۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''كتاب التيجان في ملوك حمير'''، تألیف علی | '''كتاب التيجان في ملوك حمير'''، تألیف [[قملاني، علي|علی قملانی]]، مجموعهای از قصههای تاریخی و اسطوره و خرافه است. تصحیح و مقدمه کتاب به قلم عبدالعزیز مقالح است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
عبدالعزیز مقالح در ابتدای مقدمه اثر مینویسد: هنگامیکه در قاهره دانشجو بودم، با تعداد زیادی از محققین و اساتید بزرگ در سالن کتابخانه و در رواقهای دانشگاه و در مجالس ادبی و در باشگاههای شعری روبهرو شدم که بیشترشان میپرسیدند: آیا میتوانی بر نسخهای از کتاب «التيجان» دست یابی؟ پاسخ من همواره منفی بود؛ چراکه کتاب مورد درخواست ایشان، یک بار در هند چاپ شده و پس از آن نیز تکرار نشده است، بلکه این کتاب فراموش شده و در محیطهای تحقیقی دانشگاهها یا علاقهمندان اساطیر عربی، از شعرا و ادبا، هماکنون یاد و نشانی از آن نیست. | عبدالعزیز مقالح در ابتدای مقدمه اثر مینویسد: هنگامیکه در قاهره دانشجو بودم، با تعداد زیادی از محققین و اساتید بزرگ در سالن کتابخانه و در رواقهای دانشگاه و در مجالس ادبی و در باشگاههای شعری روبهرو شدم که بیشترشان میپرسیدند: آیا میتوانی بر نسخهای از کتاب «التيجان» دست یابی؟ پاسخ من همواره منفی بود؛ چراکه کتاب مورد درخواست ایشان، یک بار در هند چاپ شده و پس از آن نیز تکرار نشده است، بلکه این کتاب فراموش شده و در محیطهای تحقیقی دانشگاهها یا علاقهمندان اساطیر عربی، از شعرا و ادبا، هماکنون یاد و نشانی از آن نیست. | ||
من آشکارا اهتمام به این کتاب و جستجوی آن را امری غریب میدانستم؛ چراکه از کتبی است که بهطور اتفاقی در ابتدای زندگی ادبیام حدود بیست سال پیش در کتابخانه بزرگ دانشگاه، آن را خواندم و مطالعه آن هیچگونه هیجانی را در من باعث نشد؛ چراکه از دید من چیزی بیش از مجموعه اساطیر و افسانهها و اخبار منقول، بهویژه اخبار آدم و بقیه انبیا(ع) و درگیریهایی که بین فرزندان نوح رخ داد، نبود. وجود اسرائیلیات در این جنبه از کتاب روشن است. بعد تاریخی یا اسطورهای کتاب باقی میماند که همین سبب رغبت و دلبستگی محققین و ادبا است؛ چه، اساطیر در ذات خود، دارای ارزش ادبی، هنری و انسانی هستند و این چیزی است که من نسبت به آن جاهل بودم و هنگامی که برای اولین بار این کتاب را خواندم، نمیتوانستم آن را تصور کنم<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>. | من آشکارا اهتمام به این کتاب و جستجوی آن را امری غریب میدانستم؛ چراکه از کتبی است که بهطور اتفاقی در ابتدای زندگی ادبیام حدود بیست سال پیش در کتابخانه بزرگ دانشگاه، آن را خواندم و مطالعه آن هیچگونه هیجانی را در من باعث نشد؛ چراکه از دید من چیزی بیش از مجموعه اساطیر و افسانهها و اخبار منقول، بهویژه اخبار آدم و بقیه انبیا(ع) و درگیریهایی که بین فرزندان نوح رخ داد، نبود. وجود اسرائیلیات در این جنبه از کتاب روشن است. بعد تاریخی یا اسطورهای کتاب باقی میماند که همین سبب رغبت و دلبستگی محققین و ادبا است؛ چه، اساطیر در ذات خود، دارای ارزش ادبی، هنری و انسانی هستند و این چیزی است که من نسبت به آن جاهل بودم و هنگامی که برای اولین بار این کتاب را خواندم، نمیتوانستم آن را تصور کنم<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
در کتاب تیجان بین حوادث تاریخی و قصههای دینی و بین خرافه و اسطوره جمع شده است و اهتمام به آن، توجه به تاریخ نیست؛ چراکه این اثر مرجع تاریخی یا مصدر علمی بشمار نمیرود. اهتمام به این اثر و گرایش به آن از این جهت است که کتابی فنی و هنری است که پیدایش قصه عربی و شیوه روایتش را ثبت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | در کتاب تیجان بین حوادث تاریخی و قصههای دینی و بین خرافه و اسطوره جمع شده است و اهتمام به آن، توجه به تاریخ نیست؛ چراکه این اثر مرجع تاریخی یا مصدر علمی بشمار نمیرود. اهتمام به این اثر و گرایش به آن از این جهت است که کتابی فنی و هنری است که پیدایش قصه عربی و شیوه روایتش را ثبت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | ||
کتاب با خبری از عبدالملک بن هشام که با چند واسطه از وهب بن | کتاب با خبری از [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|عبدالملک بن هشام]] که با چند واسطه از [[وهب بن منبه]]، خبر زیر را نقل کرده، آغاز شده است: 93 کتاب از آنچه خداوند بر انبیا نازل کرده را مطالعه کردم؛ پس در آنها چنین یافتم که کتبی که خداوند بر همه انبیا نازل کرده، 163 کتاب است: دو صحیفه بر آدم؛ پنجاه صحیفه بر شیث بن آدم؛ سی صحیفه بر اخنوع (ادریس)؛ دو صحیفه بر نوح (صحیفهای قبل از طوفان و صحیفهای پس از طوفان)؛ چهار صحیفه بر هود؛ دو صحیفه بر صالح؛ بیست صحیفه بر ابراهیم؛ پنجاه صحیفه بر موسی؛ زبور بر دواود؛ انجیل بر عیسی و فرقان بر محمد(ص)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>. | ||
پس از آن به شیوه رایج به اخبار خلقت عالم و استقرار عرش الهی بر آب<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> و سپس به اخبار خلقت آدم و حوا و خروج آدم از بهشت و مانند آن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص16-13</ref>. عمر آدم(ع)، 930 سال و نامش به سریانی و عربی «آدم» بوده است. عمر حواء نیز 928 سال بوده است<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | پس از آن به شیوه رایج به اخبار خلقت عالم و استقرار عرش الهی بر آب<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> و سپس به اخبار خلقت آدم و حوا و خروج آدم از بهشت و مانند آن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص16-13</ref>. عمر آدم(ع)، 930 سال و نامش به سریانی و عربی «آدم» بوده است. عمر حواء نیز 928 سال بوده است<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
از این کتاب، دو نسخه موجود است: نسخه اصلی، در صنعا با عمر تقریبی پانصد سال قرار دارد و نسخه دیگری از آن در موزه آثار هنری لندن موجود است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>. | از این کتاب، دو نسخه موجود است: نسخه اصلی، در صنعا با عمر تقریبی پانصد سال قرار دارد و نسخه دیگری از آن در موزه آثار هنری لندن موجود است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>. | ||
اختلاف نسخ و توضیح برخی عبارات در پاورقیهای کتاب و فهرست مطالب در انتهای آن ذکر شده است. | اختلاف نسخ و توضیح برخی عبارات در پاورقیهای کتاب و فهرست مطالب در انتهای آن ذکر شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش