اللمعة في تحقيق مباحث الوجود و الحدوث و القدر و أفعال العباد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت‎د' به 'ت‌د'
جز (جایگزینی متن - 'رده: 25 شهریور الی 24 مهر' به '')
جز (جایگزینی متن - 'ت‎د' به 'ت‌د')
خط ۴۵: خط ۴۵:
مقاله دوم در رابطه با قضا و قدر است. نویسنده در این مقاله پس از اشاره به معانی لغوی قضا و قدر، به ده قول در این رابطه از اشعری و جمهور اهل سنت، صوفیه، ملاصدرای شیرازی، فخر رازی، محقق طوسی و... اشاره کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/48 ر.ک: همان، ص53-48]</ref>‎.  
مقاله دوم در رابطه با قضا و قدر است. نویسنده در این مقاله پس از اشاره به معانی لغوی قضا و قدر، به ده قول در این رابطه از اشعری و جمهور اهل سنت، صوفیه، ملاصدرای شیرازی، فخر رازی، محقق طوسی و... اشاره کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/48 ر.ک: همان، ص53-48]</ref>‎.  


در بخشی از این مقاله قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم شده است. قضای علمی، علم به ضرورت وجود اشیاء و لزوم آنهاست که در این مرتبه، حکـم بـه‎ تحقـق‎ اشیاء در شرایط خاصی‎ شده‎ و این علم الهـی (خواه در مرتبـه ذات و خـواه در مرتبـه فعـل) منشـأ حتمیت و ضرورت اشیاء است. قدر علمی نیز به معنای تحدید هر شیء با تمام خصوصیاتش در علم الهـی اسـت‎، قبـل‎ از اینکـه عالم و اشیای حادث، خلق شـوند و این عـلم منشأ حدود و اندازه اشیاء است. قضای عینی، یعنی نفس ضرورت و حتمیت اشیاء از آن جهت که منتسب به واجب الوجود‎ است‎؛ به‌عبارت‎دیگر، ضرورت عینی و خارجی شیء، هنگام وجـود عـلت تامه‌اش می‌باشد. قدر عینی، نفس‎ تعیین وجود و اندازه وجود اشیاء است، از آن جهـت کـه منتسـب‎ بـه‎ خـدای‎ واجب الوجود می‌باشد و در حقیقت، خصوصیاتی اسـت کـه شیء از عللش، هنگام تحقق و تـلبس بـه وجود ‎‎خارجی‎ کسب می‌نماید و جایگاه و وضع شیء را در عالم وجود بیان می‌نماید. به‌طور‎ کلی‎، می‌توان‎ گفت که در مرتبه عینی، آن حقیقت علمی، حالت عینـی مــی‌یابـد و هــر پدیده‌ای در شرایط‎ و اندازه خـاص خـود، تحقق می‌یابد. قضا و قدر علمی، ناظر به تقدیر و ضرورت در‎ علم خداوند سبحان و تقدیر‎ و قضـای‎ عینـی، ناظر به تقدیر و ضرورت خارجی هستند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/77842/3 ر.ک: احمدوند، نفیسه، ص4-3]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/60 متن کتاب، ص61-60]</ref>‎.  
در بخشی از این مقاله قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم شده است. قضای علمی، علم به ضرورت وجود اشیاء و لزوم آنهاست که در این مرتبه، حکـم بـه‎ تحقـق‎ اشیاء در شرایط خاصی‎ شده‎ و این علم الهـی (خواه در مرتبـه ذات و خـواه در مرتبـه فعـل) منشـأ حتمیت و ضرورت اشیاء است. قدر علمی نیز به معنای تحدید هر شیء با تمام خصوصیاتش در علم الهـی اسـت‎، قبـل‎ از اینکـه عالم و اشیای حادث، خلق شـوند و این عـلم منشأ حدود و اندازه اشیاء است. قضای عینی، یعنی نفس ضرورت و حتمیت اشیاء از آن جهت که منتسب به واجب الوجود‎ است‎؛ به‌عبارت‌دیگر، ضرورت عینی و خارجی شیء، هنگام وجـود عـلت تامه‌اش می‌باشد. قدر عینی، نفس‎ تعیین وجود و اندازه وجود اشیاء است، از آن جهـت کـه منتسـب‎ بـه‎ خـدای‎ واجب الوجود می‌باشد و در حقیقت، خصوصیاتی اسـت کـه شیء از عللش، هنگام تحقق و تـلبس بـه وجود ‎‎خارجی‎ کسب می‌نماید و جایگاه و وضع شیء را در عالم وجود بیان می‌نماید. به‌طور‎ کلی‎، می‌توان‎ گفت که در مرتبه عینی، آن حقیقت علمی، حالت عینـی مــی‌یابـد و هــر پدیده‌ای در شرایط‎ و اندازه خـاص خـود، تحقق می‌یابد. قضا و قدر علمی، ناظر به تقدیر و ضرورت در‎ علم خداوند سبحان و تقدیر‎ و قضـای‎ عینـی، ناظر به تقدیر و ضرورت خارجی هستند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/77842/3 ر.ک: احمدوند، نفیسه، ص4-3]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/60 متن کتاب، ص61-60]</ref>‎.  


همچنین به این نکته اشاره شده که امکان تصور نظامی بهتر و کامل‌تر از آنچه وجود دارد نیست؛ چراکه علم خالق آن به نظام بهتر در وجود، علمی بدون نقص و رحمت واسعه حضرتش رحمتی است که بخلی در آن نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/64 ر.ک: متن کتاب، ص64]</ref>‎.  
همچنین به این نکته اشاره شده که امکان تصور نظامی بهتر و کامل‌تر از آنچه وجود دارد نیست؛ چراکه علم خالق آن به نظام بهتر در وجود، علمی بدون نقص و رحمت واسعه حضرتش رحمتی است که بخلی در آن نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/64 ر.ک: متن کتاب، ص64]</ref>‎.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش