الأخبار الدخيلة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'من‌لايحضره‌الفقيه' به 'من‌ لايحضره‌ الفقيه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳: خط ۴۳:
فصل دوم: حديث‌هایى كه تاريخ به تحريف شدنشان گواهى مى‌دهد، مانند خبرى كه در عيون.ص 195آمده كه در آن ضمن خبر بلندى مربوط به جريان ولادت حسنين(ع)، اسماء بنت عميس، حاضر در صحنه تصوير شده است كه با شواهد تاريخى منافات دارد. در تاريخ ثبت شده است كه او با همسرش جعفر در حبشه بود و عبدالله بن جعفر را همان جا بزاد و جعفر سال فتح خيبر؛ يعنى سال هفتم هجرى از حبشه بازگشت، درحالى‌كه ولادت حسنين(ع) را به اختلاف، در سال دوم و سوم و يا سوم و چهارم ذكر كرده‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/165 همان، ص165 - 166]</ref>
فصل دوم: حديث‌هایى كه تاريخ به تحريف شدنشان گواهى مى‌دهد، مانند خبرى كه در عيون.ص 195آمده كه در آن ضمن خبر بلندى مربوط به جريان ولادت حسنين(ع)، اسماء بنت عميس، حاضر در صحنه تصوير شده است كه با شواهد تاريخى منافات دارد. در تاريخ ثبت شده است كه او با همسرش جعفر در حبشه بود و عبدالله بن جعفر را همان جا بزاد و جعفر سال فتح خيبر؛ يعنى سال هفتم هجرى از حبشه بازگشت، درحالى‌كه ولادت حسنين(ع) را به اختلاف، در سال دوم و سوم و يا سوم و چهارم ذكر كرده‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/165 همان، ص165 - 166]</ref>


فصل سوم: خبرهایى كه شيوه كلام و طرز جمله‌بندى (سياق) گواه بر تحريف شدنشان است، مانند خبرى كه در «[[من‌ لايحضره‌ الفقيه]]» در انتهاى باب «المواضع التي تجوز فيها الصلاة و التي لا تجوز»، جميل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده است: «لا بأس أن تصلي المرأة حذاء الرجل و هو يصلي؛ فإن النبي(ص) كان يصلي و عائشة مضطجعة بين يديه و هي حائض و كان إذا أراد أن يسجد غمز رجليها فرفعت رجليها حتى يسجد». نویسنده به این نكته اشاره دارد كه در «وافى» آمده است كه شكل درست عبارت، بايد چنين باشد: «لا بأس أن تضطجع المرأة بحذاء الرجل» و احتمالا تصحيف شده است. به نظر نویسنده نزدیکى واژه «تصلي» با «تضطجع» در نگارش، گواه تصحيف است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/166 همان، ص166 - 167]</ref>
فصل سوم: خبرهایى كه شيوه كلام و طرز جمله‌بندى (سياق) گواه بر تحريف شدنشان است، مانند خبرى كه در «[[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]» در انتهاى باب «المواضع التي تجوز فيها الصلاة و التي لا تجوز»، جميل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده است: «لا بأس أن تصلي المرأة حذاء الرجل و هو يصلي؛ فإن النبي(ص) كان يصلي و عائشة مضطجعة بين يديه و هي حائض و كان إذا أراد أن يسجد غمز رجليها فرفعت رجليها حتى يسجد». نویسنده به این نكته اشاره دارد كه در «وافى» آمده است كه شكل درست عبارت، بايد چنين باشد: «لا بأس أن تضطجع المرأة بحذاء الرجل» و احتمالا تصحيف شده است. به نظر نویسنده نزدیکى واژه «تصلي» با «تضطجع» در نگارش، گواه تصحيف است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/166 همان، ص166 - 167]</ref>


فصل چهارم: خبرهایى كه به علت به‌هم‌درآميختن متون، سندها و جز آن، دستخوش تحريف شده‌اند؛ به‌عنوان مثال، «خصال» در «أبواب الاثني عشر» در عنوان «الذين أنكروا على أبي‌بكر جلوسه في الخلافة»، مسندا از زيد بن وهب روايتى را ذكر كرده كه در آن، راويان، ابى بن كعب خزرجى انصارى را با مهاجران مخلوط كرده‌اند؛ درحالى‌كه برقى در انتهاى رجالش مرسلا، طبرسى در احتجاج مرفوعا از ابان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و احمد بن محمد طبرى، معروف به خليلى از عامه، نيز این خبر را روايت كرده‌اند و در هر سه تصريح شده است كه ابى بن كعب از انصار بوده و از دوازده تن، شش تن مهاجر و شش تن از انصار بوده‌اند؛ درحالى‌كه در «خصال»، مهاجران هشت تن و انصار چهار تنند و ابى بن كعب انصارى را جزء مهاجران محسوب داشته و ابن مسعود را به آنان افزوده است؛ حال آنكه در هيچ‌یک از سه مأخذ پيش‌گفته، نامى از ابن مسعود برده نشده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/168 ر. ك: همان، ص168]</ref>
فصل چهارم: خبرهایى كه به علت به‌هم‌درآميختن متون، سندها و جز آن، دستخوش تحريف شده‌اند؛ به‌عنوان مثال، «خصال» در «أبواب الاثني عشر» در عنوان «الذين أنكروا على أبي‌بكر جلوسه في الخلافة»، مسندا از زيد بن وهب روايتى را ذكر كرده كه در آن، راويان، ابى بن كعب خزرجى انصارى را با مهاجران مخلوط كرده‌اند؛ درحالى‌كه برقى در انتهاى رجالش مرسلا، طبرسى در احتجاج مرفوعا از ابان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و احمد بن محمد طبرى، معروف به خليلى از عامه، نيز این خبر را روايت كرده‌اند و در هر سه تصريح شده است كه ابى بن كعب از انصار بوده و از دوازده تن، شش تن مهاجر و شش تن از انصار بوده‌اند؛ درحالى‌كه در «خصال»، مهاجران هشت تن و انصار چهار تنند و ابى بن كعب انصارى را جزء مهاجران محسوب داشته و ابن مسعود را به آنان افزوده است؛ حال آنكه در هيچ‌یک از سه مأخذ پيش‌گفته، نامى از ابن مسعود برده نشده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/168 ر. ك: همان، ص168]</ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:
ب)- حصول تقديم و تأخير در خبر: به‌عنوان مثال، در روايتى منسوب به امام حسین(ع)، «لو كان في سيرنا الغداة عصا»، صورت تحريف‌شده عبارت «لو كان في عصانا الغداة سير» مى‌باشد. «لو كان في العصا سير»، از امثال عرب است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/177 همان، ص177]</ref>
ب)- حصول تقديم و تأخير در خبر: به‌عنوان مثال، در روايتى منسوب به امام حسین(ع)، «لو كان في سيرنا الغداة عصا»، صورت تحريف‌شده عبارت «لو كان في عصانا الغداة سير» مى‌باشد. «لو كان في العصا سير»، از امثال عرب است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/177 همان، ص177]</ref>


فصل هفتم: خبرهایى كه با تبديل و تغيير اسم پدر، پسر و جز آن، سندهایشان دستخوش تحريف شده است؛ به‌عنوان مثال، «[[من‌ لايحضره‌ الفقيه]]» در انتهاى باب «طلاق المفقود» روايت كرده است: «عن زرارة قال: سألت أباعبدالله(ع) عن امرأة نعى إليها زوجها...». در این روايت، عبارت «سألت أباعبدالله(ع)» تحريف‌شده «سألت أباجعفر(ع)» است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/178 ر. ك: همان، ص178]</ref>
فصل هفتم: خبرهایى كه با تبديل و تغيير اسم پدر، پسر و جز آن، سندهایشان دستخوش تحريف شده است؛ به‌عنوان مثال، «[[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]» در انتهاى باب «طلاق المفقود» روايت كرده است: «عن زرارة قال: سألت أباعبدالله(ع) عن امرأة نعى إليها زوجها...». در این روايت، عبارت «سألت أباعبدالله(ع)» تحريف‌شده «سألت أباجعفر(ع)» است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/178 ر. ك: همان، ص178]</ref>


فصل هشتم: خبرهایى كه به علت «نقل به معنا» شدن و نفهميدن مقصود و جز آن، تحريف شده‌اند؛ به‌عنوان مثال، صدوق در فقيه باب «فضل المساجد من کتاب الصلاة» روايت كرده است: «و سئل الصادق(ع) عن الوقوف على المساجد، فقال: لا يجوز؛ فإن المجوس وقفوا على بيوت النار». عبارت «لا يجوز» در لفظ خبر نبوده است. چون صدوق نقل به معنا كرده، احتمال دارد صرفا مطابق فهم و استنباط خود، آن را به خبر افزوده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/185 ر. ك: همان، ص185]</ref>
فصل هشتم: خبرهایى كه به علت «نقل به معنا» شدن و نفهميدن مقصود و جز آن، تحريف شده‌اند؛ به‌عنوان مثال، صدوق در فقيه باب «فضل المساجد من کتاب الصلاة» روايت كرده است: «و سئل الصادق(ع) عن الوقوف على المساجد، فقال: لا يجوز؛ فإن المجوس وقفوا على بيوت النار». عبارت «لا يجوز» در لفظ خبر نبوده است. چون صدوق نقل به معنا كرده، احتمال دارد صرفا مطابق فهم و استنباط خود، آن را به خبر افزوده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/181/185 ر. ك: همان، ص185]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش