شرح الأصول الخمسة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌'
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 آبان الی 24 آذر(97)' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =2190
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01240
| کتابخوان همراه نور =01240
| کتابخوان همراه نور =01240
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۶۶: خط ۶۶:


#شخص كاتب تنها به يادداشت گفته‌هاى مؤلف بسنده مى‌كند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است.
#شخص كاتب تنها به يادداشت گفته‌هاى مؤلف بسنده مى‌كند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است.
#اين كتاب بعد از وفات قاضى نوشته شده است، از اين رو مؤلف از قاضى به «قاضى القضاة رحمه‌الله»، «انه رحمه‌الله»، «على ما ذكره رحمه اللّه فى المغنى» «قال رحمه‌الله»، «منه رحمه‌الله»، «سأل رحمه‌الله»، «ذكر رحمه‌الله» و تعابير مشابه ياد مى‌كند.
#اين كتاب بعد از وفات قاضى نوشته شده است، از اين رو مؤلف از قاضى به «قاضى القضاة رحمه‌الله»، «انه رحمه‌الله»، «على ما ذكره رحمه‌اللّه فى المغنى» «قال رحمه‌الله»، «منه رحمه‌الله»، «سأل رحمه‌الله»، «ذكر رحمه‌الله» و تعابير مشابه ياد مى‌كند.


پس بنابر آنچه ذكر شد، اين كتاب شرحى است آزاد بر كتاب قاضى عبدالجبار با عنوان «الاصول الخمسة» يا «شرح الاصول الخمسة» كه بعد از وفات قاضى نوشته شده است. و مؤلف گاه مطالب قاضى را شرح و گاه آن را مورد نقد قرار مى‌دهد.
پس بنابر آنچه ذكر شد، اين كتاب شرحى است آزاد بر كتاب قاضى عبدالجبار با عنوان «الاصول الخمسة» يا «شرح الاصول الخمسة» كه بعد از وفات قاضى نوشته شده است. و مؤلف گاه مطالب قاضى را شرح و گاه آن را مورد نقد قرار مى‌دهد.
خط ۸۱: خط ۸۱:
پس از آن در اصل توحيد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/95 متن کتاب، ص95]</ref> مؤلف ابتدا صفات قدرت، حيات و علم را به اجمال بيان كرده، آنگاه به بيان تفصيلى آنها مى‌پردازد. او اثبات مى‌كند كه خداوند جسم نيست و به شبهاتى كه وارد شده، جواب مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه خداوند قابل رؤيت نيست و براى او ثانى متصور نمى‌باشد. در ادامه به شبهات نصارى و كلابيه جواب مى‌دهد.
پس از آن در اصل توحيد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/95 متن کتاب، ص95]</ref> مؤلف ابتدا صفات قدرت، حيات و علم را به اجمال بيان كرده، آنگاه به بيان تفصيلى آنها مى‌پردازد. او اثبات مى‌كند كه خداوند جسم نيست و به شبهاتى كه وارد شده، جواب مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه خداوند قابل رؤيت نيست و براى او ثانى متصور نمى‌باشد. در ادامه به شبهات نصارى و كلابيه جواب مى‌دهد.


مؤلف در اصل دوم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/201 همان، ص201]</ref>، ابتدا حقيقت عدل را بيان مى‌كند و اثبات مى‌كند كه خداوند بر فصل قبيح قدرت دارد. سپس مباحثى حول خلق افعال بيان مى‌كندكه عبارت است از ردى بر مجبره، غير مخلوق بودن افعال بندگان كه با ادله عقلى و نقلى اين مسأله را اثبات مى‌كند. او در ادامه از كسب و حقيقت آن، قدرت و رابطه آن با تفويض، آلام، اعواض، تكليف و لطف كه از مباحث عدالت مى‌باشند، سخن مى‌گويد. سپس بحثى از كلام خداوند به ميان مى‌آورد و بحث مى‌كند از كيفيت كلام خداوند و حقيقت آن و اثبات مى‌كند، حادث بودن كلام الهى را و در ادامه مباحث مربوط به نبوت را مطرح مى‌كند. مباحثى؛ همچون معجزات، لطف بودن بعثت، صفات رسول، نسخ، بداء، معجزات پيامبر اكرم(ص) و قرآن.
مؤلف در اصل دوم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/201 همان، ص201]</ref>، ابتدا حقيقت عدل را بيان مى‌كند و اثبات مى‌كند كه خداوند بر فصل قبيح قدرت دارد. سپس مباحثى حول خلق افعال بيان مى‌كندكه عبارت است از ردى بر مجبره، غير مخلوق بودن افعال بندگان كه با ادله عقلى و نقلى اين مسأله را اثبات مى‌كند. او در ادامه از كسب و حقيقت آن، قدرت و رابطه آن با تفويض، آلام، اعواض، تكليف و لطف كه از مباحث عدالت مى‌باشند، سخن مى‌گويد. سپس بحثى از كلام خداوند به ميان مى‌آورد و بحث مى‌كند از کیفیت كلام خداوند و حقيقت آن و اثبات مى‌كند، حادث بودن كلام الهى را و در ادامه مباحث مربوط به نبوت را مطرح مى‌كند. مباحثى؛ همچون معجزات، لطف بودن بعثت، صفات رسول، نسخ، بداء، معجزات پيامبر اكرم(ص) و قرآن.


در اصل سوم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/411 همان، ص411]</ref>، مؤلف مباحث مربوط به معاد را بيان مى‌كند. مباحثى نظير: احباط و تكفير، خلود فساق در آتش و شهادت.
در اصل سوم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/411 همان، ص411]</ref>، مؤلف مباحث مربوط به معاد را بيان مى‌كند. مباحثى نظير: احباط و تكفير، خلود فساق در آتش و شهادت.
خط ۸۷: خط ۸۷:
در اصل چهارم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/469 همان، ص469]</ref> كه به منزلة بين المنزلتين پرداخته است، مراد اعتقادى است كه معتزله در مقابل مرجئه و خوارج دارند. مرجئه قائلند كه صاحب گناه كبيره و فاسق مومن است و خوارج اعتقاد دارند كه فاسق كافر است. معتزله قائل شده‌اند كه فاسق نه كافر است و نه مومن، بلكه از منزلتى بين اين دو برخوردار است. مؤلف در اين اصل ادله خوارج بر كفر فاسق و ادله مرجئه بر ايمان فاسق را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند. او قائل است، گرچه فاسق كافر نيست؛ اما در آتش عذاب الهى سوزانده خواهد شد.
در اصل چهارم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/469 همان، ص469]</ref> كه به منزلة بين المنزلتين پرداخته است، مراد اعتقادى است كه معتزله در مقابل مرجئه و خوارج دارند. مرجئه قائلند كه صاحب گناه كبيره و فاسق مومن است و خوارج اعتقاد دارند كه فاسق كافر است. معتزله قائل شده‌اند كه فاسق نه كافر است و نه مومن، بلكه از منزلتى بين اين دو برخوردار است. مؤلف در اين اصل ادله خوارج بر كفر فاسق و ادله مرجئه بر ايمان فاسق را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند. او قائل است، گرچه فاسق كافر نيست؛ اما در آتش عذاب الهى سوزانده خواهد شد.


در اصل پنجم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/501 همان، ص501]</ref> كه آخرين بخش كتاب است، مؤلف اقسام امر به معروف و نهى از منكر را بيان مى‌كند. در ادامه از توبه سخن گفته و مباحث مربوط به امامت را بيان مى نمايد كه عبارتند از: حقيقت امامت، علت نياز به امام، ملاك‌هاى امامت، تعيين مصاديق امامت، خلو زمان از امام و مباحث مربوط به قضا و قدر، آجال و اجل، وقت، ارزاق، اسعار و توبه را در پايان كتاب بيان مى‌كند.
در اصل پنجم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/2190/1/501 همان، ص501]</ref> كه آخرين بخش كتاب است، مؤلف اقسام امر به معروف و نهى از منكر را بيان مى‌كند. در ادامه از توبه سخن گفته و مباحث مربوط به امامت را بيان مى‌نمايد كه عبارتند از: حقيقت امامت، علت نياز به امام، ملاك‌هاى امامت، تعيين مصاديق امامت، خلو زمان از امام و مباحث مربوط به قضا و قدر، آجال و اجل، وقت، ارزاق، اسعار و توبه را در پايان كتاب بيان مى‌كند.


شرح الاصول الخمسة از منابع كلام زيدى مى‌باشد، گرچه متكلمين زيدى قايل به عدل بوده و در بخشى از اصول با معتزله هم راى مى‌باشند؛ اما در برخى اصول نيز همچون مسأله امامت و منزلة بين المنزلتين از آنها ممتاز هستند، چنانكه در اين كتاب به آنها اشاره شده است. از اين رو اگر كسى اعتزال را به معناى عام آن - يعنى قايلين به عدل و عقل گرايان - گرفت مى‌تواند از آثار زيديه و بخشى از شیعیان امامى - همچون آثار [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]- به عنوان آثار معتزله استناد كند؛ اما اگر مراد از معتزله فرقه خاص از فرق كلامى اهل سنت باشد، ديگر نمى‌توان كتاب شرح الأصول الخمسة و كتاب‌هاى مشابه آن را از منابع معتزله به حساب آورد.
شرح الاصول الخمسة از منابع كلام زيدى مى‌باشد، گرچه متكلمين زيدى قايل به عدل بوده و در بخشى از اصول با معتزله هم راى مى‌باشند؛ اما در برخى اصول نيز همچون مسأله امامت و منزلة بين المنزلتين از آنها ممتاز هستند، چنانكه در اين كتاب به آنها اشاره شده است. از اين رو اگر كسى اعتزال را به معناى عام آن - يعنى قايلين به عدل و عقل گرايان - گرفت مى‌تواند از آثار زيديه و بخشى از شیعیان امامى - همچون آثار [[سید مرتضی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]- به عنوان آثار معتزله استناد كند؛ اما اگر مراد از معتزله فرقه خاص از فرق كلامى اهل سنت باشد، ديگر نمى‌توان كتاب شرح الأصول الخمسة و كتاب‌هاى مشابه آن را از منابع معتزله به حساب آورد.


== نسخه شناسى ==
== نسخه شناسى ==