البداية في علم الدراية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حسيني جلالي، محمدرضا' به 'حسینی جلالی، محمدرضا')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
}}
}}


 
'''البداية في علم الدراية'''، اثر [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|زین‌الدین بن علی بن احمد شامی عاملی جبعی]] (911-965ق)، معروف به [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]]، در موضوع حدیث با شاخه درایه است که توسط [[حسینی جلالی، محمدرضا|سید محمدرضا حسینی جلالی]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
'''البداية في علم الدراية'''، اثر زین‌الدین بن علی بن احمد شامی عاملی جبعی (911-965ق)، معروف به شهید ثانی، در موضوع حدیث با شاخه درایه است که توسط سید محمدرضا حسینی جلالی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۰: خط ۲۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
حسینی جلالی در مقدمه‌اش بر این کتاب، درباره نسخ مورد استفاده و روش تحقیق خود سخن به میان آورده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5-7</ref>.
[[حسینی جلالی، محمدرضا|حسینی جلالی]] در مقدمه‌اش بر این کتاب، درباره نسخ مورد استفاده و روش تحقیق خود سخن به میان آورده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5-7</ref>.


نویسنده در ابتدای کتاب می‌گوید: این اثر مختصر در موضوع علم دراية الحديث است که در آن مصطلحات این علم، به وجه ایجاز و اختصار بیان شده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18</ref>.
نویسنده در ابتدای کتاب می‌گوید: این اثر مختصر در موضوع علم دراية الحديث است که در آن مصطلحات این علم، به وجه ایجاز و اختصار بیان شده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18</ref>.
خط ۴۰: خط ۳۹:
باب اول درباره اقسام حدیث و اصول چهارگانه آن است. صحیح، حسن، موثق (قوی) و ضعیف، از اقسام چهارگانه حدیث (از حیث راوی) است. نویسنده بعد از معرفی هرکدام می‌گوید: کسی که عمل به خبر واحد را اجمالا جایز می‌داند، قطع به عمل کردن به خبر صحیح دارد، در صورتی که شاذ یا معارض نباشد. در مورد عمل به خبر حسن و موثق، اختلاف ‌نظر وجود دارد و درباره حدیث ضعیف، بیشتر علما عمل به آن را مطلقا ممنوع دانسته‌اند، ولی گروهی معتقدند در صورتی ‌که شهرت روایی یا فتوایی به کمک آن بیاید، قابل عمل است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.
باب اول درباره اقسام حدیث و اصول چهارگانه آن است. صحیح، حسن، موثق (قوی) و ضعیف، از اقسام چهارگانه حدیث (از حیث راوی) است. نویسنده بعد از معرفی هرکدام می‌گوید: کسی که عمل به خبر واحد را اجمالا جایز می‌داند، قطع به عمل کردن به خبر صحیح دارد، در صورتی که شاذ یا معارض نباشد. در مورد عمل به خبر حسن و موثق، اختلاف ‌نظر وجود دارد و درباره حدیث ضعیف، بیشتر علما عمل به آن را مطلقا ممنوع دانسته‌اند، ولی گروهی معتقدند در صورتی ‌که شهرت روایی یا فتوایی به کمک آن بیاید، قابل عمل است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.


شهید ثانی در ادامه این باب به اقسام حدیث از حیث سند و متن پرداخته است. مسند، متصل، مرفوع، معنعن، معلق، مفرد، مدرج، مشهور، غریب، مصحف، عالی السند، شاذ، مسلسل، مزید، مختلف، ناسخ و منسوخ و مقبول از جمله آنهاست. این اقسام از حدیث، سندشان ممکن است صحیح، حسن، موثق و یا ضعیف باشد<ref>ر.ک: همان، ص25-34</ref>.
[[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] در ادامه این باب به اقسام حدیث از حیث سند و متن پرداخته است. مسند، متصل، مرفوع، معنعن، معلق، مفرد، مدرج، مشهور، غریب، مصحف، عالی السند، شاذ، مسلسل، مزید، مختلف، ناسخ و منسوخ و مقبول از جمله آنهاست. این اقسام از حدیث، سندشان ممکن است صحیح، حسن، موثق و یا ضعیف باشد<ref>ر.ک: همان، ص25-34</ref>.


حدیث ضعیف در یک تقسیم به موقوف، مقطوع، مرسل، معلل، مدلس، مضطرب، مقلوب و موضوع تقسیم می‌شود<ref>همان، ص35-39</ref>. بدترین اقسام ضعیف در نظر نویسنده حدیث موضوع (یا مختلق یا مصنوع) است که راه‌های شناخت آن، اقرار واضع آن، داشتن الفاظ سست و وقوف بر اشتباه آن است. وضاعان بر چند صنفند که مضرترین آن‌ها کسانی هستند که به زهد انتساب ورزیده و به آن بسنده کرده و حدیث جعل می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.
حدیث ضعیف در یک تقسیم به موقوف، مقطوع، مرسل، معلل، مدلس، مضطرب، مقلوب و موضوع تقسیم می‌شود<ref>همان، ص35-39</ref>. بدترین اقسام ضعیف در نظر نویسنده حدیث موضوع (یا مختلق یا مصنوع) است که راه‌های شناخت آن، اقرار واضع آن، داشتن الفاظ سست و وقوف بر اشتباه آن است. وضاعان بر چند صنفند که مضرترین آن‌ها کسانی هستند که به زهد انتساب ورزیده و به آن بسنده کرده و حدیث جعل می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.


شهید ثانی در پایان این باب می‌گوید: اگر روایتی را ضعیف السند یافتی مجاز به گفتن ضعف در سند آن هستی و صحیح نیست که بگویی این روایت از حیث متن صحیح نیست؛ زیرا چه‌بسا آن روایت با سند صحیح روایت شود<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.
[[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] در پایان این باب می‌گوید: اگر روایتی را ضعیف السند یافتی مجاز به گفتن ضعف در سند آن هستی و صحیح نیست که بگویی این روایت از حیث متن صحیح نیست؛ زیرا چه‌بسا آن روایت با سند صحیح روایت شود<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.


در باب دوم، درباره کسانی که روایاتشان مورد قبول یا رد است بحث می‌شود. نویسنده می‌گوید: ائمه حدیث و اصول شرایطی برای راوی جهت پذیرش روایتش در نظر گرفته‌اند که اسلام، بلوغ، سلامت عقل و نیز عدالت و سلامت حافظه از آن جمله است و ذکوریت، حریت، عالم بودن به فقه و زبان عربی و... از مواردی است که در راوی لحاظ نمی‌شود<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. تعدیل راوی بدون ذکر سبب آن، بنا بر مشهور، مقبول است، ولی جرح تنها در صورت روشن بودن سبب آن پذیرفته می‌شود. جرح راویان بنا به قول مشهور با خبر واحد نیز ثابت می‌شود و اگر درباره یک راوی دو نظریه جرح ‌و تعدیل وجود داشت، جرح بر تعدیل مقدم است<ref>ر.ک: همان، ص44-45</ref>.
در باب دوم، درباره کسانی که روایاتشان مورد قبول یا رد است بحث می‌شود. نویسنده می‌گوید: ائمه حدیث و اصول شرایطی برای راوی جهت پذیرش روایتش در نظر گرفته‌اند که اسلام، بلوغ، سلامت عقل و نیز عدالت و سلامت حافظه از آن جمله است و ذکوریت، حریت، عالم بودن به فقه و زبان عربی و... از مواردی است که در راوی لحاظ نمی‌شود<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. تعدیل راوی بدون ذکر سبب آن، بنا بر مشهور، مقبول است، ولی جرح تنها در صورت روشن بودن سبب آن پذیرفته می‌شود. جرح راویان بنا به قول مشهور با خبر واحد نیز ثابت می‌شود و اگر درباره یک راوی دو نظریه جرح ‌و تعدیل وجود داشت، جرح بر تعدیل مقدم است<ref>ر.ک: همان، ص44-45</ref>.
خط ۵۲: خط ۵۱:
الفاظ جرح عبارت است از: ضعیف، کذاب، وضاع، غال، مضطرب الحدیث، منکر الحدیث، لین الحدیث، متروک، مرتفع القول، متهم، ساقط، واهی، لاشیء، ليس بذلك و ...<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.
الفاظ جرح عبارت است از: ضعیف، کذاب، وضاع، غال، مضطرب الحدیث، منکر الحدیث، لین الحدیث، متروک، مرتفع القول، متهم، ساقط، واهی، لاشیء، ليس بذلك و ...<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.


باب سوم درباره تحمل حدیث و طرق نقل آن است. به نظر شهید ثانی، در تحمل حدیث، تمییز کافی است و اسلام و بلوغ لازم نیست.
باب سوم درباره تحمل حدیث و طرق نقل آن است. به نظر [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]]، در تحمل حدیث، تمییز کافی است و اسلام و بلوغ لازم نیست.
اینکه برخی، سن ممیزین را به ده یا پنج یا چهار سال محدود نموده‌اند، اشتباه است؛ زیرا مراتب فهم و تشخیص در افراد متفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>.
اینکه برخی، سن ممیزین را به ده یا پنج یا چهار سال محدود نموده‌اند، اشتباه است؛ زیرا مراتب فهم و تشخیص در افراد متفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>.


خط ۵۹: خط ۵۸:
باب پایانی کتاب درباره اسماء رجال و طبقات آن‌هاست. نویسنده بعد از تعریف صحابی و تابعی به اقسام راوی و مروی‌عنه اشاره نموده است.
باب پایانی کتاب درباره اسماء رجال و طبقات آن‌هاست. نویسنده بعد از تعریف صحابی و تابعی به اقسام راوی و مروی‌عنه اشاره نموده است.


شهید می‌گوید: اگر راوی و مروی‌عنه در سن یکسان باشند، این را روایت اقران می‌گویند. حال این دو اگر از یکدیگر روایت نقل کنند، به آن «مدبج» می‌گویند و اگر راوی از کسی نقل کند که از حیث سن کوچک‌تر باشد، به آن «روایت اکابر از اصاغر» اطلاق می‌شود و اگر مشخصات یک راوی (نام و نام پدر) با یک راوی دیگر مطابق باشد به آن متفق و مفترق گویند و اگر اسماء آنها از حیث نوشتاری شبیه و از جهت خواندن متفاوت باشد، به آن مؤتلف و مختلف گویند<ref>ر.ک: همان، ص64-65</ref>.
[[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید]] می‌گوید: اگر راوی و مروی‌عنه در سن یکسان باشند، این را روایت اقران می‌گویند. حال این دو اگر از یکدیگر روایت نقل کنند، به آن «مدبج» می‌گویند و اگر راوی از کسی نقل کند که از حیث سن کوچک‌تر باشد، به آن «روایت اکابر از اصاغر» اطلاق می‌شود و اگر مشخصات یک راوی (نام و نام پدر) با یک راوی دیگر مطابق باشد به آن متفق و مفترق گویند و اگر اسماء آنها از حیث نوشتاری شبیه و از جهت خواندن متفاوت باشد، به آن مؤتلف و مختلف گویند<ref>ر.ک: همان، ص64-65</ref>.


این اثر چون مختصر و خالی از مثال است، لذا شهید در انتهای آن، کسانی را که خواهان تفصیل و مثالند، به کتاب «غنية القاصدين في معرفة اصطلاحات المحدثين» ارجاع داده است<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>.
این اثر چون مختصر و خالی از مثال است، لذا [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید]] در انتهای آن، کسانی را که خواهان تفصیل و مثالند، به کتاب «غنية القاصدين في معرفة اصطلاحات المحدثين» ارجاع داده است<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۶۹: خط ۶۸:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.




خط ۸۰: خط ۷۸:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش