۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
اصول فقه شیعه - قرن 14 | اصول فقه شیعه - قرن 14 | ||
سبزواری، هادی بن | سبزواری، هادی بن مهدی، 1212 - 1289ق. منظومه - نقد و تفسیر | ||
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 | فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
تعليقات ارزشمندايشان بر كفاى الاصول حاوى مطالب زير است كه به مهمّترين آنها اشاره مىشود: | تعليقات ارزشمندايشان بر كفاى الاصول حاوى مطالب زير است كه به مهمّترين آنها اشاره مىشود: | ||
1- عوارض ذاتى: عرضى كه نيازمند واسطه است دو قسم است يا واسطه ذاخلى است و يا خارجى. چيزى كه به واسطه خارجى عارض بر معروض مىشود بر چهار قسم قابل تصوّر است: | 1- عوارض ذاتى: عرضى كه نيازمند واسطه است دو قسم است يا واسطه ذاخلى است و يا خارجى. چيزى كه به واسطه خارجى عارض بر معروض مىشود بر چهار قسم قابل تصوّر است: واسطه،مساوى معروض است مانند« الانسان ضاحك» كه تعجّب واسطه است، واسطه اخصّ از معروض يا اعم از آن ويا مباين با معروض است. به نظر مصنف مراد از عرض ذاتى آنست كه محمول بدون واسطه در عروض بر موضوع خود حمل شود و واسطه در عروض آنست كه عارض حقيقتاً از آنِ واسطه باشد و بالعرض به معروض نسبت داده شود. | ||
2- تمايز علوم به موضوعات و محمولات مسائل علم نيست بلكه مفهوم كلى منطبق بر موضوعات مسائل است. | 2- تمايز علوم به موضوعات و محمولات مسائل علم نيست بلكه مفهوم كلى منطبق بر موضوعات مسائل است. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
6- در استعمال لفظ در اكثر از يك معنا اقوال مختلفى وجود دارد به نظر ميرزاى قمى چنين استعمالى بر خلاف تعبّد حاكم در استعمال الفاظ است كه توقيفى مىباشند. در نقد سخن ايشان گفته مىشود كه اصل وضع توقيفى است امّا خصوصيّات استعمال توقيفى نيستند و اطاعت از وضع در آنها لازم نيست. | 6- در استعمال لفظ در اكثر از يك معنا اقوال مختلفى وجود دارد به نظر ميرزاى قمى چنين استعمالى بر خلاف تعبّد حاكم در استعمال الفاظ است كه توقيفى مىباشند. در نقد سخن ايشان گفته مىشود كه اصل وضع توقيفى است امّا خصوصيّات استعمال توقيفى نيستند و اطاعت از وضع در آنها لازم نيست. | ||
7- اشاعره در مغايرت طلب و اراده مىگويند برحسب مفاد برخى آيات و | 7- اشاعره در مغايرت طلب و اراده مىگويند برحسب مفاد برخى آيات و احاديث،خداوند از مردم، ايمان و اطاعت را طلب كرده است حال اگر طلب و اراده متّحد باشند لازمهاش اينست كه خداوند اراده ايمان و اطاعت كرده است امّا ثبوتاً در بسيارى از موارد تخلّف صورت گرفته و عدّه زيادى اهل كفر و عصيان شدهاند اين امر محال است. مولف در جواب مىفرمايد اراده تكوينى با اراده تشريعى فرق مىكند اراده تكوينى علم خداوند به نظام كامل و تام هستى و اراده تشريعى علم خداوند به مصالح افعال مكلّفين و تكاليف آنهاست. | ||
8- گاهى علّت تامه يكى از ضدّين مىتواند نسبت به ضدّ ديگر مانعيت پيدا كند يعنى مانع تأثير مقتضى ضدّ ديگر شود مثلاً فرزند و برادر شخصى در حال غرق شدن هستند و آن فرد درصدد انقاذ آنها برآمده امّا مىداند كه نجات آندو غيرممكن است لذا مساله تضاد مطرح مىشود در مثال مذكور علّت تامه انقاذ ولد مانعيّت پيدا مىكند نه نفس بعبارت ديگر بحث در نفس ضدّين هست و نتيجهاش آنست كه وجود اين ضد با عدم آن ضد، ملازمند و در رتبه واحد قرار دارد و مساله تقدم و تأخّر كه معناى مقدميت است مطرح نمىباشد. | 8- گاهى علّت تامه يكى از ضدّين مىتواند نسبت به ضدّ ديگر مانعيت پيدا كند يعنى مانع تأثير مقتضى ضدّ ديگر شود مثلاً فرزند و برادر شخصى در حال غرق شدن هستند و آن فرد درصدد انقاذ آنها برآمده امّا مىداند كه نجات آندو غيرممكن است لذا مساله تضاد مطرح مىشود در مثال مذكور علّت تامه انقاذ ولد مانعيّت پيدا مىكند نه نفس بعبارت ديگر بحث در نفس ضدّين هست و نتيجهاش آنست كه وجود اين ضد با عدم آن ضد، ملازمند و در رتبه واحد قرار دارد و مساله تقدم و تأخّر كه معناى مقدميت است مطرح نمىباشد. |
ویرایش