صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'الاسلامی' به 'الاسلامي'
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'الاسلامی' به 'الاسلامي')
خط ۵۸: خط ۵۸:
نویسنده در این بحث با مرور بر برخی آثار همچون رساله‌های خراجیه، روضة الأنوار، رساله آئینه شاهی و ترجمه و شرح‎های عهدنامه مالک اشتر، برخی از نکات درباره فکر سیاسی شیعه را استخراج و عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص190</ref>.
نویسنده در این بحث با مرور بر برخی آثار همچون رساله‌های خراجیه، روضة الأنوار، رساله آئینه شاهی و ترجمه و شرح‎های عهدنامه مالک اشتر، برخی از نکات درباره فکر سیاسی شیعه را استخراج و عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص190</ref>.


یکی از مباحثی که در این اثر به چشم می‌خورد، رویارویی فقیهان و صوفیان در دوره صفوی است که نویسنده این مسئله را در عنوانی جداگانه بحث نموده است. صفویان قدرت سیاسی خویش را با کمک قزلباشان و صوفیان به دست آورده و زمانی که به قدرت سیاسی دست یافتند، تنها پایگاه مستحکم آن‌ها همین دسته بودند. آنان به دلایل سیاسی و اعتقادی به‌تدریج عناصر ایرانی را ازیک‎طرف و فقها و علمای شیعه امامیه را از طرف دیگر، سهیم در قدرت سیاسی کردند. کم‌کم ظهور فقهای بزرگی چون محقق کرکی و به دست آوردن مقام دینی - سیاسی مهم شیخ‌الاسلامی توسط آنان باعث شد تا جبهه فقاهت در برابر تصوف، دقیقاً تحکیم شده و شکل رسمی به خود بگیرد و باعث تضاد شود... این تضاد ازیک‎طرف صوفیان بودند که شاه را «مرشد کل» تلقی می‌کرده و خود انجام مراسم ویژه خویش را داشتند، از طرف دیگر فقیهان که علاوه برداشتن زمینه اجتماعی و شرعی در فقه، از سوی شاهان صفوی نیز تقویت می‌شدند... دراین‌بین عالمانی نیز وجود داشتند که تعلق‎خاطری به فرق صوفی یا اعمال صوفیان از خود نشان دادند و گاه به‌صورت یک عارف نظری و حتی عملی خود را معرفی کردند و باعث اختلاف میان علمای شیعه شدند<ref>ر.ک: همان، ص221-222</ref>.
یکی از مباحثی که در این اثر به چشم می‌خورد، رویارویی فقیهان و صوفیان در دوره صفوی است که نویسنده این مسئله را در عنوانی جداگانه بحث نموده است. صفویان قدرت سیاسی خویش را با کمک قزلباشان و صوفیان به دست آورده و زمانی که به قدرت سیاسی دست یافتند، تنها پایگاه مستحکم آن‌ها همین دسته بودند. آنان به دلایل سیاسی و اعتقادی به‌تدریج عناصر ایرانی را ازیک‎طرف و فقها و علمای شیعه امامیه را از طرف دیگر، سهیم در قدرت سیاسی کردند. کم‌کم ظهور فقهای بزرگی چون محقق کرکی و به دست آوردن مقام دینی - سیاسی مهم شیخ‌الاسلامي توسط آنان باعث شد تا جبهه فقاهت در برابر تصوف، دقیقاً تحکیم شده و شکل رسمی به خود بگیرد و باعث تضاد شود... این تضاد ازیک‎طرف صوفیان بودند که شاه را «مرشد کل» تلقی می‌کرده و خود انجام مراسم ویژه خویش را داشتند، از طرف دیگر فقیهان که علاوه برداشتن زمینه اجتماعی و شرعی در فقه، از سوی شاهان صفوی نیز تقویت می‌شدند... دراین‌بین عالمانی نیز وجود داشتند که تعلق‎خاطری به فرق صوفی یا اعمال صوفیان از خود نشان دادند و گاه به‌صورت یک عارف نظری و حتی عملی خود را معرفی کردند و باعث اختلاف میان علمای شیعه شدند<ref>ر.ک: همان، ص221-222</ref>.


نویسنده با آوردن نمونه‌هایی از نوشته‌ها فتاوا و اقدامات علمای آن زمان از جمله علامه مجلسی، علیه صوفیه، به شرح و توضیح این بخش از کتاب می‌پردازد.
نویسنده با آوردن نمونه‌هایی از نوشته‌ها فتاوا و اقدامات علمای آن زمان از جمله علامه مجلسی، علیه صوفیه، به شرح و توضیح این بخش از کتاب می‌پردازد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش