حمدانیان، اولین مدافعان قدس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
خط ۴۰: خط ۴۰:
آن‌ها در تاريخ عرب به قبيله بنى تغلب و ربيعه، شهرت دارند؛ در سوريه منطقه‌اى به نام «ديار بكر و ربيعه و مضر» وجود داشته است كه همه به بنى تغلب تعلق داشته است. نویسنده معتقد است عده زيادى از محدثين، علما و جنگجويان شجاع شيعه از ميان اين دودمان برخواسته‌اند و تماماً از نوادگان و ذريه معد بن عدنان هستند و به شاخه‌هاى متعدد تقسيم مى‌شوند كه مشهورترين آنها پادشاهان شيعه موصل و بنى شعبه و بنى اراقم هستند<ref>همان</ref>
آن‌ها در تاريخ عرب به قبيله بنى تغلب و ربيعه، شهرت دارند؛ در سوريه منطقه‌اى به نام «ديار بكر و ربيعه و مضر» وجود داشته است كه همه به بنى تغلب تعلق داشته است. نویسنده معتقد است عده زيادى از محدثين، علما و جنگجويان شجاع شيعه از ميان اين دودمان برخواسته‌اند و تماماً از نوادگان و ذريه معد بن عدنان هستند و به شاخه‌هاى متعدد تقسيم مى‌شوند كه مشهورترين آنها پادشاهان شيعه موصل و بنى شعبه و بنى اراقم هستند<ref>همان</ref>


حمدون، پسر حمدان تغلبى، مؤسس سلسله شيعى حمدانى است. او داراى پسران زيادى بود كه در زمان عباسيان، ستاره اقبالشان درخشيد و در منطقه جزيره، حكومت تشكيل داده و به اوج عزّت رسيدند؛ تا جايى كه توانستند در آناتولى سرزمين‌هاى وسيعى را از روميان تسخير كنند<ref>همان، ص24</ref>نویسنده معتقد است آغاز حكومت آن‌ها به حدود سال‌هاى 290 تا 390ق به بعد برمى‌گردد. به نظر وى، يكى از عوامل پيشرفت و پيدايش حكومت آن‌ها، مبارزه شديد و مستمر آنان با روميان قرامطه بود. اين مهم باعث شد تا آن‌ها نزد خليفه عباسى موقعيتى ويژه كسب نمايند و به همين اعتبار، يكى از آن‌ها به نام عبداللّه بن حمدون از طرف مستكفى باللّه فرمانروايى منطقه موصل را به‌دست آورد. ابراهيم بن حمدون، پسر ديگر اين خانواده، در سال 307ق فرمانرواى منطقه ربيعه شد. سپس در سال 309ق برادر سوم آن‌ها به نام داوود بن حمدون، به جاى برادر دوم به حكومت رسيد. برادر چهارم آن‌ها به نام ابوالعلا سعد بن حمدان در سال 312ق به حكومت نهاوند دست يافت و جذب عباسيان شد. برادر پنجم آنها به نام، حسين بن حمدان از فرمانداران ارشد عباسيان گرديد. حمدان در سال 273ق با يكى از رهبران خوارج به نام هارون الشارى متحد شد و بر قلعه ماردين يا قلعه صوار نزدیک عين زعفران چيره گشت<ref>همان</ref>
حمدون، پسر حمدان تغلبى، مؤسس سلسله شيعى حمدانى است. او داراى پسران زيادى بود كه در زمان عباسيان، ستاره اقبالشان درخشيد و در منطقه جزيره، حكومت تشكيل داده و به اوج عزّت رسيدند؛ تا جايى كه توانستند در آناتولى سرزمين‌هاى وسيعى را از روميان تسخير كنند<ref>همان، ص24</ref>نویسنده معتقد است آغاز حكومت آن‌ها به حدود سال‌هاى 290 تا 390ق به بعد برمى‌گردد. به نظر وى، يكى از عوامل پيشرفت و پيدايش حكومت آن‌ها، مبارزه شديد و مستمر آنان با روميان قرامطه بود. اين مهم باعث شد تا آن‌ها نزد خليفه عباسى موقعيتى ويژه كسب نمايند و به همين اعتبار، يكى از آن‌ها به نام عبداللّه بن حمدون از طرف مستكفى باللّه فرمانروايى منطقه موصل را به‌دست آورد. ابراهیم بن حمدون، پسر ديگر اين خانواده، در سال 307ق فرمانرواى منطقه ربيعه شد. سپس در سال 309ق برادر سوم آن‌ها به نام داوود بن حمدون، به جاى برادر دوم به حكومت رسيد. برادر چهارم آن‌ها به نام ابوالعلا سعد بن حمدان در سال 312ق به حكومت نهاوند دست يافت و جذب عباسيان شد. برادر پنجم آنها به نام، حسين بن حمدان از فرمانداران ارشد عباسيان گرديد. حمدان در سال 273ق با يكى از رهبران خوارج به نام هارون الشارى متحد شد و بر قلعه ماردين يا قلعه صوار نزدیک عين زعفران چيره گشت<ref>همان</ref>


معتضد عباسى شخصاً براى تصرف قلعه رفت و آن‌جا را آزاد كرد. هارون الشارى فرار كرد و خليفه حمدان را دستگير و به زندان انداخت. حسين پسر حمدان براى جبران كار پدرش در سال 283ق با هارون الشارى جنگيد و آن‌ها را شكست داد، به همين دليل، خليفه او را خلعت بخشيد و پدرش را آزاد كرد. وى پس از كسب فرماندهى از طرف عباسيان در جنگ با قرامطه و قلع‌وقمع آن‌ها، موقعيّت مناسبى بدست آورد؛ ولى در يك طرح براندازى عليه خليفه شركت كرد و پس از ناكامى به زندان افتاد. به علت كسب موقعيت قبلى و وساطت برادرش (ابراهيم) و ابن مقله، وزير شيعى مذهب عباسى، مورد عفو قرار داد و حكومت قم و كاشان به او واگذار گرديد. در سال 303ق بار ديگر با خليفه عباسى مخالفت كرد و متعاقب آن دستگير شده به زندان افتاد تا اين كه از دنيا رفت و به نقلى كشته شد<ref>همان، ص25</ref>
معتضد عباسى شخصاً براى تصرف قلعه رفت و آن‌جا را آزاد كرد. هارون الشارى فرار كرد و خليفه حمدان را دستگير و به زندان انداخت. حسين پسر حمدان براى جبران كار پدرش در سال 283ق با هارون الشارى جنگيد و آن‌ها را شكست داد، به همين دليل، خليفه او را خلعت بخشيد و پدرش را آزاد كرد. وى پس از كسب فرماندهى از طرف عباسيان در جنگ با قرامطه و قلع‌وقمع آن‌ها، موقعيّت مناسبى بدست آورد؛ ولى در يك طرح براندازى عليه خليفه شركت كرد و پس از ناكامى به زندان افتاد. به علت كسب موقعيت قبلى و وساطت برادرش (ابراهیم) و ابن مقله، وزير شيعى مذهب عباسى، مورد عفو قرار داد و حكومت قم و كاشان به او واگذار گرديد. در سال 303ق بار ديگر با خليفه عباسى مخالفت كرد و متعاقب آن دستگير شده به زندان افتاد تا اين كه از دنيا رفت و به نقلى كشته شد<ref>همان، ص25</ref>


در فصل دوم، جغرافيايى سياسى و حكومتى حمدانيان مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده معتقد است اين كه چگونه حمدانيان در قرن چهارم، ظهور كردند را بايد در پيشينه اين خاندان جستجو كرد. به نظر وى، در بررسى زندگى آن‌ها، چند نكته مهم به چشم مى‌خورد: روحيه جنگاورى و شهادت‌طلبى، ايمان به اسلام و حفظ سرزمين‌هاى مسلمين، سياست خوب در لشكردارى و كشوردارى، شناخت منطقه، صداقت، سخاوت و مبارزه شديد و دامنه‌دار با روميان كه قصد تسخير بيت‌المقدس را داشتند<ref>همان، ص37</ref>
در فصل دوم، جغرافيايى سياسى و حكومتى حمدانيان مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده معتقد است اين كه چگونه حمدانيان در قرن چهارم، ظهور كردند را بايد در پيشينه اين خاندان جستجو كرد. به نظر وى، در بررسى زندگى آن‌ها، چند نكته مهم به چشم مى‌خورد: روحيه جنگاورى و شهادت‌طلبى، ايمان به اسلام و حفظ سرزمين‌هاى مسلمين، سياست خوب در لشكردارى و كشوردارى، شناخت منطقه، صداقت، سخاوت و مبارزه شديد و دامنه‌دار با روميان كه قصد تسخير بيت‌المقدس را داشتند<ref>همان، ص37</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش