معجم أعلام النساء: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶: خط ۵۶:
پاره‌اى از منابعى كه مؤلف به آنها استناد نموده، عبارتند از: «الكامل»، ابن اثير؛ «الكامل، مبرد؛ «وفيات الأعيان»، ابن خلّكان؛ «نفح الطيب»، احمد مقرى؛ «تاريخ أخبار الأول في من تصرّف في مصر من الدول»، اسحاقى؛ «كتاب العبر»، ابن خلدون و «الأغاني»، ابوالفرج اصفهانى.
پاره‌اى از منابعى كه مؤلف به آنها استناد نموده، عبارتند از: «الكامل»، ابن اثير؛ «الكامل، مبرد؛ «وفيات الأعيان»، ابن خلّكان؛ «نفح الطيب»، احمد مقرى؛ «تاريخ أخبار الأول في من تصرّف في مصر من الدول»، اسحاقى؛ «كتاب العبر»، ابن خلدون و «الأغاني»، ابوالفرج اصفهانى.


محقق اين اثر در مقدمه‌اش كه در رياض، در آغاز ربيع‌الأول 1418ق، نوشته، چنين يادآور شده است: «... هنگامى كه خداوند مرا بر كتاب «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور»، نوشته اديب فاضل زينب بنت على آل فواز(ره) آگاه كرد، از كثرت مطالب سودمند و روش جالب آن، شگفت‌زده شدم. خانم نويسنده - كه خداى رحمتش كناد - در اين كتاب تعداد 454 شرح حال براى زنان فاضل قرون گوناگون فراهم آورده، از عصر جاهلى و صدر اسلام تا زمان خودش، مانند زندگى‌نامه «فطنت بنت احمد پاشا» و «مريم مكاريوس» و... نويسنده مطالب زندگى‌نامه‌ها را محدود به مقدار خاصى نكرده؛ به همين جهت، برخى از آن‌ها بسيار كوتاه و برخى بسيار بلند است. از آنجا كه اين كتاب در مصر، در سال 1312ق، چاپى قديمى شده بود بدون حاشيه، شماره‌گذارى و... پس از خداى تعالى خير طلبيدم و عزمم را جزم كرده و به تحقيق و تصحيحش پرداختم و... در حاشيه، منابع هر زندگى‌نامه را مشخص كردم و اشتباهات چاپى را برطرف ساختم... (ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-6).
محقق اين اثر در مقدمه‌اش كه در رياض، در آغاز ربيع‌الأول 1418ق، نوشته، چنين يادآور شده است: «... هنگامى كه خداوند مرا بر كتاب «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور»، نوشته اديب فاضل زينب بنت على آل فواز(ره) آگاه كرد، از كثرت مطالب سودمند و روش جالب آن، شگفت‌زده شدم. خانم نويسنده - كه خداى رحمتش كناد - در اين كتاب تعداد 454 شرح حال براى زنان فاضل قرون گوناگون فراهم آورده، از عصر جاهلى و صدر اسلام تا زمان خودش، مانند زندگى‌نامه «فطنت بنت احمد پاشا» و «مريم مكاريوس» و... نويسنده مطالب زندگى‌نامه‌ها را محدود به مقدار خاصى نكرده؛ به همين جهت، برخى از آن‌ها بسيار كوتاه و برخى بسيار بلند است. از آنجا كه اين كتاب در مصر، در سال 1312ق، چاپى قديمى شده بود بدون حاشيه، شماره‌گذارى و... پس از خداى تعالى خير طلبيدم و عزمم را جزم كرده و به تحقيق و تصحيحش پرداختم و... در حاشيه، منابع هر زندگى‌نامه را مشخص كردم و اشتباهات چاپى را برطرف ساختم... <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۶۳: خط ۶۳:
درباره روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:
درباره روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارشش را مشخص نكرده، تأكيد كرده است: «... چون علم تاريخ بهترين علم است و برترين گفته و مردان اين علم فراوانند و... ولى در بين اينان كسى را نديدم كه به‌طور مستقل در زبان عربى به نصف جهان انسانى بپردازد و بانوان فاضل را بشناساند باآنكه در بين زنان، نويسندگان و بزرگانى پيدا شده‌اند كه با دانشمندان سترگ و شاعران والا، برابرى مى‌كنند و... پس غيرتم به جوش آمد و تصميم به تأليف كتابى گرفتم كه فضيلت‌هاى آنان را آشكار سازد و زندگى‌نامه‌هاى پراكنده آنان را جمع كند... از تواريخ عمومى و نشريات علمى استفاده كردم و آن را بر طبق حروف الفبا منظمش كردم و آن را «الدر المنثور في طبقات ربات الخدور» ناميدم. همچنين در اختصار كوشيدم و سلسله سندها را حذف كردم و... در 4 ربيع‌الأوّل سال 1309ق، مطابق 7 اكتبر سال 1891م، شروع به نگارشش كردم و آن را از عده‌اى از كتاب‌هاى تاريخى و ادبى گرد آوردم و... (ر.ك: همان، ص9-12).
1. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارشش را مشخص نكرده، تأكيد كرده است: «... چون علم تاريخ بهترين علم است و برترين گفته و مردان اين علم فراوانند و... ولى در بين اينان كسى را نديدم كه به‌طور مستقل در زبان عربى به نصف جهان انسانى بپردازد و بانوان فاضل را بشناساند باآنكه در بين زنان، نويسندگان و بزرگانى پيدا شده‌اند كه با دانشمندان سترگ و شاعران والا، برابرى مى‌كنند و... پس غيرتم به جوش آمد و تصميم به تأليف كتابى گرفتم كه فضيلت‌هاى آنان را آشكار سازد و زندگى‌نامه‌هاى پراكنده آنان را جمع كند... از تواريخ عمومى و نشريات علمى استفاده كردم و آن را بر طبق حروف الفبا منظمش كردم و آن را «الدر المنثور في طبقات ربات الخدور» ناميدم. همچنين در اختصار كوشيدم و سلسله سندها را حذف كردم و... در 4 ربيع‌الأوّل سال 1309ق، مطابق 7 اكتبر سال 1891م، شروع به نگارشش كردم و آن را از عده‌اى از كتاب‌هاى تاريخى و ادبى گرد آوردم و... <ref>ر.ك: همان، ص9-12</ref>.


2. آمنه فرزند وهب بن عبدمناف بن زهره، مادر پيامبر(ص): قرمانى گفته است: خداى متعال چنان جمال و كمالى به او داده بود كه به سبب آن، در بين قوم خودش به‌عنوان حكيمه خوانده مى‌شد و فصاحت، حكمت و بلاغتى والا داشت كه بر او هيچ‌كسى از زنان عرب سبقت نگرفته بود. شش سال بعد از ولادت پيامبر(ص) درگذشت و در ابواء دفن شد... آمنه بعد از آنكه اين كلام را گفت: «كل حيّ ميت و كل جديد بال و كل كبير يفنى و أنا ميتة و ذكري باق»؛ يعنى: «هر زنده‌اى مى‌ميرد و هر نوى كهنه مى‌شود و هر بزرگى فانى مى‌شود و من ميرا هستم و يادم باقى»، جان به جان‌آفرين تسليم كرد (ر.ك: متن كتاب، ص28).
2. آمنه فرزند وهب بن عبدمناف بن زهره، مادر پيامبر(ص): قرمانى گفته است: خداى متعال چنان جمال و كمالى به او داده بود كه به سبب آن، در بين قوم خودش به‌عنوان حكيمه خوانده مى‌شد و فصاحت، حكمت و بلاغتى والا داشت كه بر او هيچ‌كسى از زنان عرب سبقت نگرفته بود. شش سال بعد از ولادت پيامبر(ص) درگذشت و در ابواء دفن شد... آمنه بعد از آنكه اين كلام را گفت: «كل حيّ ميت و كل جديد بال و كل كبير يفنى و أنا ميتة و ذكري باق»؛ يعنى: «هر زنده‌اى مى‌ميرد و هر نوى كهنه مى‌شود و هر بزرگى فانى مى‌شود و من ميرا هستم و يادم باقى»، جان به جان‌آفرين تسليم كرد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص28</ref>.


3. نويسنده، شرح حال زليخا و داستان او و حضرت يوسف(ع) را به‌صورت مفصل آورده است (ر.ك: همان، ص363-370).
3. نويسنده، شرح حال زليخا و داستان او و حضرت يوسف(ع) را به‌صورت مفصل آورده است <ref>ر.ك: همان، ص363-370</ref>.


4. مارى آنتوانت، دختر دوق توسكا، از ماريا تريزيا، در سال 1755م، زاده شد و در 16 سالگى در سال 1774م، با ولى‌عهد فرانسه ازدواج كرد و اين زمان، سرآغاز سختى‌هاى فرانسه بود؛ پس مردم فرانسه از اين زن بدشان آمد و او را متهم به دسيسه‌هاى گوناگون كردند كه نتوانستند حتى يكى از آن را نيز ثابت كنند. اشتباه بزرگ او عبارت بود از اينكه فخرفروشى و مهمانى و سوردادن را دوست مى‌داشت و بيچارگى و مصيبت‌هاى مردم را درك نمى‌كرد. گويند: او ديد كه نيازمندان از درد گرسنگى به خود مى‌پيچند پس گفت: من به‌خاطر فقر اينان غمگين مى‌شوم! حالا كه نان ندارند كه بخورند، كيك بخورند... (ر.ك: همان، ص749-750). گفتنى است كه در متن مذكور، تاريخ ازدواج با مقدار عمر «مارى آنتوانت» ناسازگار است و بايد يكى اشتباه باشد: يا تاريخ و يا مقدار عمر و شايد تاريخ تولد. تاريخ صحيح (مطابق با شانزده سالگى شخص متولد در 1755م) مساوى است با 1771م.
4. مارى آنتوانت، دختر دوق توسكا، از ماريا تريزيا، در سال 1755م، زاده شد و در 16 سالگى در سال 1774م، با ولى‌عهد فرانسه ازدواج كرد و اين زمان، سرآغاز سختى‌هاى فرانسه بود؛ پس مردم فرانسه از اين زن بدشان آمد و او را متهم به دسيسه‌هاى گوناگون كردند كه نتوانستند حتى يكى از آن را نيز ثابت كنند. اشتباه بزرگ او عبارت بود از اينكه فخرفروشى و مهمانى و سوردادن را دوست مى‌داشت و بيچارگى و مصيبت‌هاى مردم را درك نمى‌كرد. گويند: او ديد كه نيازمندان از درد گرسنگى به خود مى‌پيچند پس گفت: من به‌خاطر فقر اينان غمگين مى‌شوم! حالا كه نان ندارند كه بخورند، كيك بخورند... <ref>ر.ك: همان، ص749-750</ref>. گفتنى است كه در متن مذكور، تاريخ ازدواج با مقدار عمر «مارى آنتوانت» ناسازگار است و بايد يكى اشتباه باشد: يا تاريخ و يا مقدار عمر و شايد تاريخ تولد. تاريخ صحيح (مطابق با شانزده سالگى شخص متولد در 1755م) مساوى است با 1771م.


5. هاجر همسر ابراهيم خليل(ع)، كنيزى مصرى بود و شكل و شمايل زيبايى داشت كه او را فرعون پادشاه مصر به ساره همسر ابراهيم(ع) هديه كرد در زمانى كه ساره در نزد فرعون بود و بعد ساره او را به ابراهيم(ع) هديه كرد و به او گفت من او را زنى نيكو و نورانى مى‌بينم؛ او را بگير شايد خداى تعالى از او به تو فرزندى عنايت كند. پس ابراهيم(ع) با او ازدواج كرد و خداى متعال از او به آن حضرت، اسماعيل(ع) را روزى داد و حضرت ابراهيم آن دو را به مكه برد... و هاجر قبل از سيد و سرورش ساره از دنيا رفت و... (ر.ك: همان، ص817-818).
5. هاجر همسر ابراهيم خليل(ع)، كنيزى مصرى بود و شكل و شمايل زيبايى داشت كه او را فرعون پادشاه مصر به ساره همسر ابراهيم(ع) هديه كرد در زمانى كه ساره در نزد فرعون بود و بعد ساره او را به ابراهيم(ع) هديه كرد و به او گفت من او را زنى نيكو و نورانى مى‌بينم؛ او را بگير شايد خداى تعالى از او به تو فرزندى عنايت كند. پس ابراهيم(ع) با او ازدواج كرد و خداى متعال از او به آن حضرت، اسماعيل(ع) را روزى داد و حضرت ابراهيم آن دو را به مكه برد... و هاجر قبل از سيد و سرورش ساره از دنيا رفت و... <ref>ر.ك: همان، ص817-818</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==




مصحح براى كتاب حاضر، در پايان كتاب فقط فهرست تفصيلى مطالب را فراهم كرده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع را نيز آماده نكرده است. بانوى مصحح، زندگى‌نامه نويسنده كتاب حاضر را نيز به‌صورت مختصر ذكر كرده است (ر.ك: مقدمه كتاب، ص7-8).
مصحح براى كتاب حاضر، در پايان كتاب فقط فهرست تفصيلى مطالب را فراهم كرده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع را نيز آماده نكرده است. بانوى مصحح، زندگى‌نامه نويسنده كتاب حاضر را نيز به‌صورت مختصر ذكر كرده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص7-8</ref>.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
۵۳٬۳۲۷

ویرایش