تشرف در سرداب مقدس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
خط ۱۹: خط ۱۹:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16375
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16375
| کتابخوان همراه نور =13691
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۳: خط ۴۴:
مؤلف از اين جا وارد نقد اين توقيع شده و روش اين نقد آن گونه است كه تك تك راويان اين توقيع را مورد بررسى قرار مى‌دهد. در علم رجال از تك تك روات سند و به طور تفصيلى در مورد جرح و تعديل وثاقت و ضعف و طبقه راوى بحث مى‌شود. و معيار براى شناخت راويان، چهار منبع اصلى است كه عبارتند از: [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال كشى]]، رجال [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و فهرست [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مى‌باشد و با مراجعه به اين منابع و مراجع نامى از حسن بن احمد مكتب نيامده است. مؤلف براى اطمينان بيشتر به ديگر كتب رجال و تراجم(20 مورد) مراجعه، ولى در آن‌ها هم از راوى مذكور هيچ گونه نامى نيامده است. در ادامه مؤلف باز به كتب رجالى معاصرين؛ همچون رجال خاقانى، معجم الثقات تجليل و ثقات الروات موسوى اصفهانى مراجعه و باز اثرى از راوى مذكور يافت نمى‌شود، فقط در سه منبع [[قاموس الرجال]] علامه تسترى، طبقات اعلام الشيعه شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] و معجم الرجال آیت‌الله خويى(ره) نام اين راوى عنوان شده است. ولى هيچ سرنخى از زندگى او به دست نمى‌دهند و تنها نقطه قوتى كه در اين منابع مى‌توان در مورد راوى مذكور ديد اين است كه [[شيخ صدوق]](ره) براى او طلب مغفرت نموده است. در اين جا هم باز مؤلف به نقد اين عبارت مى‌پردازد و مى‌گويد به نسخ منابع كه مراجعه كرديم، اثرى از اين عبارت و تعبير وجود نداشت. منابع ما غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[الخرائج و الجرائح]] [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله|قطب راوندى]] و [[بحارالانوار|بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام]] [[علامه مجلسى]] مى‌باشد. بعد از نقد اين توقيع مؤلف نتيجه مى‌گيرند كه روايت توقيع شريف، گذشته از اين كه خبر واحد است، از نظر سند مجهول و به تعبير اهل درايه مجهول و مهمل است و در ادامه مؤلف با تكيه بر علم درايه، نقدهاى ديگرى بر اين توقيع وارد مى‌نمايد كه تفصيل آن‌ها در اثر ذكر شده است.(ص42)
مؤلف از اين جا وارد نقد اين توقيع شده و روش اين نقد آن گونه است كه تك تك راويان اين توقيع را مورد بررسى قرار مى‌دهد. در علم رجال از تك تك روات سند و به طور تفصيلى در مورد جرح و تعديل وثاقت و ضعف و طبقه راوى بحث مى‌شود. و معيار براى شناخت راويان، چهار منبع اصلى است كه عبارتند از: [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال كشى]]، رجال [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و فهرست [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مى‌باشد و با مراجعه به اين منابع و مراجع نامى از حسن بن احمد مكتب نيامده است. مؤلف براى اطمينان بيشتر به ديگر كتب رجال و تراجم(20 مورد) مراجعه، ولى در آن‌ها هم از راوى مذكور هيچ گونه نامى نيامده است. در ادامه مؤلف باز به كتب رجالى معاصرين؛ همچون رجال خاقانى، معجم الثقات تجليل و ثقات الروات موسوى اصفهانى مراجعه و باز اثرى از راوى مذكور يافت نمى‌شود، فقط در سه منبع [[قاموس الرجال]] علامه تسترى، طبقات اعلام الشيعه شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] و معجم الرجال آیت‌الله خويى(ره) نام اين راوى عنوان شده است. ولى هيچ سرنخى از زندگى او به دست نمى‌دهند و تنها نقطه قوتى كه در اين منابع مى‌توان در مورد راوى مذكور ديد اين است كه [[شيخ صدوق]](ره) براى او طلب مغفرت نموده است. در اين جا هم باز مؤلف به نقد اين عبارت مى‌پردازد و مى‌گويد به نسخ منابع كه مراجعه كرديم، اثرى از اين عبارت و تعبير وجود نداشت. منابع ما غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[الخرائج و الجرائح]] [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله|قطب راوندى]] و [[بحارالانوار|بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام]] [[علامه مجلسى]] مى‌باشد. بعد از نقد اين توقيع مؤلف نتيجه مى‌گيرند كه روايت توقيع شريف، گذشته از اين كه خبر واحد است، از نظر سند مجهول و به تعبير اهل درايه مجهول و مهمل است و در ادامه مؤلف با تكيه بر علم درايه، نقدهاى ديگرى بر اين توقيع وارد مى‌نمايد كه تفصيل آن‌ها در اثر ذكر شده است.(ص42)


احتمال ديگر كه مؤلف براى تصحيح سند ذكر مى‌كند، اينكه: حسن بن احمد، حسین بن احمد واسطه بين صدوق و سمرى مى‌باشد و اشتباه در نگارش صورت گرفته است. در اين صورت عنوان كامل او ابومحمدحسین بن ابراهيم بن احمد مكتب خواهد بود كه اين عنوان در آثار حديثى [[شيخ صدوق]] به وفور آمده است؛ ولى متأسفانه باز نام او در چهار منبع اصلى كه ذكرنموديم، نيامده است و در كتب تراجم و رجالى متأخرين هم كه نام او مطرح شده، هيچ تعبيرى كه نشانه توثيق يا مدح او باشد، يافت نمى‌شود. تنها چيزهايى كه در مورد او ذكر شده؛ عبارتند از: در شمار مشايخ [[شيخ صدوق]] است، [[شيخ صدوق]](ره) به كثرت از او روايت نقل نموده است و [[شيخ صدوق]](ره) براى او طلب مغرفت نموده است. شيوه علماى صالح گذشته اين بوده كه در مورد مشايخ تحقيق نمی‌كردند و شهرت آن‌ها براى وثاقت كافى بوده است و نيازى به تصريح علماى رجال نبوده است؛ ولى اين در مورد مشايخ اجازه است نه مشايخ روايت، زيرا [[شيخ صدوق]](ره) عليرغم روايات فراوانى كه از او نقل نموده، هرگز از او به تنهايى چيزى روايت نكرده است، بلكه همواره از او به همراه تعدادى از مشايخ ديگرش روايت كرده است و در اين صورت نشانه اعتماد و استناد نخواهد بود.
احتمال ديگر كه مؤلف براى تصحيح سند ذكر مى‌كند، اينكه: حسن بن احمد، حسین بن احمد واسطه بين صدوق و سمرى مى‌باشد و اشتباه در نگارش صورت گرفته است. در اين صورت عنوان كامل او ابومحمدحسین بن ابراهیم بن احمد مكتب خواهد بود كه اين عنوان در آثار حديثى [[شيخ صدوق]] به وفور آمده است؛ ولى متأسفانه باز نام او در چهار منبع اصلى كه ذكرنموديم، نيامده است و در كتب تراجم و رجالى متأخرين هم كه نام او مطرح شده، هيچ تعبيرى كه نشانه توثيق يا مدح او باشد، يافت نمى‌شود. تنها چيزهايى كه در مورد او ذكر شده؛ عبارتند از: در شمار مشايخ [[شيخ صدوق]] است، [[شيخ صدوق]](ره) به كثرت از او روايت نقل نموده است و [[شيخ صدوق]](ره) براى او طلب مغرفت نموده است. شيوه علماى صالح گذشته اين بوده كه در مورد مشايخ تحقيق نمی‌كردند و شهرت آن‌ها براى وثاقت كافى بوده است و نيازى به تصريح علماى رجال نبوده است؛ ولى اين در مورد مشايخ اجازه است نه مشايخ روايت، زيرا [[شيخ صدوق]](ره) عليرغم روايات فراوانى كه از او نقل نموده، هرگز از او به تنهايى چيزى روايت نكرده است، بلكه همواره از او به همراه تعدادى از مشايخ ديگرش روايت كرده است و در اين صورت نشانه اعتماد و استناد نخواهد بود.


نتيجه اين كه تلاش براى تصحيح و تقويت سند توقيع شريف به جايى نرسيد و اين توقيع، خبر واحد و ضعيفى بيش نيست و نمى‌توان با چنين حديثى به تكذيب ادعاى ديدار كننده حكم كرد.
نتيجه اين كه تلاش براى تصحيح و تقويت سند توقيع شريف به جايى نرسيد و اين توقيع، خبر واحد و ضعيفى بيش نيست و نمى‌توان با چنين حديثى به تكذيب ادعاى ديدار كننده حكم كرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش