طبری، محمد بن جریر بن یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR1837.jpg|بندانگشتی|طبری، محمد بن جریر]]
[[پرونده:NUR01837.jpg|بندانگشتی|طبری، محمد بن جریر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
خط ۲۹: خط ۲۹:
| data-type="authorWritings" |[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك]]
| data-type="authorWritings" |[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك]]


[[تهذيب الآثار و تفصيل الثابت عن رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم من الأخبار]]
[[تهذيب الآثار و تفصيل الثابت عن رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم من الأخبار]]


[[تهذيب الآثار: الجزء المفقود]]
[[تهذيب الآثار: الجزء المفقود]]
خط ۳۶: خط ۳۶:


[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)]]
[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)]]


|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE18371AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE01837AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری''' مشهور به '''جریر طبری''' (۲۲۴  – ۳۱۰ ق)، عالم سنی و شافعی مذهب، مورخ، مفسر، فیلسوف ایرانی، صاحب تفسیر [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تفسير القرآن]]  و تاریخ مشهور [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك]]
{{کاربردهای دیگر|طبری (ابهام زدایی)}}


== ولادت ==
{{کاربردهای دیگر| محمد بن جریر طبری (ابهام زدایی)}}
'''ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری'''  (۲۲۴  – ۳۱۰ ق)، مشهور به '''جریر طبری'''،  مورخ، مفسر ایرانی، صاحب تفسیر [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تفسير القرآن]]  و کتاب مشهور [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الأمم و الملوك]] معروف به تاریخ طبری


بنابر مشهور در اواخر سال ۲۲۴ ه. در آمل مازندران (طبرستان) به دنیا آمد .  
==ولادت==
ولادت طبری در آخر سال 224 و یا اول سال 225ق در آمل مازندران اتفاق افتاده است<ref>شهابی، علی‌اکبر، ص1</ref>.


ابوبکر خوارزمی در کتاب «طبقات فقهاء» وی را یکی از مجتهدان عصر بشمار می‌آورد و ابواسحاق شیرازی معروف، همشیره زادهء اوست، و در اکثر علوم تالیفات داشته است و مشهورتر از همه کتاب «تاریخ طبری» می‌باشد که معروف به وقایع خلقت عالم را از زمان آدم تا عصر خود در آن آورده است، یکی دیگر از تالیفات مهم وی تفسیر کبیر است. کتاب تاریخ او از کتب موثق و معتبر بشمار می‌رود، به اختصار به فارسی هم ترجمه شده و ترجمهء ترکی نیز دارد وی در شعر و ادب نیز شهرهء عصر خویش بوده است.  
==مشخصات ظاهری==
طبری مردی گندم‌گون، کشیده‌قامت، لاغراندام و سیاه‌چشم بود<ref>همان، ص3</ref>.


== تحصیلات ==
==تحصیلات==
وی یکی از افراد پر استعداد و دارای نبوغ افراد بشری است که نمونه کمی در بین انسان‌ها دارند. سر تا پا عشق به علم و دانش بوده و تمام عمر خود را در راه تحصیل آن صرف کرده و حتی به خاطر باز نماندن از تحصیل علم و دانش، همسر اختیار نکرده است.  
محمد بن جریر مقدمات علمی را در زادگاهش آمل نزد فضلای آنجا فرا گرفت و پس‌ازآن به گردش و مسافرت در داخل و خارج ایران پرداخت و در هر جا عالم و فقیه و محدثی سراغ داشت بدانجا رهسپار می‌شد و فقه و حدیث و ادبیات و دیگر علوم متداول آن عصر را از آنان فرا می‌گرفت تا بدان پایه رسید که بر اغلب دانشمندان معاصرش پیشی گرفت و شهرت و آوازه علمی‌اش در شهرهای بزرگ اسلامی آن زمان پراکنده شد چنانکه به هر شهری وارد می‌شد دانشمندان و دانش‌پژوهان آنجا گردش را فرا می‌گرفتند و از محضر و مجلس درس و بحث او بهره می‌گرفتند و درک صحبتش را غنیمت می‌شمردند. تا آخرالامر، بغداد، مرکز خلافت و علوم و دانشگاه‌های اسلامی و بزرگ‌ترین شهر آباد و پرجمعیت آن عصر را محل اقامت خود قرار داد و به تعلیم و تدریس و تألیف و تصنیف پرداخت<ref>همان، ص10</ref>.


خود می‌گوید: من قرآن را در هفت سالگی حفظ کردم و در سن هشت سالگی امام جماعت شدم و در سن نه سالگی شروع به نوشتن اخبار کردم.
===سفرهای علمی===
نخستین سفری که طبری برای فراگرفتن و نوشتن علم حدیث کرد، به‌سوی ری بود. در آن عصر علم حدیث از مهم‌ترین و رایج‌ترین علوم اسلامی بود و شهرری نیز یکی از مراکز علمی و محل رفت و آمد دانشمندان و دانش‌پژوهان بود. طبری در ردی صحبت و محضر اغلب فقها و اساتید را درک کرد و در آنجا علوم و احادیث بسیاری فرا گرفت. از اساتید مشهور وی در ری یکی محمد بن حمید رازی و دیگری مثنی بن ابراهیم اُبُلّی است. طبری بیشتر علوم خود را در ری از آن دو تن فرا گرفت چنانکه نوشته‌اند که طبری افزون از صد هزار حدیث از ابن حمید نوشت.


وی درباره شدت عشق و علاقه خود نسبت به علم و دانش می‌نویسد: من در نزد احمد بن حماد دولابی تاریخ می‌خواندم و هر روز برای این منظور از شهر ری به نزد احمد که در یکی از روستاهای اطراف ری ساکن بود می‌رفتم، و بلافاصله از نزد او به ری می‌آمدم و مانند دیوانگان سر از پا نشناخته، به درس حدیث محمد بن حمید رازی حاضر می‌شدم.
پس‌ازآن طبری رخت سفر بغداد که در آن زمان مشهور به مدینة السلام بود بست و بر آن اندیشه بود که مجلس درس ابوعبدالله احمد بن حنبل را درک نماید و از وی حدیث بشنود و بنویسد ولی بدین مقصود نرسید زیرا ابن حنبل اندکی پیش از ورود طبری به بغداد از جهان رخت بر بسته بود. طبری در بغداد به خدمت اکثر اساتید و دانشمندان رسید و از علمای فقه و حدیث اخبار و احادیث زیاد نوشت و مدتی در آن شهر اقامت گزید.


در حالات او نقل شده که روزی به شاگردانش گفت: آیا حاضرید تفسیری را که نوشته‌ام بررسی کرده و تحقیق کنید؟ پرسیدند که چه میزان است؟ گفت: سی هزار ورق گفتند: مطالعه و بررسی این مقدار تفسیر عمر زیادی می‌طلبد. وی به خاطر آنان تفسیر را در سه هزار ورق خلاصه کرد.
او پس از توقف مدتی در بغداد و استفاده از مجلس درس دانشمندان آنجا به‌سوی بصره که در آن زمان یکی از مراکز علم و ادب بود، رهسپار شد و در بین راه از علمای فقه و حدیث شهر واسط احادیث بسیاری فرا گرفت و نوشت. پس‌ازآن وارد بصره گردید و در آنجا به مجلس درس و بحث علمای معروف و بزرگ ره یافت و از آنان احادیث و اخبار زایدی فرا گرفت و نوشت. از معاریف استادان او در بصره، ابوکریب محمد بن علاء همدانی بود که از بزرگان اصحاب حدیث به شمار می‌رفته است.


وی به خاطر تحصیل علم و دانش اسلامی، چندین بار سفرهای طولانی انجام داد. در علاقه و اهتمام او به علم و دانش همین بس که یک ساعت به آخر عمرش مانده در حال بیماری روایتی که از [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام جعفر بن محمد علیهم‌السلام]] رسیده بود، شنید و چون آن روایت را تا آن زمان نشنیده بود، فوری قلم و دوات خواست و آن را نوشت. وی علاوه بر علوم اسلامی مانند فقه و اصول و تفسیر، در علوم ادبی و فلسفی و حتی در علم طب و ریاضی و هیئت و تاریخ نیز استاد بود.
سپس به‌جانب کوفه رهسپار شد و از فقها و علمای آنجا احادیث زیادی شنید و نوشت. پس‌ازآن به بغداد بازگشت و شروع به نوشتن احادیث کرد و مدتی در آنجا اقامت گزید و به تحصیل و تکمیل علوم فقه و قران پرداخت.


به دلیل گستردگی ابعاد شخصیتی و فراوانی مباحث تفسیری طبری، کتاب‌شناسی آن را در حد ارائه عنوان‌ها و فهرست‌بندی مطالب، ارائه خواهیم داد. باشد که مورد استفاده پژوهشگران و علاقمندان مباحث تفسیری، قرار گیرد.
پس‌ازآنکه طبری در شهرهای شرقی ممالک اسلامی به اندازه کافی گردش کرد و از محضر علما و اساتید آنجا برخوردار شد، تصمیم گرفت که به شهرهای غربی مملکت اسلامی نیز سفری بکند ازاین‌رو به مصر عزیمت کرد. مصر از همان آغاز صدر اسلامی و در دوره خلفای عباسی و فاطمی همیشه یکی از مراکز بزرگان و نامداران علوم اسلامی بود. در بین راه طبری هرجا به یکی از علما و اساتید بر می‌خورد به حضورش می‌شتافت و از او حدیث می‌پرسید و می‌نوشت و همواره در تحقیق و بحث و فراگرفتن علوم و احادیث بود. چنانکه از فقها و مشایخ نواحی شام و سواحل و سرحدات احادیث بسیاری شنید و نوشت تا آنکه در سال 253ق وارد مصر شد و هنوز در آنجا بسیاری از مشایخ و علمای فقه و حدیث باقی بودند و مجامع و مجالس درس و بحث دایر و رایج بود. طبری در مصر احادیث زیادی از مالک و شافعی و ابن وهب و غیر ایشان نوشت و آنگاه به‌سوی شام رفت و پس از توقف کمی به مصر باز گشت<ref>همان، ص10-13</ref>.


== نسبت تشیع به طبری ==
طبری پس‌ازآنکه چندی در مصر اقامت گزید و به تحقیق و مطالعه و مباحثه مشغول بود، به بغداد بازگشت و در آنجا مشغول نوشتن گردید و توقف در بغداد در این دفعه زیاد به طول نیانجامید و پس از مدت کمی به وطن اصلی خود طبرستان بازگشت، پس از بیرون آمدن از طبرستان در مازندران مدتی توقف کرد و آنگاه بار دیگر رهسپار شهر بغداد گردید و در محله قنطره البردان ساکن شد<ref>همان، ص14</ref>.
ابوبکر خوارزمی (۳۲۳- ۳۸۳) که در منابع فراوانی به عنوان فرزند خواهر طبری مورخ خوانده شده و کمترین تردیدی در این نسبت و تشیع او وجود ندارد، در شعری تشیع خود را به دایی‌های خود که طبری یکی از آن‌هاست نسبت داده است. وی می‌گوید:


{{شعر}}
او پس از بازگشت از طبرستان با طرفداران احمد بن حنبل که معتقد به قدیم بودن قرآن و جسمانیت خداوند بودند درگیر شد و کار به‌جایی رسید ابن خزیمه از معاصران طبری گفته: حنبلیان درباره طبری ظلم کردند و نمی‌گذارند هیچ‌کس نزد طبری آید و از او حدیث بشنود<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.
{{ب|'' بآمل مولدی وبنوجریر ''|2=''فاخوالی یحکی المرءخاله''}}
{{ب|''فمن یک رافضیا عن تراث ''|2='' فانی رافضی عن کلاله''}}
{{پایان شعر}}


آنچه مسلم است این‌که، وی در سال‌های پایانی عمر خود در بغداد مورد طعن اصحاب حدیث و عثمانی مذهب‌ها بوده و از بابت تألیف کتاب الولایه و نیز کتابی در صحت طرق حدیث طیر نوشته، سخت تحت فشار بوده است. یاقوت گزارش این آزارها را در شرح حال وی در معجم‌الادباء آورده است.
پس‌ازآن نیز طبری جهت فراگیری علوم سفرهایی داشت آخرالامر در بغداد اقامت گزید و مشغول تعلیم و تألیف و کارهای علمی بود<ref>همان، ص16</ref>.
 
==شیوخ و اساتید==
{{ستون-شروع|2}}
# سلیمان بن عبدالرحمن طلحی؛
# یونس بن عبدالأعلی؛
# محمد بن عبدالملک بن ابی شوارب؛
# اسحاق بن ابی اسرائیل؛
# اسماعیل بن موسی فزاری؛
# احمد بن منیع؛
# محمد بن حمید رازی؛
# ابوکریب وهناد؛
# ربیع بن سلیمان؛
# حسن بن محمد زعفرانی؛
# یونس بن عبدالاعلی؛
# محمد و عبدالرحمن عبدالحکم؛
# ابی مقاتل<ref>عبدالقادر محمد حسین، ص17-18</ref>.
{{پایان}}
== شاگردان ==
{{ستون-شروع|2}}
# مخلد باقرحی؛
# ابوالقاسم طبرانی؛
# قاضی ابومحمد بن زبر؛
# احمد بن قاسم خشاب؛
# ابوعمرو محمد بن احمد بن حمدان؛
# ابوجعفر احمد بن علی کاتب؛
# عبدالغفار بن عبیدالله حضینی؛
# ابوالمفضل محمد بن عبدالله شیبانی؛
# معلی بن سعید؛
# ابن مجاهد؛
# محمد بن احمد داجونی؛
# ابوطاهر بن ابی هاشم؛
# ابوشعیب حرانی (هرچند از لحاظ طبقه از او مقدم‌تر است
# احمد بن کامل قاضی؛
# ابوعمرو بن حمدان؛
# و...<ref>همان، ص19</ref>.
{{پایان}}
==جایگاه علمی==
طبری در علوم اسلامی تبحری شگفت داشت و به اندازه‌ای کتاب و رساله نوشته بود که هیچ‌یک از علما و فقهای اسلامی، آن اندازه کتاب تألیف نکرده بود. کتب او در زمان حیاتش دست‌به‌دست می‌چرخید. او علاوه بر علوم اسلامی، منطق، حساب، جبر و مقابله و طب نیز می‌دانست. نقل شده که زمانی طبری دچار بیماری ذات‌الجَنب (سینه‌پهلو) شد. هنگامی‌که طبیب نصرانی از او درباره بیماری‌اش پرسید، طبری درباره علت بیماری و راه‌های مداوای آن‌چنان سخن گفت که طبیب اذعان کرد هیچ درمانی اضافه بر آنچه طبری گفته نمی‌داند و اضافه کرد: اگر مانند تو در میان ما بود، از جمله حواریون محسوب می‌شد.


در سال‌های اخیر، برخی از نویسندگان اهل سنت، برای دور کردن طبری از این گرایش مختصر شیعی، گفته‌اند که وی با [[طبری آملی، محمد بن جریر|محمد بن جریر بن رستم طبری]] شیعی خلط شده و برخی از مطالب آن‌ها به خطا به طبری معروف نسبت داده شده است. چنین خطایی در هر زمینه باشد، درباره کتاب الولایه او صادق نیست. زیرا ذهبی آن کتاب را دیده و تلخیصی از آن را هم فراهم آورده که موجود است.
طبری در شاعری نیز دست داشت و اشعاری با مضامین اخلاقی از او باقی مانده است. می‌گویند گروهی از شاگردانش عمر او را با تألیفاتش مقایسه و محاسبه کردند و به این نتیجه رسیدند که اگر از زمان بلوغ شروع به نوشتن کرده، پس در هرروز باید 14 صفحه نوشته باشد تا بتواند این حجم از آثار را از خود به‌جا گذارد<ref>پایگاه اینترنتی بنیاد ملی نخبگان</ref>.


== وفات ==
==مذهب و معتقدات طبری==
او پس از حدود 87 سال عمر در آخر روز شنبه ۲۶ شوال سال ۳۱۰ ق در بغداد از دنیا رفت و او را در روز یکشنبه در خانه‌اش به خاک سپردند.
این اندازه مسلم است که طبری در زمان حیاتش متهم به تشیع و دوستی حضرت علی(ع) و ائمه اطهار بوده است. در نتیجه همین اتهام پس از مرگش، از ترس عوام و متعصبان اهل سنت و جماعت، او را در شب دفن کردند. آنچه تأیید می‌کند تمایل او را به تشیع، آن است که مردم طبرستان و گیلان از همان اوایلی که به دین مقدس اسلام درآمدند اکثر آنان شیعی‌مذهب بودند و به دوستی اهل‌بیت شهرت داشتند ازاین‌رو یکی از پناهگاه‌های شیعیان و سادات علوی در زمان‌هایی که خلفای اموی و عباسی درصدد آزار و افناء آنان بودند، جبال طبرستان و گیلان بود. سلاطین آل‌بویه نیز که خود شیعه پاک‌اعتقاد بودند و از مذهب شیعه اثنی‌عشری ترویج می‌کردند از گیلان برخاسته بودند.


== آثار ==
در عصر که طبری نشو و نما یافت مردم طبرستان، عموماً پیرو حضرت علی(ع) و اولاد بزرگوار او بودند. از مجموع این قرائن می‌توان استنباط کرد که طبری نیز از جهت تأثیر محیط و خانواده و پرورش ابتدایی قطعاً شیعه و یا متمایل به تشیع بوده است ولی معلوم نیست که بر فرض تشیع طبری و یا تمایل او به تشیع، معتقدات وی درباره صحابه و خلفای راشدین همچون معتقدات شیعه‌های دوازده‌امامی بوده است؟ از حکایات و قضایایی که در تاریخ زندگانی وی دیده می‌شود چنان بر می‌آید که اگر هم تمایل به مذهب شیعه داشته است، نسبت به خلفای راشدین و صحابه حضرت رسول اکرم(ص) نیز بدبین نبوده و آنان را گرامی می‌داشته است. مگر اینکه بگوییم تجلیل وی از خلفا و صحابه از راه تقیه بوده است و این گمان در پاره‌ای از موارد چندان دور از حقیقت نمی‌نماید؛ زیرا چنانکه معلوم است شیوع مذهب تسنن در زمان طبری آن‌هم در مرکز خلافت اسلامی و در دربار خلیفه در نهایت شدت بود و مخالفان آن مذهب به‌ویژه شیعیان دوازده‌امامی هیچ‌گونه آزادی اظهار عقاید و عمل نمودن به آداب و مراسم مذهبی خود نداشتند ازاین‌رو برخی از علمای آن عصر که محققاً شیعه بوده‌اند به ظاهر خود را همرنگ دیگران می‌کردند و از تقیه خودداری نمی‌نمودند<ref>شهابی، علی‌اکبر ص30</ref>.
آثار طبری را می‌توان در چهار دسته تقسیم‌بندی نمود.


=== آثار چاپ شده ===
==کردار طبری==
#کتاب اختلاف الفقهاء (آراء فقهای اربعه)
طبری از لحاظ خلق‌وخو و شیوه و کردار و وارستگی کم‌نظیر بود. نقل شده به درخواست خلیفه المکتفی کتابی درباره موضوعات مورد اختلاف علما نوشت و در آن سخنان همه عالمان را نقل کرد. خلیفه برای او جایزه‌ای فرستاد، ولی طبری قبول نکرد و هنگامی‌که گفتند آن را صدقه بده، پاسخ داد که شما مستحقان را بهتر از من می‌شناسید.
#تاریخ طبری 
#تفسیر طبری 
#کتاب صریح السنة


=== آثار خطی موجود در کتابخانه‌ها ===
اگر کسی به او هدیه‌ای می‌داد، با هدیه‌ای بالا‌تر جبران می‌کرد و اگر قادر به این کار نبود، از قبول هدیه امتناع می‌کرد<ref>پایگاه اینترنتی بنیاد ملی نخبگان</ref>.
#کتاب تهذیب الآثار 
#کتاب حدیث الهیمان 
#کتاب رسالة البصیر فی معالم‌الدین 
#کتاب العقیدة 
#کتاب القراءات.


=== آثار ناپدید شده ===
او اوقات روز خود را بر اساس اوقات نماز تقسیم کرده بود؛ از نماز صبح تا نماز عصر کتاب می‌خواند و می‌نوشت، از نماز عصر تا نماز عشا به تدریس می‌پرداخت و هر چهار شب یک بار قرآن را ختم می‌کرد.


{{ستون-شروع|2}}
طبری در قرائت قرآن شیوه مخصوص خود را داشت و خوش‌الحان بودنش نزد مردم و قاریان قرآن زبانزد بود. چنان‌که می‌گویند یکی از قاریان و نحویان مشهور آن زمان به عمد مسیر هر روزه‌اش را به سمت مسجدی که طبری در آن قرآن می‌خواند، تغییر می‌داد و مدت‌ها می‌ایستاد تا قرائت طبری را بشنود<ref>همان</ref>.
# کتاب اختلاف علماء الامصار فی احکام شرایع الاسلام
 
# کتاب اختیار من اقاویل الفقهاء
==وفات==
# کتاب آداب القضاة و المحاضر و السجلات
طبری در اواخر ماه شوال 310ق در شهر بغداد در سن 86 سالگی از دنیا رفت و به‌خاطر ترس از متعصبین حنابله در خانه خودش دفن شد<ref>ر.ک: عبدالقادر محمد حسین، ص51-53</ref>.
# کتاب آداب المناسک
 
# کتاب الآدر فی الاصول
==آثار==
# کتاب الاعتذار
# جامع البیان فی (آی) تفسیر القرآن؛
# کتاب امهات الاولاد
# تاریخ الأمم و الملوك؛
# کتاب آداب النفوس
# کتاب تهذیب الآثار؛
# کتاب بسیط القول فی احکام شرایع الاسلام
# القول فی أحکام شرائع الإسلام؛
# کتاب البیان عن اصول الاحکام
# تاریخ الرجال من الصحابة و التابعین؛
# کتاب الخفیف فی احکام شرایع الاسلام (مختصر کتاب اللطیف)  
# کتاب فی علم القراءت؛
# کتاب الدلالة علی النبوة
# کتاب اختلاف العلماء؛
# کتاب ذیل المذیل (تاریخ الرجال المسمی بذیل المذیل)
# التبصیر؛
# کتاب الرد علی ابن عبد الحکم فی رده علی مالک
# الآداب النفیسة و الأخلاق الحمیدة؛
# کتاب الرد علی ذی الاسفار
# کتاب صريح (شرح) السنة؛
# کتاب الزکاة
# و کتب بسیاری دیگر در فروع فقهی<ref>همان، ص35-38</ref>.
# کتاب الشرب
 
# کتاب الشروط او کتاب امثلة العدول
==پانویس==
# کتاب الشهادات
<references />
# کتاب الصلاة
 
# کتاب طرق الحدیث
 
# کتاب الطهارة
==منابع مقاله==
# کتاب عبارة الرؤیا
# عبدالقادر محمد حسین، شیخ المفسرین الامام محمد بن جریر الطبری، دارالغوثانی للدراسات القرآنية، دمشق، چاپ اول، 1429ق/2008م.
# کتاب العدد و التنزیل
# شهابی، علی‌اکبر، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، اساطیر، اول، 1335ق.
# کتاب الفتوی
# [https://www.bmn.ir/fa-ir/news/news/72872/- پایگاه اینترنتی بنیاد ملی نخبگان]
# کتاب فضائل ابی بکر و عمر
# کتاب فضائل العباس
# کتاب فضائل علی بن ابیطالب «علیه السلام»
# کتاب اللباس
# کتاب اللطیف فی احکام شرایع الاسلام
# کتاب مختصر الفرائض
# کتاب فردوس الحکمة
# کتاب فی القیاس
# کتاب مختصر مناسک الحج
# کتاب مراتب العلماء
# کتاب المسترشد
# کتاب مسند ابن عباس
# کتاب المسند المجرد
# کتاب الموجز فی الاصول
# کتاب الوصایا
# کتاب الوقف.
{{پایان}}


=== آثار منسوب به طبری ===
# کتاب تاریخ صنعاء 
# کتاب بشارة المصطفی (فی سبة عشر جزءا)
# کتاب حدیث الطیر 
# کتاب الرد علی الحرقوصیة 
# کتاب الرمی بالنشاب.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۱۵۲: خط ۱۶۰:
[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك]]
[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك]]


[[تهذيب الآثار و تفصيل الثابت عن رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم من الأخبار]]
[[صحيح تاريخ الطبري]]
 
[[سیری اجمالی در تاریخ طبری]]
 
[[استشهاد الحسين]]
 
[[تهذيب الآثار و تفصيل الثابت عن رسول‌الله(ص) من الأخبار]]


[[تهذيب الآثار: الجزء المفقود]]
[[تهذيب الآثار: الجزء المفقود]]
خط ۱۶۱: خط ۱۷۵:


[[تفسير الطبري، جامع البيان عن تأويل آي القرآن]]
[[تفسير الطبري، جامع البيان عن تأويل آي القرآن]]
[[احوال و آثار محمد بن جریر طبری]]
[[بخش‌های بر جای مانده کتاب فضائل علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و کتاب الولایة]]
[[بخش‌های بر جای مانده کتاب فضائل علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و کتاب الولایة]]


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
 
[[رده:مورّخان]]
[[رده:خرداد(99)]]
[[رده:مفسران سنی]]
[[رده:عاشوراپژوهان]]