توشيح الديباج و حلية الإبتهاج: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ توشیح الدیباج و حلیة الإبتهاج را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به توشيح الديباج و حلية الإبتهاج منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«توشيح الديباج و حلية الابتهاج»، تأليف محمد بن يحيى قرافى مصرى مشهور به بدرالدين قرافى (متوفى 1009/1008ق)، ذيلى است بر «الديباج المذهب» ابن فرحون اندلسى (متوفى 799ق) و مشتمل بر شرح احوال علماى مذهب مالكى از اواخر سده 8ق تا زمان مؤلف (حاج منوچهرى، فرامرز، ص552).
«توشيح الديباج و حلية الابتهاج»، تأليف محمد بن يحيى قرافى مصرى مشهور به بدرالدين قرافى (متوفى 1009/1008ق)، ذيلى است بر «الديباج المذهب» ابن فرحون اندلسى (متوفى 799ق) و مشتمل بر شرح احوال علماى مذهب مالكى از اواخر سده 8ق تا زمان مؤلف <ref>حاج منوچهرى، فرامرز، ص552</ref>.


نويسنده، كتاب را به درخواست برادران مالكى خود نوشته است (ر.ك: مقدمه مؤلف، ص13). اين اثر با مقدمه و تحقيق على عمر منتشر شده است.
نويسنده، كتاب را به درخواست برادران مالكى خود نوشته است <ref>ر.ك: مقدمه مؤلف، ص13</ref>. اين اثر با مقدمه و تحقيق على عمر منتشر شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۷: خط ۵۷:




«الديباج المذهب في معرفة أعيان علماء المذهب»، در طبقات مالكيّه و يكى از مشهورترين تأليفات ابن فرحون است و مؤلف در آن از 630 تن از فقيهان و راويان و مؤلفان مالكى ياد كرده است؛ ولى بيشتر به نقل سخن گذشتگان پرداخته و تنها آن قسمت از اين تأليف حائز اهميت است كه در آن از معاصران خود سخن گفته است (ر.ك: سلماسى، مهدى، ص396). ابن فرحون ماده اصلى كتابش را از آثار مختلف اندلسى، غربى و شرقى گرفته است. وى اعلام فقه مالكى در اقطار عالم را در طول شش قرن ذكر كرده است (زمامه، عبدالقادر، ص564). ضرورت گردآورى اعلام اين مذهب فقهى پس از عصر ابن فرحون، برخى را به نگارش ذيل‌ها و تكمله‌هايى بر كتاب الديباج ابن فرحون واداشت. فقيه مالكى معاصر او شيخ احمد بابا سودانى (تنبكتى) ساكن مراكش (1036ق1626/م) نيز در اين موضوع دو كتاب «نيل الابتهاج بتطريز الديباج» و «كفاية المحتاج لمعرفة من ليس في الديباج» را تأليف نمود (ر.ك: همان، ص565). بدرالدين قرافى نيز با نگارش «توشيح الديباج و حلية الابتهاج» عمل ابن فرحون را تكميل نمود. قرافى در مقدمه‌اش به برخى از منابع مانند مشيخه ابن مرزوق و طبقات النحاة سيوطى اشاره كرده است (مقدمه مؤلف، ص15-14). نويسنده در مقدمه در ذكر دليل نام‌گذارى كتاب چنين نوشته كه چون مؤلف نام كتاب را «الديباج» نهاده بود، شايسته بود اين ذيل را «توشيح الديباج» نام نهم (ر.ك: همان، ص15). واژه «توشيح» به معنى حمايل بستن و مجازاً به معنى زيور بستن است (دادبه، اصغر؛ آشورى، هنگامه، ص370).
«الديباج المذهب في معرفة أعيان علماء المذهب»، در طبقات مالكيّه و يكى از مشهورترين تأليفات ابن فرحون است و مؤلف در آن از 630 تن از فقيهان و راويان و مؤلفان مالكى ياد كرده است؛ ولى بيشتر به نقل سخن گذشتگان پرداخته و تنها آن قسمت از اين تأليف حائز اهميت است كه در آن از معاصران خود سخن گفته است <ref>ر.ك: سلماسى، مهدى، ص396</ref>. ابن فرحون ماده اصلى كتابش را از آثار مختلف اندلسى، غربى و شرقى گرفته است. وى اعلام فقه مالكى در اقطار عالم را در طول شش قرن ذكر كرده است <ref>زمامه، عبدالقادر، ص564</ref>. ضرورت گردآورى اعلام اين مذهب فقهى پس از عصر ابن فرحون، برخى را به نگارش ذيل‌ها و تكمله‌هايى بر كتاب الديباج ابن فرحون واداشت. فقيه مالكى معاصر او شيخ احمد بابا سودانى (تنبكتى) ساكن مراكش (1036ق1626/م) نيز در اين موضوع دو كتاب «نيل الابتهاج بتطريز الديباج» و «كفاية المحتاج لمعرفة من ليس في الديباج» را تأليف نمود <ref>ر.ك: همان، ص565</ref>. بدرالدين قرافى نيز با نگارش «توشيح الديباج و حلية الابتهاج» عمل ابن فرحون را تكميل نمود. قرافى در مقدمه‌اش به برخى از منابع مانند مشيخه ابن مرزوق و طبقات النحاة سيوطى اشاره كرده است <ref>مقدمه مؤلف، ص15-14</ref>. نويسنده در مقدمه در ذكر دليل نام‌گذارى كتاب چنين نوشته كه چون مؤلف نام كتاب را «الديباج» نهاده بود، شايسته بود اين ذيل را «توشيح الديباج» نام نهم <ref>ر.ك: همان، ص15</ref>. واژه «توشيح» به معنى حمايل بستن و مجازاً به معنى زيور بستن است <ref>دادبه، اصغر؛ آشورى، هنگامه، ص370</ref>.


درهرحال كتاب حاوى اغلاط و اشتباهاتى است كه محقق كتاب برخى را رفع نموده، برخى را تذكر داده و برخى هم از چشمش پنهان مانده كه در ادامه به تعدادى از آنها اشاره مى‌شود:
درهرحال كتاب حاوى اغلاط و اشتباهاتى است كه محقق كتاب برخى را رفع نموده، برخى را تذكر داده و برخى هم از چشمش پنهان مانده كه در ادامه به تعدادى از آنها اشاره مى‌شود:


1. قرافى، شرح حال احمد بن عمر مزجلدى شاگرد ابن غازى و گروهى از اساتيدش را ذكر كرده كه يوسف اغصاوى جزء آنهاست. وى منسوب به قبيله غصاوه يا غزاوه است كه تاكنون معروف هستند. در متن كتاب «يوسف اعضاوى» ذكر شده كه صحيح نيست و در كتاب «نيل الابتهاج» سودانى صحيح آن ذكر شده است (زمامه، عبدالقادر، ص565). در نسخه مصحح مورد استفاده زمامه نيز به اين اشتباه در پاورقى اشاره شده است، اما اين اشتباه از چشم على عمر مصحح كتاب پوشيده مانده است (ر.ك: متن كتاب، ص256، شماره 295؛ زمامه، عبدالقادر، ص565).
1. قرافى، شرح حال احمد بن عمر مزجلدى شاگرد ابن غازى و گروهى از اساتيدش را ذكر كرده كه يوسف اغصاوى جزء آنهاست. وى منسوب به قبيله غصاوه يا غزاوه است كه تاكنون معروف هستند. در متن كتاب «يوسف اعضاوى» ذكر شده كه صحيح نيست و در كتاب «نيل الابتهاج» سودانى صحيح آن ذكر شده است <ref>زمامه، عبدالقادر، ص565</ref>. در نسخه مصحح مورد استفاده زمامه نيز به اين اشتباه در پاورقى اشاره شده است، اما اين اشتباه از چشم على عمر مصحح كتاب پوشيده مانده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص256، شماره 295؛ زمامه، عبدالقادر، ص565</ref>.


2. نويسنده همچنين شرح حال عبدالله بن عبدالواحد ورياجلى را در شماره 93 كتاب آورده است. شيخ احمد بابا سودانى نيز در نيل الابتهاج نام او را ذكر كرده است. در نسخه مورد استفاده عبدالقادر زمامه «وزياحاى» آمده و در پاورقى آن نسخه، صحيح آن ذكر شده، اما على عمر صحيح آن را در متن ذكر كرده و در پاورقى به اشتباه اصل (وزياحى) اشاره كرده است. اين اشتباه ممكن است از جانب نويسنده يا ناسخ صورت گرفته باشد (ر.ك: متن كتاب، ص93، پاورقى 93؛ زمامه، عبدالقادر، ص566).
2. نويسنده همچنين شرح حال عبدالله بن عبدالواحد ورياجلى را در شماره 93 كتاب آورده است. شيخ احمد بابا سودانى نيز در نيل الابتهاج نام او را ذكر كرده است. در نسخه مورد استفاده عبدالقادر زمامه «وزياحاى» آمده و در پاورقى آن نسخه، صحيح آن ذكر شده، اما على عمر صحيح آن را در متن ذكر كرده و در پاورقى به اشتباه اصل (وزياحى) اشاره كرده است. اين اشتباه ممكن است از جانب نويسنده يا ناسخ صورت گرفته باشد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص93، پاورقى 93؛ زمامه، عبدالقادر، ص566</ref>.


3. از ديگر مواردى كه از چشم مصحح كتاب مخفى مانده، در رابطه با المكودى نحوى و شارح الفيه ابن مالك است كه در شماره 100 آمده است. «كنيه» اين شخصيت «ابوزياد» ذكر شده است. اين كنيه در ديگر مصادر معروف نيست، بلكه به «ابوزيد» معروف است و شايسته بود كه در پاورقى به اين نكته اشاره مى‌شد (ر.ك: متن كتاب، ص97؛ زمامه، عبدالقادر، ص566).
3. از ديگر مواردى كه از چشم مصحح كتاب مخفى مانده، در رابطه با المكودى نحوى و شارح الفيه ابن مالك است كه در شماره 100 آمده است. «كنيه» اين شخصيت «ابوزياد» ذكر شده است. اين كنيه در ديگر مصادر معروف نيست، بلكه به «ابوزيد» معروف است و شايسته بود كه در پاورقى به اين نكته اشاره مى‌شد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص97؛ زمامه، عبدالقادر، ص566</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۷۲: خط ۷۲:
فهرست اعلام، شهرها و مكان‌ها و منابع تحقيق در انتهاى اثر ذكر شده است. آدرس منابع و اختلاف نسخه‌ها نيز در پاورقى‌هاى كتاب آمده است.
فهرست اعلام، شهرها و مكان‌ها و منابع تحقيق در انتهاى اثر ذكر شده است. آدرس منابع و اختلاف نسخه‌ها نيز در پاورقى‌هاى كتاب آمده است.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


1. مقدمه و متن كتاب.
1. مقدمه و متن كتاب.
۵۳٬۳۲۷

ویرایش