۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
اهداف نوشتن این كتاب، عبارت است از تلاش برای رسيدن به واقعيت فقه اسلامى و پيشرفت دروس فقهى و اصولى و آزاد شدن از بررسى عاطفى مطالب علمى، اشاعه روح تحمل نظريات مخالف و كمتر شدن فاصله بين مسلمانان و ممانعت از تأثير عوامل تفرقه كه از مهمترين آنها جهل دانشمندان بعضى از مذاهب به اصول و اساس و مبانى ساير فرق اسلامى مىباشد. | اهداف نوشتن این كتاب، عبارت است از تلاش برای رسيدن به واقعيت فقه اسلامى و پيشرفت دروس فقهى و اصولى و آزاد شدن از بررسى عاطفى مطالب علمى، اشاعه روح تحمل نظريات مخالف و كمتر شدن فاصله بين مسلمانان و ممانعت از تأثير عوامل تفرقه كه از مهمترين آنها جهل دانشمندان بعضى از مذاهب به اصول و اساس و مبانى ساير فرق اسلامى مىباشد. | ||
كتاب، در 27 ربيع الثانى سال 1383ق، در نجف اشرف به پایان رسيده است. | كتاب، در 27 ربيع الثانى سال 1383ق، در نجف اشرف به پایان رسيده است.<ref> متن کتاب، ص 654</ref> و در سال 1385، در دار الأندلس، در بيروت، انتشار يافته و در سال 1418ق، توسط مجمع جهانى اهلبيت(ع)، در قم، تجديد چاپ شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در باب اول، يازده قسم مطرح شده است كه عبارتند از: كتاب(قرآن كريم)، سنت، اجماع، دليل عقلى، قياس، استحسان، مصالح مرسله، فتح الذرائع و سدها، عرف، اديان قبل از اسلام و مذهب صحابى. | در باب اول، يازده قسم مطرح شده است كه عبارتند از: كتاب(قرآن كريم)، سنت، اجماع، دليل عقلى، قياس، استحسان، مصالح مرسله، فتح الذرائع و سدها، عرف، اديان قبل از اسلام و مذهب صحابى. | ||
در باب دوم(حكم واقعى تنزيلى)، مبحث استصحاب بهطور مفصل مطرح شده است و علت جدا شدن این بحث از ساير اصول عمليّه و طرح تفصيلى آن، كثرت مراجعه و وسعت نياز به این اصل در ابواب مختلف فقهى ذكر شده است | در باب دوم(حكم واقعى تنزيلى)، مبحث استصحاب بهطور مفصل مطرح شده است و علت جدا شدن این بحث از ساير اصول عمليّه و طرح تفصيلى آن، كثرت مراجعه و وسعت نياز به این اصل در ابواب مختلف فقهى ذكر شده است. <ref>همان، ص 429</ref> | ||
باب سوم، شامل سه اصل برائت شرعى، احتياط شرعى و تخيير شرعى مىباشد. در مقدمه ورود به این باب، مؤلف، علت طرح خلاصه این اصول را اينگونه بيان مىكند كه بزرگان علم اصول مجلدات وسيعى در این باب نگاشتهاند و مىگويد: سنقتصر منه على المواضع التي نراها أهم من غيرها (ص 461). | باب سوم، شامل سه اصل برائت شرعى، احتياط شرعى و تخيير شرعى مىباشد. در مقدمه ورود به این باب، مؤلف، علت طرح خلاصه این اصول را اينگونه بيان مىكند كه بزرگان علم اصول مجلدات وسيعى در این باب نگاشتهاند و مىگويد: سنقتصر منه على المواضع التي نراها أهم من غيرها (ص 461). | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
باب چهارم نيز شامل سه اصل برائت عقلى، احتياط عقلى و تخيير عقلى است. | باب چهارم نيز شامل سه اصل برائت عقلى، احتياط عقلى و تخيير عقلى است. | ||
باب پنجم، در مبحث قرعه مىباشد. در مقدمه این بحث، مؤلف، مىگويد: اگر چه بحث قرعه بهصورت متداول در كتابهاى اصولى مطرح نشده است و طرح آن بهعنوان یک اصل مستقل نامأنوس است، اما چون بعضى از مؤلفان جديد آن را از مصادر كشف حكم شرعى دانستهاند و آن را به بعضى از فرقههاى اسلامى نسبت مىدهند، بهعنوان یک باب مستقل مطرح شده است | باب پنجم، در مبحث قرعه مىباشد. در مقدمه این بحث، مؤلف، مىگويد: اگر چه بحث قرعه بهصورت متداول در كتابهاى اصولى مطرح نشده است و طرح آن بهعنوان یک اصل مستقل نامأنوس است، اما چون بعضى از مؤلفان جديد آن را از مصادر كشف حكم شرعى دانستهاند و آن را به بعضى از فرقههاى اسلامى نسبت مىدهند، بهعنوان یک باب مستقل مطرح شده است.<ref>همان، ص529</ref> | ||
در خاتمه كتاب نيز مبحث اجتهاد و تقليد مطرح شده است. مؤلف، علت طرح این بحث را اينگونه بيان مىكند: «...لما في إثارتها من ثمرات تعود على الفكر الإسلامي اليوم بأعظم الفوائد، بالإضافة إلى صلوحها، لأن تكون نماذج تطبيقية لما درسناه من تلكم الأصول...» (ص 539). این مبحث، شامل قسمت اجتهاد و قسمت تقليد مىباشد كه قسمت اول، از 8 بخش و قسمت دوم، از چهار بخش تشكيل شده است. | در خاتمه كتاب نيز مبحث اجتهاد و تقليد مطرح شده است. مؤلف، علت طرح این بحث را اينگونه بيان مىكند: «...لما في إثارتها من ثمرات تعود على الفكر الإسلامي اليوم بأعظم الفوائد، بالإضافة إلى صلوحها، لأن تكون نماذج تطبيقية لما درسناه من تلكم الأصول...» (ص 539). این مبحث، شامل قسمت اجتهاد و قسمت تقليد مىباشد كه قسمت اول، از 8 بخش و قسمت دوم، از چهار بخش تشكيل شده است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
از ديگر نوآورىها، تعيين جايگاه سنت اهلبيت(ع) نسبت به سنت نبوى مىباشد. معمولا مذاهب غير شيعه، سنت اهلبيت را عامل بزرگى در جلوگيرى از وحدت مسلمانان مىدانند، زيرا سنت اهلبيت را منبع ديگرى برای تشريع، در مقابل سنت پيامبر مىدانند و بنا بر این اختلاف در منابع را باعث اختلاف در نتايج مىدانند، اما مؤلف، سنت اهلبيت را به عكس آنان، عامل وحدت و باعث تحكيم سنت نبوى مىداند و سنت اهلبيت(ع) را در راستاى سنت نبوى ارزيابى مىكند. | از ديگر نوآورىها، تعيين جايگاه سنت اهلبيت(ع) نسبت به سنت نبوى مىباشد. معمولا مذاهب غير شيعه، سنت اهلبيت را عامل بزرگى در جلوگيرى از وحدت مسلمانان مىدانند، زيرا سنت اهلبيت را منبع ديگرى برای تشريع، در مقابل سنت پيامبر مىدانند و بنا بر این اختلاف در منابع را باعث اختلاف در نتايج مىدانند، اما مؤلف، سنت اهلبيت را به عكس آنان، عامل وحدت و باعث تحكيم سنت نبوى مىداند و سنت اهلبيت(ع) را در راستاى سنت نبوى ارزيابى مىكند. | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۷: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تیر (99)]] |
ویرایش