موسوعة مصطلحات الكندي و الفارابي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
زبان و ادبيات كتاب حاضر، دوگانه است؛ به اين ترتيب كه بخش مقدمه، با استفاده از زبان عربى معاصر نوشته شده، ولى در بخش متن اصلى كتاب، مطالب و عبارات بدون دخل و تصرف از مجموعه آثار كندى و فارابى انتخاب شده و به‌صورت نقل قول مستقيم آورده شده است كه به شيوه زبان عربى قديم است.
زبان و ادبيات كتاب حاضر، دوگانه است؛ به اين ترتيب كه بخش مقدمه، با استفاده از زبان عربى معاصر نوشته شده، ولى در بخش متن اصلى كتاب، مطالب و عبارات بدون دخل و تصرف از مجموعه آثار كندى و فارابى انتخاب شده و به‌صورت نقل قول مستقيم آورده شده است كه به شيوه زبان عربى قديم است.


نويسنده، در مطلبى كه تحت عنوان «منهجية تحقيق الموسوعة» نوشته، روش و مراحل انجام اين پژوهش را در مورد كندى به اين صورت شرح داده كه اين فعاليت علمى نخست با تعيين مضمون اصطلاحات آغاز شد و با تنظيم اصطلاحات و ترتيب نوشتن آن ادامه يافت و با ساماندهى به منابع پژوهش پايان پذيرفت. سپس نويسنده نام و نشان و مشخصات منابعى را ذكر كرده كه در اثر حاضر از آن استفاده كرده و بعد علامت‌هاى اختصارى آثار مذكور را كه در اين كتاب آمده، مشخص كرده است (بخش اول، مقدمه كتاب، ص  XV-XX .
نويسنده، در مطلبى كه تحت عنوان «منهجية تحقيق الموسوعة» نوشته، روش و مراحل انجام اين پژوهش را در مورد كندى به اين صورت شرح داده كه اين فعاليت علمى نخست با تعيين مضمون اصطلاحات آغاز شد و با تنظيم اصطلاحات و ترتيب نوشتن آن ادامه يافت و با ساماندهى به منابع پژوهش پايان پذيرفت. سپس نويسنده نام و نشان و مشخصات منابعى را ذكر كرده كه در اثر حاضر از آن استفاده كرده و بعد علامت‌هاى اختصارى آثار مذكور را كه در اين كتاب آمده، مشخص كرده است <ref>بخش اول، مقدمه كتاب، ص  XV-XX ص </ref>


در بخش دوم، همين توضيحات روش‌شناختى در مورد موسوعه اصطلاحات فارابى نيز ذكر شده است (بخش دوم، مقدمه كتاب، ص  XX-XXVII .
در بخش دوم، همين توضيحات روش‌شناختى در مورد موسوعه اصطلاحات فارابى نيز ذكر شده است <ref>بخش دوم، مقدمه كتاب، ص  XX-XXVII ص </ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۷۱: خط ۷۱:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده مباحث كتاب «موسوعة مصطلحات الكندي» را از واژه‌هاى «ابتداء مخارج النغم من حدّ الإمكان»، «إبداع»، «اتصال»، «اتصال القمر بالرأس و الذنب» و «اتصال القمر بزحل» (متن كتاب، بخش اول، ص1)، شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «تصعيد ماء الأترج» و «تصعيد ماء الآس» (همان، ص42) و «رؤيا» (همان، ص80) و... ادامه داده و با «يا» و «يبس» و «يقين» (همان، ص190) به پايان رسانده است.
1. نويسنده مباحث كتاب «موسوعة مصطلحات الكندي» را از واژه‌هاى «ابتداء مخارج النغم من حدّ الإمكان»، «إبداع»، «اتصال»، «اتصال القمر بالرأس و الذنب» و «اتصال القمر بزحل» <ref>متن كتاب، بخش اول، ص1</ref>، شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «تصعيد ماء الأترج» و «تصعيد ماء الآس» <ref>همان، ص42</ref> و «رؤيا» <ref>همان، ص80</ref> و... ادامه داده و با «يا» و «يبس» و «يقين» <ref>همان، ص190</ref> به پايان رسانده است.


همچنين نويسنده مباحث كتاب «موسوعة مصطلحات الفارابي» را از واژه‌هاى «ائتلاف و ارتباط»، «إبداع»، «إبداع الجزئي بدل الكلي»، «إبدال عرض الشيئ بدل الشيئ» و «أبديات و موجودات» (متن كتاب، بخش دوم، ص1) شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «اعتدال الأدباء» (همان، ص65.) و «تعقل» (همان، ص150) و «حركة طبيعية»، «حركة نفسانية» و «حروب» (همان، ص218) ادامه داده و با «ينفعل» (همان، ص715) به پايان رسانده است.
همچنين نويسنده مباحث كتاب «موسوعة مصطلحات الفارابي» را از واژه‌هاى «ائتلاف و ارتباط»، «إبداع»، «إبداع الجزئي بدل الكلي»، «إبدال عرض الشيئ بدل الشيئ» و «أبديات و موجودات» <ref>متن كتاب، بخش دوم، ص1</ref> شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «اعتدال الأدباء» <ref>همان، ص65.</ref> و «تعقل» <ref>همان، ص150</ref> و «حركة طبيعية»، «حركة نفسانية» و «حروب» <ref>همان، ص218</ref> ادامه داده و با «ينفعل» <ref>همان، ص715</ref> به پايان رسانده است.


2. يكى از ابتكارات نويسنده آن است كه در مقدمه فرهنگ‌نامه اصطلاحات كندى، نمودارى در مورد مدلول‌هاى لفظ فلسفى ترسيم كرده است (بخش اول، مقدمه كتاب، ص  IX. .
2. يكى از ابتكارات نويسنده آن است كه در مقدمه فرهنگ‌نامه اصطلاحات كندى، نمودارى در مورد مدلول‌هاى لفظ فلسفى ترسيم كرده است <ref>بخش اول، مقدمه كتاب، ص  IXص </ref>


3. نويسنده به نقل از بعضى از آثار كندى در مورد حسود چنين نوشته است: هر كسى كه از مالك شدن طبيعى مردم محزون شود، او حسود است؛ پس سزاوار است كه جانمان را با حسادت آلوده نسازيم؛ چون‌كه آن كامل‌ترين شرارت است؛ زيرا كسى كه دوست دارد شرى به دشمنان برسد، دوستدار شرور است و هر كسى كه شر را دوست بدارد، خودش شرير است و... (ر.ك: بخش اول، متن كتاب، ص70).
3. نويسنده به نقل از بعضى از آثار كندى در مورد حسود چنين نوشته است: هر كسى كه از مالك شدن طبيعى مردم محزون شود، او حسود است؛ پس سزاوار است كه جانمان را با حسادت آلوده نسازيم؛ چون‌كه آن كامل‌ترين شرارت است؛ زيرا كسى كه دوست دارد شرى به دشمنان برسد، دوستدار شرور است و هر كسى كه شر را دوست بدارد، خودش شرير است و... <ref>ر.ك: بخش اول، متن كتاب، ص70</ref>.


4. نويسنده به نقل از آثار فارابى در مورد «مبادئ الحكمة» چنين آورده است: مبادى حكمت، مقدمات يقينى است و روش نظر كردن در آن عبارت است از تأمل كردن در شيئ از همه جهات (بخش دوم، متن كتاب، ص523.)
4. نويسنده به نقل از آثار فارابى در مورد «مبادئ الحكمة» چنين آورده است: مبادى حكمت، مقدمات يقينى است و روش نظر كردن در آن عبارت است از تأمل كردن در شيئ از همه جهات <ref>بخش دوم، متن كتاب، ص523</ref>


5. عنوان «موسوعة مصطلحات الكندي و الفارابي»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ كندى و فارابى است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، به معنى دقيق كلمه، اصطلاح نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان ديگر و همچنين در آثار كندى و فارابى هم مطرح شده‌اند و افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به كندى و فارابى ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيستند؛ به‌طور مثال «طا» كه در اين كتاب آمده (بخش اول، متن كتاب، ص110)، فقط يك لغت است نه يك اصطلاح و «عدل» كه در اينجا آمده (همان، ص113)، هرچند واقعاً اصطلاحى است اسلامى، ولى اصطلاح خاصّ كندى نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب كندى يافت نمى‌شود كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد. از اين قبيل فراوان است و در بسيارى از موارد اساساً آنچه ذكر شده لغتى بيش نيست و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌عنوان مثال «ماء» فقط واژه‌اى است كه كندى هم آن را به‌مناسبتى استفاده كرده است (ر.ك: همان، ص159). ولى البته گاه اصطلاح و يا تعريف خاص فارابى در مورد موضوعى آمده كه بسى راهگشاست؛ مثلاً از فارابى پرسيدند كه رنگ چيست و او رنگ را تعريف كرد (ر.ك: بخش دوم، متن كتاب، ص509).
5. عنوان «موسوعة مصطلحات الكندي و الفارابي»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ كندى و فارابى است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، به معنى دقيق كلمه، اصطلاح نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان ديگر و همچنين در آثار كندى و فارابى هم مطرح شده‌اند و افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به كندى و فارابى ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيستند؛ به‌طور مثال «طا» كه در اين كتاب آمده <ref>بخش اول، متن كتاب، ص110</ref>، فقط يك لغت است نه يك اصطلاح و «عدل» كه در اينجا آمده <ref>همان، ص113</ref>، هرچند واقعاً اصطلاحى است اسلامى، ولى اصطلاح خاصّ كندى نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب كندى يافت نمى‌شود كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد. از اين قبيل فراوان است و در بسيارى از موارد اساساً آنچه ذكر شده لغتى بيش نيست و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌عنوان مثال «ماء» فقط واژه‌اى است كه كندى هم آن را به‌مناسبتى استفاده كرده است <ref>ر.ك: همان، ص159</ref>. ولى البته گاه اصطلاح و يا تعريف خاص فارابى در مورد موضوعى آمده كه بسى راهگشاست؛ مثلاً از فارابى پرسيدند كه رنگ چيست و او رنگ را تعريف كرد <ref>ر.ك: بخش دوم، متن كتاب، ص509</ref>.


6. شايان ذكر است كه نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار كندى و فارابى به‌صورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى از مطالب نپرداخته است.
6. شايان ذكر است كه نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار كندى و فارابى به‌صورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى از مطالب نپرداخته است.
خط ۹۰: خط ۹۰:
نويسنده در مقدمه كتاب، پاورقى‌هايى آورده است (مثلاً ر.ك: بخش اول مقدمه كتاب، ص  LX ، ولى براى متن كتاب هيچ پاورقى نياورده و به ارجاعات درون‌متنى اكتفا كرده است.
نويسنده در مقدمه كتاب، پاورقى‌هايى آورده است (مثلاً ر.ك: بخش اول مقدمه كتاب، ص  LX ، ولى براى متن كتاب هيچ پاورقى نياورده و به ارجاعات درون‌متنى اكتفا كرده است.


در پايان كتاب، فهرست‌هاى فنى (يك- فهرست موضوعات و ريشه‌هايش؛ دو- مسند سه‌زبانه اصطلاحات (به چند صورت: 1. عربى - فرانسوى - انگليسى؛ 2. انگليسى - فرانسوى - عربى؛ 3. فرانسوى - انگليسى - عربى) و سه- فهرست اصطلاحات) به‌صورت جداگانه براى كندى (ر.ك: بخش اول، متن كتاب، ص193-254) و براى فارابى (ر.ك: بخش دوم، متن كتاب، ص719-877) تنظيم شده است.
در پايان كتاب، فهرست‌هاى فنى (يك- فهرست موضوعات و ريشه‌هايش؛ دو- مسند سه‌زبانه اصطلاحات (به چند صورت: 1. عربى - فرانسوى - انگليسى؛ 2. انگليسى - فرانسوى - عربى؛ 3. فرانسوى - انگليسى - عربى) و سه- فهرست اصطلاحات) به‌صورت جداگانه براى كندى <ref>ر.ك: بخش اول، متن كتاب، ص193-254</ref> و براى فارابى <ref>ر.ك: بخش دوم، متن كتاب، ص719-877</ref> تنظيم شده است.


نويسنده در اقدامى ابتكارى در مقدمه كتاب «موسوعة مصطلحات الكندي» و تحت عنوان «نماذج من مخطوطات الكندي»، تصاويرى از صفحاتى از نسخه‌هاى خطى كتاب‌هاى كندى به نام‌هاى «كتاب الأقراباذين»، «كتاب الشعاعات»، «رسالة في عمل الساعات»، «في اختبارات الأيام» و «رسالة في استخراج الأبعاد بذات الشعبتين» آورده است (بخش اول مقدمه كتاب،  XXI-XXXIV .
نويسنده در اقدامى ابتكارى در مقدمه كتاب «موسوعة مصطلحات الكندي» و تحت عنوان «نماذج من مخطوطات الكندي»، تصاويرى از صفحاتى از نسخه‌هاى خطى كتاب‌هاى كندى به نام‌هاى «كتاب الأقراباذين»، «كتاب الشعاعات»، «رسالة في عمل الساعات»، «في اختبارات الأيام» و «رسالة في استخراج الأبعاد بذات الشعبتين» آورده است <ref>بخش اول مقدمه كتاب،  XXI-XXXIV ص</ref>


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
۵۳٬۳۲۷

ویرایش