۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
طرح اصلى كتاب، عبارت است از اجتماع مرغان براى برگزيدن و پيدا كردن پادشاهى كه بر آنها فرمانروايى كند، زيرا معتقد بودند كه بدون پادشاه زندگى كردن و آسوده زيستن، كارى دشوار است. در اين جمع، هدهد بهپا مىخيزد و سخن مىگويد و خود را به اينكه فرستاده سليمان سوى بلقيس بوده وصف مىكند و سيمرغ را شايسته سطلنت و فرمانروايى بر مرغان معرفى مىنمايد و از آن پس، هر يك از مرغان عذرى را پيش مىآورند، ولى هدهد به هر كدام از آنها جوابى شايسته مىدهد و آنان را قانع مىكند تا به اتفاق او را به هدايت و پيشوايى انتخاب مىكنند و او بر كرسى مىنشيند و سخن گفتن را آغاز مىكند. مرغان مشكلات خود را عرضه مىكنند و هدهد پاسخى مناسب و درست مىدهد و منازل و مدارج طلب را به شرح بازمىگويد. | طرح اصلى كتاب، عبارت است از اجتماع مرغان براى برگزيدن و پيدا كردن پادشاهى كه بر آنها فرمانروايى كند، زيرا معتقد بودند كه بدون پادشاه زندگى كردن و آسوده زيستن، كارى دشوار است. در اين جمع، هدهد بهپا مىخيزد و سخن مىگويد و خود را به اينكه فرستاده سليمان سوى بلقيس بوده وصف مىكند و سيمرغ را شايسته سطلنت و فرمانروايى بر مرغان معرفى مىنمايد و از آن پس، هر يك از مرغان عذرى را پيش مىآورند، ولى هدهد به هر كدام از آنها جوابى شايسته مىدهد و آنان را قانع مىكند تا به اتفاق او را به هدايت و پيشوايى انتخاب مىكنند و او بر كرسى مىنشيند و سخن گفتن را آغاز مىكند. مرغان مشكلات خود را عرضه مىكنند و هدهد پاسخى مناسب و درست مىدهد و منازل و مدارج طلب را به شرح بازمىگويد. | ||
مرغان به راه مىافتند و اكثر، در طلب مقصود، جان مىبازند تا سى مرغ نحيف و بال و پر سوخته به حضرت سيمرغ مىرسند و آنجا درمىيابند كه طلب و مطلوب، يكى است، زيرا آنها، «سى مرغ» طالب بودند كه مطلوب مورد نظرشان، «سيمرغ» بود. مقصد حقيقى عطار، در اين مثنوى، بيان | مرغان به راه مىافتند و اكثر، در طلب مقصود، جان مىبازند تا سى مرغ نحيف و بال و پر سوخته به حضرت سيمرغ مىرسند و آنجا درمىيابند كه طلب و مطلوب، يكى است، زيرا آنها، «سى مرغ» طالب بودند كه مطلوب مورد نظرشان، «سيمرغ» بود. مقصد حقيقى عطار، در اين مثنوى، بيان کیفیت وجود و رسيدن او به درجه ارادات است كه اين معنى را در ضمن مجتمع ساختن مرغان و انتخاب هدهد به راهنمايى با اشارت و كنايه بازگو نموده است و پس از آن، به ذكر حالات مختلف مريدان و وسواس و خطراتى كه در وقت سلوك براى آنها پيش مىآيد، پرداخته و علاج هر يك را بيان نموده است و موانع و قواطع طريق را نشان داده است. | ||
جوابهاى هدهد، اغلب، تمام و مقنع و بعضى نيز ناقص و ناپذيرفتنى است، ولى به هر حال اين سؤال و جوابها نمونه طرز تفكر مريدان و مشايخ است كه در خانقاهاى قرن ششم و هفتم اتفاق افتاده است و نمىتوان قيمت ادبى آنها را انكار كرد. | جوابهاى هدهد، اغلب، تمام و مقنع و بعضى نيز ناقص و ناپذيرفتنى است، ولى به هر حال اين سؤال و جوابها نمونه طرز تفكر مريدان و مشايخ است كه در خانقاهاى قرن ششم و هفتم اتفاق افتاده است و نمىتوان قيمت ادبى آنها را انكار كرد. |
ویرایش