۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
#:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مىشود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است. | #:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مىشود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است. | ||
#:ب)- منابع تفسيرى: بيش از 25 تفسير، مورد مراجعه الفرقان بوده است كه بيشتر آنها براى نقل روايت و برخى براى نقل و يا نقد نظريه مفسر مورد استفاده قرار گرفته است. تفسير نور الثقلين، در المنثور، قمى و البرهان بيشترين تكيهگاه مفسر در نقل روايت است و تفسير فخر رازى، المنار، صدر المتألهين، الميزان و طنطاوى از تفاسيرى است كه مفسر به نقل و يا نقد نظريات آنها پرداخته است <ref>ر.ك: همان، ج6، ص367</ref>. | #:ب)- منابع تفسيرى: بيش از 25 تفسير، مورد مراجعه الفرقان بوده است كه بيشتر آنها براى نقل روايت و برخى براى نقل و يا نقد نظريه مفسر مورد استفاده قرار گرفته است. تفسير نور الثقلين، در المنثور، قمى و البرهان بيشترين تكيهگاه مفسر در نقل روايت است و تفسير فخر رازى، المنار، صدر المتألهين، الميزان و طنطاوى از تفاسيرى است كه مفسر به نقل و يا نقد نظريات آنها پرداخته است <ref>ر.ك: همان، ج6، ص367</ref>. | ||
ج)- منابع لغوى: كتابهاى لغوى استفادهشده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهايه ابن اثير. اين منابع متعدد است، اما از آنجا كه مفسر به بحث لغت بيشتر بهصورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوى مىپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههاى آنها، كمتر به چشم مىخورد. | #:ج)- منابع لغوى: كتابهاى لغوى استفادهشده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهايه ابن اثير. اين منابع متعدد است، اما از آنجا كه مفسر به بحث لغت بيشتر بهصورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوى مىپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههاى آنها، كمتر به چشم مىخورد. | ||
د)- منابع پراكنده: بالغ بر 60 كتاب و مقاله در زمينههاى مختلف مورد مراجعه بوده است، كه در ميان آنها، كتابهاى علمى، اجتماعى، تاريخى، دائرةالمعارفها و گاه مجلات و روزنامه، ديده مىشوند. بيشتر آنها براى نقل نظريه و در تأييد يك مطلب تفسيرى استفاده شده است، ولى برخى در جهت نقد نظريه نويسنده در پرتو آيات و مفاهيم قرآن نيز مورد استفاده قرار گرفته است. | #:د)- منابع پراكنده: بالغ بر 60 كتاب و مقاله در زمينههاى مختلف مورد مراجعه بوده است، كه در ميان آنها، كتابهاى علمى، اجتماعى، تاريخى، دائرةالمعارفها و گاه مجلات و روزنامه، ديده مىشوند. بيشتر آنها براى نقل نظريه و در تأييد يك مطلب تفسيرى استفاده شده است، ولى برخى در جهت نقد نظريه نويسنده در پرتو آيات و مفاهيم قرآن نيز مورد استفاده قرار گرفته است. | ||
#استفاده از عهدين با زبان عبرى: يكى از ويژگىهاى تفسير الفرقان، كه چهبسا همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبرى عهدين است. نقل متون عهدين در راستاى دو هدف كلى صورت گرفته است: يكى تأييد مفاهيم و گزارشهاى قرآنى، مانند بشارتهاى پيامبر و داستانهاى بنى اسرائيل <ref>همان، ج1، ص361</ref> و ديگرى نقل ناهمگونىها و تحريفهاى موجود در عهدين <ref>همان، ج1، ص343</ref>. | #استفاده از عهدين با زبان عبرى: يكى از ويژگىهاى تفسير الفرقان، كه چهبسا همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبرى عهدين است. نقل متون عهدين در راستاى دو هدف كلى صورت گرفته است: يكى تأييد مفاهيم و گزارشهاى قرآنى، مانند بشارتهاى پيامبر و داستانهاى بنى اسرائيل <ref>همان، ج1، ص361</ref> و ديگرى نقل ناهمگونىها و تحريفهاى موجود در عهدين <ref>همان، ج1، ص343</ref>. | ||
#ابتكار و نوآورى: الفرقان در زمينههاى گوناگون، بهويژه فقه الاحكام، به نظريات جديد يا نادرى رسيده است كه با قطع نظر از صحت و سقم آنها، در باز كردن افقهاى جديد فرا روى خواننده و ايجاد توانايى بيشتر در گزينش نظريات و احتمالات، نقش زيادى ايفا مىكند؛ بهعنوان نمونه، مفسر، تمام آياتى كه علم را در بستر زمان به خدا نسبت مىدهد، مانند علم الله، يعلم الله و... به معنى «آگاهى» نمىداند، بلكه از ريشه علامت به معناى علامت زدن مىگيرد <ref>همان، ج27، ص129</ref>. | #ابتكار و نوآورى: الفرقان در زمينههاى گوناگون، بهويژه فقه الاحكام، به نظريات جديد يا نادرى رسيده است كه با قطع نظر از صحت و سقم آنها، در باز كردن افقهاى جديد فرا روى خواننده و ايجاد توانايى بيشتر در گزينش نظريات و احتمالات، نقش زيادى ايفا مىكند؛ بهعنوان نمونه، مفسر، تمام آياتى كه علم را در بستر زمان به خدا نسبت مىدهد، مانند علم الله، يعلم الله و... به معنى «آگاهى» نمىداند، بلكه از ريشه علامت به معناى علامت زدن مىگيرد <ref>همان، ج27، ص129</ref>. |
ویرایش