۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حي بن يقظان' به 'حي بن یقظان') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
'''زنده بیدار'''، ترجمه فارسی [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] از رساله «[[حي بن یقظان|حي بن یقظان]]»، اثر [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابوبکر بن طفیل اندلسی]] (متوفی 581ق) است. | '''زنده بیدار'''، ترجمه فارسی [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] از رساله «[[حي بن یقظان|حي بن یقظان]]»، اثر [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابوبکر بن طفیل اندلسی]] (متوفی 581ق) است. | ||
ترجمه فارسی دو قصه «[[ | ترجمه فارسی دو قصه «[[حي بن یقظان]]» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و «[[غربة الغريبة]]» نوشته [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]، نیز به کتاب ضمیمه شده است. | ||
در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ی حکیم و از سوی دیگر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «[[حي بن یقظان|حي بن یقظان]]» بر آن نهاده، انسانی را مجسم میکند که از آغاز زندگی در جزیرهای دورافتاده، درافتاده و بهتنهایی بهسر میبرد و جز طیور و وحوش کسی را نمیشناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا میرود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل میشود و ابن طفیل این سیر روحانی را آنچنان زیبا و گیرا وصف میکند که ما را توان وصف آن نیست...»<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، صفحه پنج</ref>. | در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ی حکیم و از سوی دیگر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «[[حي بن یقظان|حي بن یقظان]]» بر آن نهاده، انسانی را مجسم میکند که از آغاز زندگی در جزیرهای دورافتاده، درافتاده و بهتنهایی بهسر میبرد و جز طیور و وحوش کسی را نمیشناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا میرود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل میشود و ابن طفیل این سیر روحانی را آنچنان زیبا و گیرا وصف میکند که ما را توان وصف آن نیست...»<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، صفحه پنج</ref>. | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
ویرایش