فتح المغيث، شرح ألفية الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حافظ عراقي، عبد الرحيم بن حسين' به 'حافظ عراقی، عبدالرحیم بن حسین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}


'''فتح المغيث شرح ألفية الحديث'''، تألیف محمد بن عبدالرحمن سخاوی (متوفی 902ق)، شرحی است بر کتاب «ألفية الحديث» عبدالرحیم بن حسین حافظ عراقی (متوفی 806ق) در موضوع دراية الحديث که توسط مصطفی شتات و مجدی فتحی سید مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
'''فتح المغيث شرح ألفية الحديث'''، تألیف [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|محمد بن عبدالرحمن سخاوی]] (متوفی 902ق)، شرحی است بر کتاب «ألفية الحديث» [[حافظ عراقی، عبدالرحیم بن حسین|عبدالرحیم بن حسین حافظ عراقی]] (متوفی 806ق) در موضوع دراية الحديث که توسط [[شتات، مصطفي|مصطفی شتات]] و [[مجدی فتحی سید]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.


==اهمیت کتاب==
==اهمیت کتاب==
ابن‌ عماد،‌ مؤلف «شذرات الذهب»، شرح‌ سخاوی‌ بر کتاب «فتح المغيث» را جامع‌ترین و عمیق‌ترین شرح می‌داند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت‌الله، ص36</ref>.
ابن‌ عماد،‌ مؤلف «شذرات الذهب»، شرح‌ سخاوی‌ بر کتاب «فتح المغيث» را جامع‌ترین و عمیق‌ترین شرح می‌داند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت‌الله، ص36</ref>.


پیش‌ازاین درباره «ألفية الحديث» حافظ عراقی، مقاله‌ای مناسب نوشته شده است؛ لذا در اینجا فقط درباه شرح سخن گفته می‌شود.
پیش‌ازاین درباره «ألفية الحديث» [[حافظ عراقی، عبدالرحیم بن حسین|حافظ عراقی]]، مقاله‌ای مناسب نوشته شده است؛ لذا در اینجا فقط درباه شرح سخن گفته می‌شود.


==شیوه و روش سخاوی==
==شیوه و روش سخاوی==
سخاوی، شرحی مزجی بر این اثر ارائه داده است. ایشان در ابتدا یک یا چند بیت شعر از الفیه حافظ عراقی می‌آورد، سپس با قرار دادن واژگان آن اشعار در پرانتز به توضیح و شرح آن می‌پردازد و ابهامات در اشعار را با مهارتی خاص برطرف می‌نماید.
[[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]]، شرحی مزجی بر این اثر ارائه داده است. ایشان در ابتدا یک یا چند بیت شعر از الفیه [[حافظ عراقی، عبدالرحیم بن حسین|حافظ عراقی]] می‌آورد، سپس با قرار دادن واژگان آن اشعار در پرانتز به توضیح و شرح آن می‌پردازد و ابهامات در اشعار را با مهارتی خاص برطرف می‌نماید.


==ویژگی‌های این شرح==
==ویژگی‌های این شرح==
# این اثر، جهت پویندگان علم صرف و نحو بسیار مفید است؛ زیرا شارح به تجزیه لغات اشعار و یا ذکر نقش آنها در جملات بسیار اهمیت داده و در جای‌جای کتاب به این مسائل پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص6؛ ج2، ص202، 208 و...</ref>.
# این اثر، جهت پویندگان علم صرف و نحو بسیار مفید است؛ زیرا شارح به تجزیه لغات اشعار و یا ذکر نقش آنها در جملات بسیار اهمیت داده و در جای‌جای کتاب به این مسائل پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص6؛ ج2، ص202، 208 و...</ref>.
# این کتاب را می‌توان اثری حدیثی نیز بشمار آورد؛ زیرا سخاوی به‌وفور استناد به روایات کتبی، همچون صحیح بخاری، مسلم، سنن نسائی، مسند احمد، سنن دارمی، سنن کبرای بیهقی و... نموده است و محققین محترم در پاورقی‌ها به منابع آن روایات اشاره نموده و نوع آنها را از حیث صحت و ضعف بیان کرده و دلیل ضعف را خاطرنشان نموده‌اند.
# این کتاب را می‌توان اثری حدیثی نیز بشمار آورد؛ زیرا [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] به‌وفور استناد به روایات کتبی، همچون [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]، [[صحيح مسلم|مسلم]]، [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|سنن نسائی]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]]، [[مسند الدارمي المعروف بـ : (سنن الدارمي)|سنن دارمی]]، [[السنن الكبری (بیهقی)|سنن کبرای بیهقی]] و... نموده است و محققین محترم در پاورقی‌ها به منابع آن روایات اشاره نموده و نوع آنها را از حیث صحت و ضعف بیان کرده و دلیل ضعف را خاطرنشان نموده‌اند.


سخاوی نیز همچون بسیاری از علمای اهل سنت، معتقد به عدالت تمام صحابه پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ج3، ص96</ref>. لذا از روایات بسیاری جهت اثبات عقیده خویش بهره برده، از جمله روایت «لا تسبوا أصحابي...» است. ایشان سبب این روایت را درگیری و نزاع‌ میان‌ خالد بن ولید و عبدالرحمان بن عوف می‌داند که در میان درگیری، خالد، عبدالرحمان را دشنام داد. چون این خبر به‌ پیامبر(ص) رسید‌، خالد را از این کار نهی کرد و سخن یادشده را‌ فرمودند. سپس خاطرنشان کرده است که ما این را ذکر کردیم؛ چون برخی از اصحاب حدیث، این روایت را اختصاص داده‌اند به‌ کسی‌ که‌ با پیامبر(ص) مصاحبت زیادی داشته و همراه وی جنگیده و هجرت نموده است‌، اما‌ باید گفت که اعتبار به عموم لفظ است، ‌نه به‌ خصوص مورد<ref>ر.ک: همان، ص97؛ فهیمی‌تبار، حمیدرضا؛ آذری‌فرد، مهدی، ص166-167</ref>.
[[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] نیز همچون بسیاری از علمای اهل سنت، معتقد به عدالت تمام صحابه پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ج3، ص96</ref>. لذا از روایات بسیاری جهت اثبات عقیده خویش بهره برده، از جمله روایت «لا تسبوا أصحابي...» است. ایشان سبب این روایت را درگیری و نزاع‌ میان‌ خالد بن ولید و عبدالرحمان بن عوف می‌داند که در میان درگیری، خالد، عبدالرحمان را دشنام داد. چون این خبر به‌ پیامبر(ص) رسید‌، خالد را از این کار نهی کرد و سخن یادشده را‌ فرمودند. سپس خاطرنشان کرده است که ما این را ذکر کردیم؛ چون برخی از اصحاب حدیث، این روایت را اختصاص داده‌اند به‌ کسی‌ که‌ با پیامبر(ص) مصاحبت زیادی داشته و همراه وی جنگیده و هجرت نموده است‌، اما‌ باید گفت که اعتبار به عموم لفظ است، ‌نه به‌ خصوص مورد<ref>ر.ک: همان، ص97؛ فهیمی‌تبار، حمیدرضا؛ آذری‌فرد، مهدی، ص166-167</ref>.


روایت دیگری که ایشان، در این‌باره آورده، روایت «خير الناس قرني» است. سخاوی می‌گوید: مراد از قرن پیامبر(ص)، قرنی است که صحابه در آن بوده‌اند و قرن اطلاق می‌شود بر مدتی از زمان که دارای حد و مرز می‌باشد و در آن، اقوالی است. کمترین آن‌ را‌ ده سال و بیشترین آن را ١٢٠ سال ذکر کرده‌اند و این مطابقت دارد با تاریخ وفات آخرین صحابی، ابوالطفیل<ref>ر.ک: همان، ص98؛ همان، ص154</ref>.
روایت دیگری که ایشان، در این‌باره آورده، روایت «خير الناس قرني» است. [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] می‌گوید: مراد از قرن پیامبر(ص)، قرنی است که صحابه در آن بوده‌اند و قرن اطلاق می‌شود بر مدتی از زمان که دارای حد و مرز می‌باشد و در آن، اقوالی است. کمترین آن‌ را‌ ده سال و بیشترین آن را ١٢٠ سال ذکر کرده‌اند و این مطابقت دارد با تاریخ وفات آخرین صحابی، ابوالطفیل<ref>ر.ک: همان، ص98؛ همان، ص154</ref>.


از دیگر روایات می‌توان به «أصحابي كالنجوم»<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>، «أنتم توفون سبعون أمة، أنتم خيرها و أكرمها علی الله» و «إن الله اختار أصحابي علی الثقلين سوی النبيين و المرسلين»<ref>ر.ک: همان، ص98</ref> اشاره نمود.
از دیگر روایات می‌توان به «أصحابي كالنجوم»<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>، «أنتم توفون سبعون أمة، أنتم خيرها و أكرمها علی الله» و «إن الله اختار أصحابي علی الثقلين سوی النبيين و المرسلين»<ref>ر.ک: همان، ص98</ref> اشاره نمود.
خط ۶۵: خط ۶۵:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش