لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR10823J1.jpg | عنوان = ‏لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}  
}}  
   
   
'''لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء'''، تألیف عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبی (متوفی 429ق)، مشتمل بر سخنان لطیف و حکمت‌آموز از زبان طبقات و اصناف مختلف اجتماعی است. تحقیق کتاب به قلم عدنان کریم رجب انجام شده است.
'''لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء'''، تألیف [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبی]] (متوفی 429ق)، مشتمل بر سخنان لطیف و حکمت‌آموز از زبان طبقات و اصناف مختلف اجتماعی است. تحقیق کتاب به قلم [[عدنان کریم رجب]] انجام شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۱: خط ۴۱:
وی همچنین در مقدمه‌اش یک‌صد اثر موجود و مفقود نویسنده را فهرست کرده است<ref>ر.ک: همان، ص28-19</ref>‏.
وی همچنین در مقدمه‌اش یک‌صد اثر موجود و مفقود نویسنده را فهرست کرده است<ref>ر.ک: همان، ص28-19</ref>‏.


نویسنده، این کتاب را برای شیخ عمید ابوسهل احمد بن حسن حمدوی که وزیر مسعود بن محمد بن سبکتگین نوشته؛ لذا بین سال‌های 424 تا 429ق تألیف شده است. از اینجا می‌توان اهمیت این کتاب را فهمید؛ چراکه با توجه به قرائن، می‌توان گفت این کتاب از آخرین کارهای ادبی ثعالبی بوده است. لازم به ذکر است که این نسخه بر یکی از علما و ادبا خوانده شده و در آن حواشی وجود دارد که اشاره به تصحیح او دارد. نویسنده همچنین به کتابی اشاره کرده که عبارات این کتاب با آن تطابق دارد؛ آن کتاب «مرآة المروءات» نام دارد که نویسنده در مقدمه‌اش آن را کتابی با حجم کم اما وزین و مفید دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>‏.
نویسنده، این کتاب را برای شیخ عمید ابوسهل احمد بن حسن حمدوی که وزیر مسعود بن محمد بن سبکتگین نوشته؛ لذا بین سال‌های 424 تا 429ق تألیف شده است. از اینجا می‌توان اهمیت این کتاب را فهمید؛ چراکه با توجه به قرائن، می‌توان گفت این کتاب از آخرین کارهای ادبی [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] بوده است. لازم به ذکر است که این نسخه بر یکی از علما و ادبا خوانده شده و در آن حواشی وجود دارد که اشاره به تصحیح او دارد. نویسنده همچنین به کتابی اشاره کرده که عبارات این کتاب با آن تطابق دارد؛ آن کتاب «مرآة المروءات» نام دارد که نویسنده در مقدمه‌اش آن را کتابی با حجم کم اما وزین و مفید دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>‏.


محقق کتاب این نسخه را با نسخ دیگری به لحاظ دقت و ضبط مقابله کرده و با دیگر آثار ثعالبی مطابقت داده است. مراجعه به مصادر تحقیقی و ذکر اعلام و معرفی آن‌ها در پاورقی و نیز ذکر برخی مطالب و صحت‌وسقم عبارات در پرانتز از دیگر اقدامات تحقیقی محقق کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>‏.
محقق کتاب این نسخه را با نسخ دیگری به لحاظ دقت و ضبط مقابله کرده و با دیگر آثار [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] مطابقت داده است. مراجعه به مصادر تحقیقی و ذکر اعلام و معرفی آن‌ها در پاورقی و نیز ذکر برخی مطالب و صحت‌وسقم عبارات در پرانتز از دیگر اقدامات تحقیقی محقق کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>‏.


وی در فصل دوم مقدمه به تبیین الفاظ عنوان کتاب «لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء» پرداخته است. لطائف جمع لطیف است و لطیف چیزی است که در نفس انسان اثر بگذارد به‌گونه‌ای که نوعی انبساط و شادمانی در نفس ایجاد کند<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>‏. ظرفاء به معنای خردمندان نیز دارای صفاتی هستند. آنان حتی در حمام و طی طریق مؤدب به آداب خاصی هستند؛ مثلاً به هنگام دخول در حمام از سخن گفتن پرهیز می‌کنند. یا در راه با انسان فرومایه مصاحبت نمی‌کنند و با دوست، بد سخن نمی‌گویند و دشنام نمی‌دهند <ref>ر.ک: همان، ص40-39</ref>‏. طبقات عبارت است از طبقه‌بندی گروهی از مردم که در فن یا علمی اشتراک دارند. فضلاء نیز عبارت از برجسته‌ترین و بهترین هر گروه هستند<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>‏.
وی در فصل دوم مقدمه به تبیین الفاظ عنوان کتاب «لطائف الظرفاء من طبقات الفضلاء» پرداخته است. لطائف جمع لطیف است و لطیف چیزی است که در نفس انسان اثر بگذارد به‌گونه‌ای که نوعی انبساط و شادمانی در نفس ایجاد کند<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>‏. ظرفاء به معنای خردمندان نیز دارای صفاتی هستند. آنان حتی در حمام و طی طریق مؤدب به آداب خاصی هستند؛ مثلاً به هنگام دخول در حمام از سخن گفتن پرهیز می‌کنند. یا در راه با انسان فرومایه مصاحبت نمی‌کنند و با دوست، بد سخن نمی‌گویند و دشنام نمی‌دهند <ref>ر.ک: همان، ص40-39</ref>‏. طبقات عبارت است از طبقه‌بندی گروهی از مردم که در فن یا علمی اشتراک دارند. فضلاء نیز عبارت از برجسته‌ترین و بهترین هر گروه هستند<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>‏.
خط ۴۹: خط ۴۹:
کتاب حاضر از جمله آثاری است که قرآن کریم را به‌عنوان قانون مسلمین معرفی کرده و شواهدی از نثر و شعر که از قرآن کریم اقتباس کرده‌اند را ذکر کرده است. این اثر از جمله آثاری است که در ظهور تألیفات فراوان در لغت و ادب و رسائل و محاضرات و تراجم که متجاوز از یک‌صد کتاب می‌باشد کمک نموده است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>‏.
کتاب حاضر از جمله آثاری است که قرآن کریم را به‌عنوان قانون مسلمین معرفی کرده و شواهدی از نثر و شعر که از قرآن کریم اقتباس کرده‌اند را ذکر کرده است. این اثر از جمله آثاری است که در ظهور تألیفات فراوان در لغت و ادب و رسائل و محاضرات و تراجم که متجاوز از یک‌صد کتاب می‌باشد کمک نموده است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>‏.


ثعالبی باب اول کتابش را با ذکر لطائف صحابه و تابعین آغاز کرده است؛ ابتدا خلفای راشدین و سپس حسنین(ع) و علی بن حسین(ع). در ذکر لطائف امام حسن بن علی(ع) چنین نقل شده که آنحضرت فرمود: اگر بین جابلق و جابرس (شرق و غرب عالم) مردی را جستجو کنید که جدش نبی باشد غیر از من نمی‌یابید<ref>ر.ک: همان، ص78</ref>‏.
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] باب اول کتابش را با ذکر لطائف صحابه و تابعین آغاز کرده است؛ ابتدا خلفای راشدین و سپس حسنین(ع) و [[امام سجاد(ع)|علی بن حسین(ع)]]. در ذکر لطائف امام حسن بن علی(ع) چنین نقل شده که آنحضرت فرمود: اگر بین جابلق و جابرس (شرق و غرب عالم) مردی را جستجو کنید که جدش نبی باشد غیر از من نمی‌یابید<ref>ر.ک: همان، ص78</ref>‏.


لطائف کتاب طبق نظام متسلسل از حیث منزلت مقدس نزد مسلمین با وصف اولی‌الامر آغاز و سپس با ذکر شخصیت‌های دیگری از صاحبان فضل و علم و جایگاه اجتماعی عربی و اسلامی ادامه یافته است<ref>ر.ک: همان، ص50-49</ref>‏. در واقع پرورش دینی ثعالبی، بسیار او را در نوشتن‌ها و انتخاب‌هایش یاری کرده است؛ هرکجا که آن را در تنظیم کتبش آشکار کرده است. پس در این کتاب لطائف صحابه و تابعین را مقدمه داشته است. سپس در باب دوم لطائف ملوک متقدم را درپی‌هم آورده است. این شیوه‌ای است که هر مسلمانی دوست دارد، پس تأثیر اسلام در این تقدیم روشن است؛ جز اینکه او همواره ملتزم به تسلسل زمانی و پیاپی آوردن در ضمن این ابواب بوده است؛ بنابراین ترتیب لطائف عبارت است از: خلفای راشدین، تابعین، ملوک بنی‌امیه و ملوک بنی‌عباس. این ترتیبی روشمند مطابق با ظرف زمانی با رعایت اهمیت شواهد و جایگاه شخصیت‌ در زمانش است<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>‏.
لطائف کتاب طبق نظام متسلسل از حیث منزلت مقدس نزد مسلمین با وصف اولی‌الامر آغاز و سپس با ذکر شخصیت‌های دیگری از صاحبان فضل و علم و جایگاه اجتماعی عربی و اسلامی ادامه یافته است<ref>ر.ک: همان، ص50-49</ref>‏. در واقع پرورش دینی [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]]، بسیار او را در نوشتن‌ها و انتخاب‌هایش یاری کرده است؛ هرکجا که آن را در تنظیم کتبش آشکار کرده است. پس در این کتاب لطائف صحابه و تابعین را مقدمه داشته است. سپس در باب دوم لطائف ملوک متقدم را درپی‌هم آورده است. این شیوه‌ای است که هر مسلمانی دوست دارد، پس تأثیر اسلام در این تقدیم روشن است؛ جز اینکه او همواره ملتزم به تسلسل زمانی و پیاپی آوردن در ضمن این ابواب بوده است؛ بنابراین ترتیب لطائف عبارت است از: خلفای راشدین، تابعین، ملوک بنی‌امیه و ملوک بنی‌عباس. این ترتیبی روشمند مطابق با ظرف زمانی با رعایت اهمیت شواهد و جایگاه شخصیت‌ در زمانش است<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>‏.


ثعالبی در این کتاب تعداد زیادی از شخصیت‌ها از طبقات اجتماعی مختلف را جا داده است. قریب به 330 شخصیت از صحابه بزرگ و تابعین با فضیلت، و ملوک و امراء و وزراء و کاتبان و علما و ادباء و شعراء و همه آنان از کسانی هستند که نقشی در ادب داشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>‏.
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این کتاب تعداد زیادی از شخصیت‌ها از طبقات اجتماعی مختلف را جا داده است. قریب به 330 شخصیت از صحابه بزرگ و تابعین با فضیلت، و ملوک و امراء و وزراء و کاتبان و علما و ادباء و شعراء و همه آنان از کسانی هستند که نقشی در ادب داشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>‏.


ثعالبی در ابتدای لطائف بلغاء و ادباء چنین می‌آورد: ابو عمرو بن علاء در توصیف یکی از دوستانش گفت: اگر خداوند مخلوقی از طلای سرخ و مشک خوشبو می‌آفرید این مرد همان بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص109</ref>‏.
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در ابتدای لطائف بلغاء و ادباء چنین می‌آورد: ابو عمرو بن علاء در توصیف یکی از دوستانش گفت: اگر خداوند مخلوقی از طلای سرخ و مشک خوشبو می‌آفرید این مرد همان بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص109</ref>‏.


برخی لطائف نیز بین عشاق و یا از زبان زنان زیبارو گفته شده که ثعالبی آنها را نیز در بابی جدا ذکر کرده است؛ به‌عنوان نمونه سلمی بنت اتمی تمیمی بسیار زیبارو و همسرش از زشت‌ترین مردان بود. روزی سلمی به شوهرش گفت: می‌دانی من و تو در بهشت خواهیم بود. گفت: به چه دلیل چنین می‌گویی. گفت: زیرا مثل تو را روزی من نمود و من صبر کردم و مثل منی را روزی تو کرد و تو شکر کردی و صبور و شکور هر دو در بهشت هستند...<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>‏.
برخی لطائف نیز بین عشاق و یا از زبان زنان زیبارو گفته شده که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] آنها را نیز در بابی جدا ذکر کرده است؛ به‌عنوان نمونه سلمی بنت اتمی تمیمی بسیار زیبارو و همسرش از زشت‌ترین مردان بود. روزی سلمی به شوهرش گفت: می‌دانی من و تو در بهشت خواهیم بود. گفت: به چه دلیل چنین می‌گویی. گفت: زیرا مثل تو را روزی من نمود و من صبر کردم و مثل منی را روزی تو کرد و تو شکر کردی و صبور و شکور هر دو در بهشت هستند...<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>‏.


گوینده برخی طرائف کتاب نیز مشخص نیست؛ لذا جداگانه ذکر شده است: مردی به معشوقه‌اش گفت انگشترت را به من بده که به‌وسیله آن به یاد تو بیفتم. او گفت انگشتری من از ذهب (طلا) است پس می‌ترسم که تو بروی (تذهب) ولی این عود (عصا یا چوب‌دستی) را بگیر، باشد که برگردی (تعود)<ref>ر.ک: همان، ص128</ref>‏.
گوینده برخی طرائف کتاب نیز مشخص نیست؛ لذا جداگانه ذکر شده است: مردی به معشوقه‌اش گفت انگشترت را به من بده که به‌وسیله آن به یاد تو بیفتم. او گفت انگشتری من از ذهب (طلا) است پس می‌ترسم که تو بروی (تذهب) ولی این عود (عصا یا چوب‌دستی) را بگیر، باشد که برگردی (تعود)<ref>ر.ک: همان، ص128</ref>‏.


در باب دهم کتاب که لطائف ظریفان از همه طبقات و فنون ذکر شده حکمتی از «الرضی ابوالحسن الموسوی النقیب» ذکر شده که ظاهراً مراد همان سید رضی(ره) است که نقابت طالبیین و سرپرستی علویان را برعهده داشته است. از این عالم و ادیب بزرگ نقل شده است: از کارهای سهل دنیا بر خداوند متعال این است که نفیس آن را از پست، طیب و نیکوی آن را از پلید، طلا و نقره را از سنگ، مشک را از ناف آهو، عنبر را از مدفوع چهارپا، عسل را از زنبور و گیاه خاردار، پارچه ابریشمی را از کرم، نیشکر را از چوب و انسان را از نطفه خلق کرد، فتبارک الله احسن الخالقین<ref>ر.ک: همان، ص136</ref>‏.
در باب دهم کتاب که لطائف ظریفان از همه طبقات و فنون ذکر شده حکمتی از «[[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|الرضی ابوالحسن الموسوی النقیب]]» ذکر شده که ظاهراً مراد همان [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضی(ره)]] است که نقابت طالبیین و سرپرستی علویان را برعهده داشته است. از این عالم و ادیب بزرگ نقل شده است: از کارهای سهل دنیا بر خداوند متعال این است که نفیس آن را از پست، طیب و نیکوی آن را از پلید، طلا و نقره را از سنگ، مشک را از ناف آهو، عنبر را از مدفوع چهارپا، عسل را از زنبور و گیاه خاردار، پارچه ابریشمی را از کرم، نیشکر را از چوب و انسان را از نطفه خلق کرد، فتبارک الله احسن الخالقین<ref>ر.ک: همان، ص136</ref>‏.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۶۸: خط ۶۸:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش