۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ احکام جوانان را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به احکام جوانان (فاضل لنکرانی) منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE822AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
3. تعاون و كمك كردن و همصدا شدن بر خير و حق. | 3. تعاون و كمك كردن و همصدا شدن بر خير و حق. | ||
در ادامه، بحث اصول دين و اقسام آن را پيش كشيده و گفته كه اصول دين از مواردى است كه تقليد در آن راهى ندارد و آنچه انسان را به سعادت دنيا و آخرت مىرساند و او را از عذاب و هلاكت نجات مىدهد، اعتقاد قلبى و ايمان جزمى است... ايمان و تحصيل علم و يقين به اصول دين از فضايل نفسانى است. معرفت و اعتقاد به خدا و صفات كماليه او، شناخت حجج الهى و وسائط فيض و ولاة امر، كسب علم و يقين به معاد و رجوع الى الله، از كمالات انسانى و موجب خروج نفس از رذيله جهل و نادانى است و به حكم عقل تحصيل اين امور مطلوب و پسنديده و لازم است | در ادامه، بحث اصول دين و اقسام آن را پيش كشيده و گفته كه اصول دين از مواردى است كه تقليد در آن راهى ندارد و آنچه انسان را به سعادت دنيا و آخرت مىرساند و او را از عذاب و هلاكت نجات مىدهد، اعتقاد قلبى و ايمان جزمى است... ايمان و تحصيل علم و يقين به اصول دين از فضايل نفسانى است. معرفت و اعتقاد به خدا و صفات كماليه او، شناخت حجج الهى و وسائط فيض و ولاة امر، كسب علم و يقين به معاد و رجوع الى الله، از كمالات انسانى و موجب خروج نفس از رذيله جهل و نادانى است و به حكم عقل تحصيل اين امور مطلوب و پسنديده و لازم است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص17</ref>. | ||
ايشان در اثبات وجود خداوند متعال، از فطرت و نظم بهره گرفته و بيان كرده كه: «صاحب فهم و خرد با اندك توجهى احساس مىكند كه سراسر جهان هستى پر از حيات و شعور و بينايى و شنوايى است و هريك از موجودات با زبان باطن با پديدآورنده خود در راز و نياز است و به وجود او اقرار دارد و او را تسبيح و تقديس مىكند...» | ايشان در اثبات وجود خداوند متعال، از فطرت و نظم بهره گرفته و بيان كرده كه: «صاحب فهم و خرد با اندك توجهى احساس مىكند كه سراسر جهان هستى پر از حيات و شعور و بينايى و شنوايى است و هريك از موجودات با زبان باطن با پديدآورنده خود در راز و نياز است و به وجود او اقرار دارد و او را تسبيح و تقديس مىكند...» <ref>همان، ص22 و 23</ref> و نيز «پديدههاى عالم هستى اگرچه داراى شكلهاى مختلف و حقيقتهاى متفاوت هستند، اما درعينحال همه آنها تابع نظم واحد و هريك در ظرف وجودى خود، مسير خاص خود را طى كرده و به اين جهت از فساد و تباهى محفوظند و اين مطلب جز با يگانه بودن پديدآورنده و ناظم آنها ممكن نيست» <ref>همان، ص25</ref>. | ||
دومين اصل از اصول مذهب، عدل است و چون عدل يكى از صفات كمال مىباشد و خداوند تمام صفات كمال را دارا و از هر نقصى منزه و مبراست، پس خداوند اين صفت؛ يعنى عدل را داراست | دومين اصل از اصول مذهب، عدل است و چون عدل يكى از صفات كمال مىباشد و خداوند تمام صفات كمال را دارا و از هر نقصى منزه و مبراست، پس خداوند اين صفت؛ يعنى عدل را داراست <ref>همان، ص27</ref>. | ||
سومين اصل از اصول دين نبوت است كه مؤلف از قاعده لطف براى مدعاى خود كمك گرفته و مىگويد: «لطف الهى ايجاب مىكند براى هدايت انسانها راهنمايانى تعيين كند و روا نيست خداوند رحيم و مهربان كه نيازهاى مادى و معنوى بشر را مىداند و راه سعادت و سلامت وى را مىشناسد، او را به حال خود رها كند... | سومين اصل از اصول دين نبوت است كه مؤلف از قاعده لطف براى مدعاى خود كمك گرفته و مىگويد: «لطف الهى ايجاب مىكند براى هدايت انسانها راهنمايانى تعيين كند و روا نيست خداوند رحيم و مهربان كه نيازهاى مادى و معنوى بشر را مىداند و راه سعادت و سلامت وى را مىشناسد، او را به حال خود رها كند... <ref>همان، ص30</ref>. | ||
ايشان در ادامه اين بحث، تعداد انبيا و نيز انبياى اولوالعزم را ذكر كرده و خلاصهاى از زندگانى پيامبر خاتم(ص) را متذكر شده است، سپس راههاى شناخت پيامبر را برشمرده و توضيح داده است. | ايشان در ادامه اين بحث، تعداد انبيا و نيز انبياى اولوالعزم را ذكر كرده و خلاصهاى از زندگانى پيامبر خاتم(ص) را متذكر شده است، سپس راههاى شناخت پيامبر را برشمرده و توضيح داده است. | ||
يكى ديگر از اصول اعتقادى كه ويژه پيروان مكتب اهلبيت(ع) است، مسئله امامت است. مؤلف همچون بحث نبوت، براى بحث امامت نيز از قاعده لطف استمداد طلبيده است | يكى ديگر از اصول اعتقادى كه ويژه پيروان مكتب اهلبيت(ع) است، مسئله امامت است. مؤلف همچون بحث نبوت، براى بحث امامت نيز از قاعده لطف استمداد طلبيده است <ref>همان، ص40 و 41</ref> . در ادامه نيز خصوصيات امام و اختلاف او با پيامبر را نيز متذكر شده است. سپس با اشاره به امام اول، حديث انذار و جريان آن، خلاصهاى از جريان غدير و اقوال فريقين در اين بحث، اين بخش را پيگيرى كرده است <ref>همان، 42 الى 48</ref>. | ||
در پايان اين اصل، فهرست رواياتى را كه از طريق فريقين درباره حضرت حجت (ع) رسيده است، ذكر نموده است | در پايان اين اصل، فهرست رواياتى را كه از طريق فريقين درباره حضرت حجت (ع) رسيده است، ذكر نموده است <ref>همان، ص50</ref>. | ||
آخرين اصل از اصول اعتقادى كه مورد پذيرش و قبول اديان الهى است، معاد مىباشد. در پايان اين بحث مىگويد: «همان ادله و براهينى كه ما را ملزم به پذيرش چهار اصل دين نموده، بهطور قطع و يقين ما را ملزم به پذيرش معاد مىكند و به حكم همان ادله و براهين معتقد به روز قيامت مىشويم و آن را عين حكمت و عدالت پروردگار مىدانيم» | آخرين اصل از اصول اعتقادى كه مورد پذيرش و قبول اديان الهى است، معاد مىباشد. در پايان اين بحث مىگويد: «همان ادله و براهينى كه ما را ملزم به پذيرش چهار اصل دين نموده، بهطور قطع و يقين ما را ملزم به پذيرش معاد مىكند و به حكم همان ادله و براهين معتقد به روز قيامت مىشويم و آن را عين حكمت و عدالت پروردگار مىدانيم» <ref>همان، ص53</ref>. | ||
بخش دوم كتاب، حاوى 498 مسئله از مسائل شرعى مورد نياز جوانان است. | بخش دوم كتاب، حاوى 498 مسئله از مسائل شرعى مورد نياز جوانان است. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
آيات و روايات بهصورت درونمتنى، مستند شده است. | آيات و روايات بهصورت درونمتنى، مستند شده است. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
متن كتاب. | متن كتاب. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۷: | ||
[[رده:فقه مذاهب]] | [[رده:فقه مذاهب]] | ||
[[رده:فقه شیعه]] | [[رده:فقه شیعه]] | ||
ویرایش