۱۴۷٬۰۰۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ایراني' به 'ایرانی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12297 | ||
| کتابخوان همراه نور =12297 | | کتابخوان همراه نور =12297 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهامزدایی)}} | |||
'''الشيعة في موكب التاريخ'''، نوشته [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله جعفر سبحانى]] (متولد تبريز 1308ش) است كه به بررسى تحليلى و مستندِ پيدايش و سير تاريخى تشيع از دوره پيامبر(ص) تا دوران خلافت عباسى مىپردازد. اين كتاب، نام كاملش «الشيعة في موكب التاريخ (دراسة موضوعية في نشئة الشيعة في ضوء الكتاب و السنة و التاريخ)» است. | '''الشيعة في موكب التاريخ'''، نوشته [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيتالله جعفر سبحانى]] (متولد تبريز 1308ش) است كه به بررسى تحليلى و مستندِ پيدايش و سير تاريخى تشيع از دوره پيامبر(ص) تا دوران خلافت عباسى مىپردازد. اين كتاب، نام كاملش «الشيعة في موكب التاريخ (دراسة موضوعية في نشئة الشيعة في ضوء الكتاب و السنة و التاريخ)» است. | ||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
#مؤلف در مورد قدمت و اصالت تشيع، اين نكته را افزودهاند كه مورخان و برخى از شرقشناسان مانند ولهاوزن و دكتر احمد امين و آدام متز و حتى شخص متعصبى چون گلدزيهر و... هم تصريح و اقرار كردهاند كه عربها قبل از ایرانیان تشيع را پذيرفتند. بنابراین، ادعاى تأسيس تشيع توسط ایرانیان نيز نادرست و بىدليل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/79 همان، ص79]</ref> | #مؤلف در مورد قدمت و اصالت تشيع، اين نكته را افزودهاند كه مورخان و برخى از شرقشناسان مانند ولهاوزن و دكتر احمد امين و آدام متز و حتى شخص متعصبى چون گلدزيهر و... هم تصريح و اقرار كردهاند كه عربها قبل از ایرانیان تشيع را پذيرفتند. بنابراین، ادعاى تأسيس تشيع توسط ایرانیان نيز نادرست و بىدليل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/79 همان، ص79]</ref> | ||
#نویسنده، تأكيد كرده است كه نظر ما در مورد صفويه همان نظرى است كه درباره آلبويه داريم و دوره صفويه، دوران رشد تشيع بود نه پيدايش آن.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/99 همان، ص99 - 100]</ref> | #نویسنده، تأكيد كرده است كه نظر ما در مورد صفويه همان نظرى است كه درباره آلبويه داريم و دوره صفويه، دوران رشد تشيع بود نه پيدايش آن.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/99 همان، ص99 - 100]</ref> | ||
#نویسنده با بحث مفصل در مورد عبدالله بن سبأ و بيان روايت مجعول طبرى و تأثير اشتباه او بر [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و...، نوشته است كه ادعاى اينكه او تشيع را تأسيس كرده، هيچ اعتبارى ندارد؛ زيرا او اساساً شخصيتى | #نویسنده با بحث مفصل در مورد عبدالله بن سبأ و بيان روايت مجعول طبرى و تأثير اشتباه او بر [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و...، نوشته است كه ادعاى اينكه او تشيع را تأسيس كرده، هيچ اعتبارى ندارد؛ زيرا او اساساً شخصيتى افسانهاى و ساخته و پرداخته ذهن دشمنان شيعه است و وجود خارجى و تاريخى ندارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/57 همان، ص57 - 76]</ref> | ||
#شرقشناسى به نام «دوزى» ادعا كرده است كه منشأ تشيع، ایران است؛ به اين معنا كه ایرانیان اسلام را تغيير داده و گرايش ایرانى در آن ايجاد كردند و وراثت را در آن نفوذ دادند. نویسنده به اين گفته چنين پاسخ داده است: ادله متعددى داريم كه چنين ادعایى باطل است؛ زيرا تشيع در دوره پيامبر(ص) پديد آمد كه هيچ ایرانى جز سلمان فارسی، مسلمان نشده بود و رسول اكرم(ص) پيروان [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را شيعه ناميد و ياران ممتاز [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] همانند ابوذر، مالك اشتر، مقداد، عمار، صعصعة بن صوحان و... كه شیعیان مخلص او شمرده مىشدند، همگى عرب بودند و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/78 همان، ص78 - 79]</ref> | #شرقشناسى به نام «دوزى» ادعا كرده است كه منشأ تشيع، ایران است؛ به اين معنا كه ایرانیان اسلام را تغيير داده و گرايش ایرانى در آن ايجاد كردند و وراثت را در آن نفوذ دادند. نویسنده به اين گفته چنين پاسخ داده است: ادله متعددى داريم كه چنين ادعایى باطل است؛ زيرا تشيع در دوره پيامبر(ص) پديد آمد كه هيچ ایرانى جز سلمان فارسی، مسلمان نشده بود و رسول اكرم(ص) پيروان [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را شيعه ناميد و ياران ممتاز [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] همانند ابوذر، مالك اشتر، مقداد، عمار، صعصعة بن صوحان و... كه شیعیان مخلص او شمرده مىشدند، همگى عرب بودند و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/78 همان، ص78 - 79]</ref> | ||
#نویسنده يادآور شده است كه ادلهاى كه دلالت دارد بر اينكه پيدايش تشيع در دوره پيامبر(ص) بوده، فرضيه پيدايش آن در دوره جنگ جمل را باطل مىسازد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/91 ر. ك.: همان، ص91 - 92]</ref> | #نویسنده يادآور شده است كه ادلهاى كه دلالت دارد بر اينكه پيدايش تشيع در دوره پيامبر(ص) بوده، فرضيه پيدايش آن در دوره جنگ جمل را باطل مىسازد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/91 ر. ك.: همان، ص91 - 92]</ref> | ||
| خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#نویسنده در بحث از آلبويه يادآور شده است كه در اين دوران، تشيع رواج يافته است و شیعیان ى كه سالهاى متمادى در اختناق سياسى و اجتماعى زندگى میكردند، نسيمى از آزادى را احساس كردند و توانستند با امنيت خاطر، مراسم مذهبى خود را برگزار كنند و البته بسى سادهانديشى است كه با خلط اين مطلب با پيدايش شيعه، تشيع را زاده آلبويه بپندارند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/97 ر. ك.: همان، ص97 - 98]</ref> | #نویسنده در بحث از آلبويه يادآور شده است كه در اين دوران، تشيع رواج يافته است و شیعیان ى كه سالهاى متمادى در اختناق سياسى و اجتماعى زندگى میكردند، نسيمى از آزادى را احساس كردند و توانستند با امنيت خاطر، مراسم مذهبى خود را برگزار كنند و البته بسى سادهانديشى است كه با خلط اين مطلب با پيدايش شيعه، تشيع را زاده آلبويه بپندارند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/97 ر. ك.: همان، ص97 - 98]</ref> | ||
#نویسنده با يادآورى برخى از مصيبتها و شدائدى كه شیعیان تاكنون گرفتارش شدهاند، نوشته است كه زياد مردم كوفه را در جلوى قصرش جمع كرد و آنان را بر لعن بر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و يا برائت از او تشويق كرد و كسانى را كه امتناع كردند به دم شمشير سپرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/114 همان، ص114]</ref> | #نویسنده با يادآورى برخى از مصيبتها و شدائدى كه شیعیان تاكنون گرفتارش شدهاند، نوشته است كه زياد مردم كوفه را در جلوى قصرش جمع كرد و آنان را بر لعن بر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و يا برائت از او تشويق كرد و كسانى را كه امتناع كردند به دم شمشير سپرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/114 همان، ص114]</ref> | ||
#نویسنده با بيان اين نكته كه باقى ماندن شيعه در دوران سراسر اختناق و ظلم و جور اموى و عباسى خودش معجزهاى از معجزات الهى بود، افزوده است كه براى فهم بهتر مطلب بهتر است به نامه امام حسین(ع) توجه شود كه به معاويه نوشته است: آيا تو قاتل حُجر و ياران عابد و زاهدش نيستى؟ آنان كه بدعتها را ناپسند | #نویسنده با بيان اين نكته كه باقى ماندن شيعه در دوران سراسر اختناق و ظلم و جور اموى و عباسى خودش معجزهاى از معجزات الهى بود، افزوده است كه براى فهم بهتر مطلب بهتر است به نامه امام حسین(ع) توجه شود كه به معاويه نوشته است: آيا تو قاتل حُجر و ياران عابد و زاهدش نيستى؟ آنان كه بدعتها را ناپسند میشمردند و امر به معروف و نهى از منكر میكردند؟ پس تو آنان را از روى ظلم و عدوان كُشتى بعد از آنكه به آنها ميثاق و پيمان شديد و غليظى عطا كرده بودى... آيا تو قاتل عَمرو بن حمق نيستى كه عبادت چهرهاش را دگرگون كرده بود؟.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/110 همان، ص110 - 111]</ref> | ||
#نویسنده يادآور شده است يكى ديگر از موارد ظلم و جور بر شیعیان عبارت از اين واقعه تلخ تاريخى است كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] در مورد حوادث سال 448ق، ضبط كرده است كه [[طوسی، محمد بن حسن|ابوجعفر طوسى]] گريخت و خانهاش غارت شد و همو درباره حوادث سال 449ق، نوشته است كه در ماه صفر اين سال، خانه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] متكلم شيعه در محله كرخ با خاک يكسان شد و هر دفترى كه در آن يافتند و صندلى تدريس او مصادره شد و... تمامش به طرف كرخ برده شد و سه پرچم سفيدى كه سابقا زائرانى كه از كرخ قصد زيارت كوفه داشتند با خود حمل میكردند نيز به آن ضميمه و همه سوزانده شد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/134 همان، ص134]</ref> | #نویسنده يادآور شده است يكى ديگر از موارد ظلم و جور بر شیعیان عبارت از اين واقعه تلخ تاريخى است كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] در مورد حوادث سال 448ق، ضبط كرده است كه [[طوسی، محمد بن حسن|ابوجعفر طوسى]] گريخت و خانهاش غارت شد و همو درباره حوادث سال 449ق، نوشته است كه در ماه صفر اين سال، خانه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] متكلم شيعه در محله كرخ با خاک يكسان شد و هر دفترى كه در آن يافتند و صندلى تدريس او مصادره شد و... تمامش به طرف كرخ برده شد و سه پرچم سفيدى كه سابقا زائرانى كه از كرخ قصد زيارت كوفه داشتند با خود حمل میكردند نيز به آن ضميمه و همه سوزانده شد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/134 همان، ص134]</ref> | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[بنیادهای کیش اسماعیلیان]] | [[بنیادهای کیش اسماعیلیان]] | ||
| خط ۱۰۳: | خط ۱۰۴: | ||
[[رده: فرق اسلامی]] | [[رده: فرق اسلامی]] | ||
[[رده: فرق شیعه]] | [[رده: فرق شیعه]] | ||