۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" | | | data-type="authorWritings" |[[دیوان سلمان ساوجی]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
او در دربار ایلخانی، سمت ملکالشعرایی یافت و سرگرم مدح شیخ حسن ایلخانی و دلشادخاتون و فرزندان آنها؛ بهخصوص اویس شد و ازاینجهت موردحسادت شاعران زمانه خود واقع شد. هنوز مرگ دلشادخاتون رخ نداده بود که با اصرار بسیار از آنها اجازه مراجعت به ساوه را گرفت؛ اما نه ماه بعد، دوباره با زن و فرزندانش به بغداد آمده، از نو به خدمت دلشادخاتون درآمد. دلشادخاتون پیش از سال 755ق درگذشت؛ اما تا پایان عمرش نسبت به سلمان ساوجی، توجهی خاص داشت و به همین دلیل، سلمان قصیدههای بسیاری در مدح او سرود و حتی در قصیدههای مدحیاش که در ستایش شیخ حسن سرود، آن خاتون را هم ستود. | او در دربار ایلخانی، سمت ملکالشعرایی یافت و سرگرم مدح شیخ حسن ایلخانی و دلشادخاتون و فرزندان آنها؛ بهخصوص اویس شد و ازاینجهت موردحسادت شاعران زمانه خود واقع شد. هنوز مرگ دلشادخاتون رخ نداده بود که با اصرار بسیار از آنها اجازه مراجعت به ساوه را گرفت؛ اما نه ماه بعد، دوباره با زن و فرزندانش به بغداد آمده، از نو به خدمت دلشادخاتون درآمد. دلشادخاتون پیش از سال 755ق درگذشت؛ اما تا پایان عمرش نسبت به سلمان ساوجی، توجهی خاص داشت و به همین دلیل، سلمان قصیدههای بسیاری در مدح او سرود و حتی در قصیدههای مدحیاش که در ستایش شیخ حسن سرود، آن خاتون را هم ستود. | ||
==سلمان ساوجی و حسادت | ==سلمان ساوجی و حسادت معاصرانش== | ||
بعد از مرگ دلشادخاتون و شیخ حسن ایلخانی، این شاعر به دربار سلطان اویس رفته و به او اختصاص یافت. رابطه سلمان با سلطان اویس از زمان پدر و مادر این پادشاه، آغاز شده بود؛ زیرا اویس در شعر و علم از سلمان آموزش میدید و شاعر نیز در ضمن مدح شیخ حسن و دلشادخاتون، نام اویس را هم که هنوز کودکی بیش نبود، ذکر میکرد. اویس نیز پسازآنکه به سلطنت رسید، به سلمان به چشم استاد خود نگاه میکرد. سلمان قصاید بسیاری در مدح سلطان اویس و یا در تهنیت برای فتحها و پیروزیهایش سرود و در زمان او، از عزت و احترام فراوانی برخوردار بود و ثروت بسیاری یافت، چنانکه موردحسادت همعصرانش قرار گرفت. پس از سلطان اویس، پسرش حسین که از سال 776 تا 784ق حکومت میکرد، بیشتر دوران حکومتش را با خاندان مظفر از یکسو و ترکمانان قراقویونلو از سوی دیگر، در درگیری و کشمکش بود. سلمان، سلطان حسین را هم در چند قصیده ستود. | بعد از مرگ دلشادخاتون و شیخ حسن ایلخانی، این شاعر به دربار سلطان اویس رفته و به او اختصاص یافت. رابطه سلمان با سلطان اویس از زمان پدر و مادر این پادشاه، آغاز شده بود؛ زیرا اویس در شعر و علم از سلمان آموزش میدید و شاعر نیز در ضمن مدح شیخ حسن و دلشادخاتون، نام اویس را هم که هنوز کودکی بیش نبود، ذکر میکرد. اویس نیز پسازآنکه به سلطنت رسید، به سلمان به چشم استاد خود نگاه میکرد. سلمان قصاید بسیاری در مدح سلطان اویس و یا در تهنیت برای فتحها و پیروزیهایش سرود و در زمان او، از عزت و احترام فراوانی برخوردار بود و ثروت بسیاری یافت، چنانکه موردحسادت همعصرانش قرار گرفت. پس از سلطان اویس، پسرش حسین که از سال 776 تا 784ق حکومت میکرد، بیشتر دوران حکومتش را با خاندان مظفر از یکسو و ترکمانان قراقویونلو از سوی دیگر، در درگیری و کشمکش بود. سلمان، سلطان حسین را هم در چند قصیده ستود. | ||
| خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
ویرایش