۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''ابوحنیفه احمد بن داود بن ونند دینورى''' (متوفى 282ق)، تاریخنگار، طبیعىدان و لغتشناس ایرانى | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
از | از ناحیه دینور بوده، لذا نسبت او دینورى است. | ||
[[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله| | [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت حموى]] نام پدربزرگش را ونند ثبت كرده است و در كتابهاى تازه چون «[[الأعلام]]» [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]] و «[[تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی (صفا)|تاریخ ادبیات]]» [[صفا، ذبیحالله|استاد دكتر ذبیحالله صفا]] نیز همینگونه آمده است. | ||
سال تولدش در كتابهاى | سال تولدش در كتابهاى قدیمى ثبت نشده است. بروكلمان در مقاله دائرةالمعارف اسلام، تولد ابوحنیفه را در دهه اول قرن سوم هجرى مرجح دانسته است. | ||
== وفات == | |||
یاقوت، مرگ او را در شب دوشنبه، چهار شب باقى مانده از جمادىالاولى 282 و به روایتى دیگر 281 و به قولى دیگر پیش از 290 نوشته است و بهمین سه صورت در كتابهاى دیگر هم آمده است؛ مثلاًمرحوم حاج [[قمی، عباس|شیخ عباس قمى]] در آثار خود مىنویسد: ابوحنیفه پیش از دویستونود درگذشته است. | |||
دینور: این كلمه به كسر دال و سكون یا و نون و فتح واو و سكون راء صحیح است. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] مىگوید: [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] در انساب آن را به فتح دال ضبط كرده، ولى صحیح نیست. | |||
این شهر میان كنگاور و کرمانشاه قرار داشته و وسعت آن، دوسوم همدان و مدتها به «ماه كوفه» مشهور بوده است. ساكنان آن آمیزهاى از ایرانیان و اعراب بوده و قبیله كرد شوهجان اطراف آن مىزیستهاند. | |||
دینور از قرن چهارم هجرى، رو به ویرانى نهاد و در قرن هشتم هجرى پس از هجوم تیمور بهكلى ویران شد. | |||
دومرگان و شتراوس از | دومرگان و شتراوس از ویرانه آن بازدید كردهاند و براى اطلاع بیشتر باید به مقاله شترك در دائرةالمعارف اسلام مراجعه كرد. | ||
به گفته [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله| | به گفته [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت حموى]]، گروهى بسیار از اهل ادب و حدیث به این شهر منسوبند. فرید وجدى غیر از ابوحنیفه و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، پنج دانشمند دیگر را كه به دینورى معروف بودهاند، نام برده است. | ||
== آثار == | |||
او در انواع علوم و فنون متداول عصر خود، صاحبنظر بوده و كتاب نوشته است. ندیم، در الفهرست مىگوید: در نحو، لغت، هندسه، حساب، نجوم اهل نظر بوده و پانزده جلد از كتابهاى او را به شرح زیر نام مىبرد: | |||
او در انواع علوم و فنون متداول عصر خود، صاحبنظر بوده و كتاب نوشته است. | |||
#كتاب النبات؛ | #كتاب النبات؛ | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
#كتاب القبلة و الزوال؛ | #كتاب القبلة و الزوال؛ | ||
#كتاب حساب الدور؛ | #كتاب حساب الدور؛ | ||
#كتاب الرد على لغذة | #كتاب الرد على لغذة الإصفهانی؛ | ||
#كتاب البحث | #كتاب البحث فی حساب الهند؛ | ||
#كتاب البلدان؛ | #كتاب البلدان؛ | ||
#كتاب الجمع و | #كتاب الجمع و التفریق؛ | ||
#كتاب الجبر و المقابلة؛ | #كتاب الجبر و المقابلة؛ | ||
#كتاب أخبار الطوال؛ | #كتاب أخبار الطوال؛ | ||
#كتاب | #كتاب الوصایا؛ | ||
#كتاب نوادر الجبر؛ | #كتاب نوادر الجبر؛ | ||
#كتاب الشعر و الشعراء؛ | #كتاب الشعر و الشعراء؛ | ||
#كتاب ما | #كتاب ما یلحن فیه العامة. | ||
#: | #: تذكرهنویسان و دانشمندان دورههاى بعد كتابهاى دیگرى هم براى او نوشتهاند. یاقوت در معجم الأدباء باآنكه سخن خود را از قول ندیم نقل مىكند، علاوه بر كتابهاى بالا، كتابهاى زیر را هم آورده است: | ||
#كتاب الباه؛ | #كتاب الباه؛ | ||
#كتاب الكسوف؛ | #كتاب الكسوف؛ | ||
#كتاب إصلاح المنطق. | #كتاب إصلاح المنطق. | ||
سپس از قول | سپس از قول ابوحیان توحیدى كتابى هم در تفسیر قرآن به او نسبت مىدهد و به این ترتیب، نوزده كتاب براى او شمرده است. | ||
[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] دانشمند قرن هشتم و فلوگل خاورشناس قرن نوزدهم، كتاب | [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] دانشمند قرن هشتم و فلوگل خاورشناس قرن نوزدهم، كتاب دیگرى به نام البیان و رساله مختصرى در طب را نیز از او دانستهاند<ref>مهدوى دامغانى، محمود، ص12-14</ref> | ||
== | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
ویرایش