۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] دارای همتی عالی و روحی متعالی است و دنیا به چشم همت او، حقیر میآید. او بارها در شعر، از این ویژگی خود یاد کرده است که چند بیت زیر، نمونه آن است: | [[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] دارای همتی عالی و روحی متعالی است و دنیا به چشم همت او، حقیر میآید. او بارها در شعر، از این ویژگی خود یاد کرده است که چند بیت زیر، نمونه آن است: | ||
'''ز درویشی بقا دارد، دل روشنضمیر من''' | {{شعر}} | ||
زند پهلو به آب زندگی، موج حصیر من | {{ب|''بر همت من منت یک حبه دونان ''|2='' از کوه بود بر کمر مور گرانتر''}} | ||
{{ب|''ز درویشی بقا دارد، دل روشنضمیر من ''|2=''زند پهلو به آب زندگی، موج حصیر من''}} | |||
سیاه از سرمه خواهش نگردد چشمسیر من | {{ب|''زنم دامان مژگان بر غبار تیره دنیا ''|2=''سیاه از سرمه خواهش نگردد چشمسیر من''}} | ||
{{ب|''نگشت آلوده پستی همت، دامنپاکم ''|2=''از این عالم چو خورشید بلنداختر برون رفتم''}} | |||
{{ب|''پشتم چو تیغ خم شد، از بار جوهر خویش ''|2=''جز پیش خود نیارم هرگز فرو سر خویش''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
ازایندست ابیات، در دیوان حزین فراوان است. آنچه او میگوید، در زندگی زاهدانهاش به اثبات رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص25- 26</ref>. | ازایندست ابیات، در دیوان حزین فراوان است. آنچه او میگوید، در زندگی زاهدانهاش به اثبات رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص25- 26</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۵: | ||
وی در قصیدهسرایی، خود را همپایه شاعران بزرگ همچون عنصری، [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، [[انوری، محمد بن محمد|انوری]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]]، [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] و کمالالدین اصفهانی میداند و در ستایش خاندان پیامبر(ص)، مهیار دیلمی شاعر عرب را از همردیفان خود برمیشمارد و متذکر میگردد که از برکت سخن این شاعران، نام شاهان و سلاطین و حامیان و مشوقان آنان بر صفحه روزگار جاوید مانده است: | وی در قصیدهسرایی، خود را همپایه شاعران بزرگ همچون عنصری، [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، [[انوری، محمد بن محمد|انوری]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]]، [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] و کمالالدین اصفهانی میداند و در ستایش خاندان پیامبر(ص)، مهیار دیلمی شاعر عرب را از همردیفان خود برمیشمارد و متذکر میگردد که از برکت سخن این شاعران، نام شاهان و سلاطین و حامیان و مشوقان آنان بر صفحه روزگار جاوید مانده است: | ||
{{شعر}} | |||
موسی کلیم حق شد از فیض نکتهدانی | {{ب|'' از معجز سخن ماند روحاللهی به عیسی ''|2='' موسی کلیم حق شد از فیض نکتهدانی''}} | ||
{{ب|'' از عنصری بود نام شاهان غزنوی را ''|2='' از گنجوی بود یاد بهرام شاه ثانی''}} | |||
از گنجوی بود یاد بهرام شاه ثانی | {{ب|'' آن آلبویه رفتند اما به روزگاران ''|2='' دارد روانشان شاد مهیار دیلمانی''}} | ||
{{ب|'' سلجوقیان گذشتند اما ز انوری ماند ''|2='' نام بلند ایشان بر لوح این جهانی''}} | |||
دارد روانشان شاد مهیار دیلمانی | {{ب|'' دور اتابکان رفت اما کلام سعدی ''|2='' پرورده نامشان را با آب زندگانی''}} | ||
{{ب|'' ذکر اویس باقی است از نکتههای سلمان ''|2='' نام تکش دهد یاد خلاق اصفهانی''}} | |||
نام بلند ایشان بر لوح این جهانی | {{ب|'' شاه مظفری را نسلی نماند لیکن ''|2='' هر مصرعی ز حافظ شد شمع دودمانی''}} | ||
{{ب|'' راه سخن نبودی در حضرتت حزین را ''|2='' از عفو اگر نبودی امید طیلسانی''<ref>ر.ک: همان، ص120- 121</ref>}} | |||
پرورده نامشان را با آب زندگانی | {{پایان شعر}} | ||
نام تکش دهد یاد خلاق اصفهانی | |||
هر مصرعی ز حافظ شد شمع دودمانی | |||
از عفو اگر نبودی امید طیلسانی | |||
===مدح پیامبر(ص) در هند=== | ===مدح پیامبر(ص) در هند=== | ||
[[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] مدت مدیدی را در هندوستان سپری ساخته و دل غربتزده و غمگین خود را با توسل به پیامبر(ص) و ستایش او تسکین میداده و مفتخر و مغرور بوده که در بتکده سومنات هم مدح پیامبر(ص) را میسروده است: | [[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] مدت مدیدی را در هندوستان سپری ساخته و دل غربتزده و غمگین خود را با توسل به پیامبر(ص) و ستایش او تسکین میداده و مفتخر و مغرور بوده که در بتکده سومنات هم مدح پیامبر(ص) را میسروده است: | ||
{{شعر}} | |||
پیش تو چون ننالم از جور آسمانی | {{ب|'' یا خاتمالنبیین غمخوار عالمی تو''|2='' پیش تو چون ننالم از جور آسمانی''}} | ||
{{ب|''آواره همچو من نیست خاکی نهاد دیگر''|2='' تا این کهن بنا را افلاک گشته بانی''}} | |||
تا این کهن بنا را افلاک گشته بانی | {{ب|''ده سال شد که در هند عمرم به رایگان رفت''|2='' زینسان کسی نداده بر باد زندگانی''}} | ||
{{ب|''در سومنات دهلی مدح تو میسرایم''|2='' زان پیشتر که آید بلبل به زندخوانی''<ref>ر.ک: همان، ص121</ref>}} | |||
زینسان کسی نداده بر باد زندگانی | {{پایان شعر}} | ||
زان پیشتر که آید بلبل به زندخوانی | |||
===شعر به زبان عربی=== | ===شعر به زبان عربی=== | ||
[[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] نهتنها به زبان فارسی، بلکه به زبان و ادب عربی هم مسلط بوده و در دیوان او اشعاری به زبان عربی دیده میشود، از آن جمله: | [[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] نهتنها به زبان فارسی، بلکه به زبان و ادب عربی هم مسلط بوده و در دیوان او اشعاری به زبان عربی دیده میشود، از آن جمله: | ||
{{شعر}} | |||
فيه الهدی و الندی كالعلم و العمل | {{ب|'' نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه ''|2='' فيه الهدی و الندی كالعلم و العمل''}} | ||
{{ب|'' أطلال ذاك الحمی طور يلازمه ''|2='' أنس الغريب و أمن الخائف الوجل''}} | |||
أنس الغريب و أمن الخائف الوجل | {{ب|'' تهوی إليها قلوب العارفين كما ''|2='' تهوی إلی الخلد من حاف و منتعل''}} | ||
{{ب|'' رواقة جبل الله المنيف سمت ''|2='' في العز قبّته العليا علی القلل''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | |||
تهوی إلی الخلد من حاف و منتعل | {{پایان شعر}} | ||
في العز قبّته العليا علی القلل | |||
===مسائل کلامی و فلسفی=== | ===مسائل کلامی و فلسفی=== | ||
در مورد اطلاعات و تسلط [[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] در باب فلسفه و کلام، کافی است نظری اجمالی به مثنوی «وديعة البديعة» او که در آن از [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]] در «حديقة الحقيقة» اقتباس کرده است، بیفکنیم. او در این مثنوی همچون فیلسوفی به بحث درباره مراتب وجود پرداخته و آن را به وجود واجب و وجود ممکن تقسیم کرده و سپس از بارزرین خواص ممکن که فقر و احتیاج باشد یاد میکند و میگوید: | در مورد اطلاعات و تسلط [[حزین لاهیجی، محمدعلی بن ابیطالب|حزین]] در باب فلسفه و کلام، کافی است نظری اجمالی به مثنوی «وديعة البديعة» او که در آن از [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]] در «حديقة الحقيقة» اقتباس کرده است، بیفکنیم. او در این مثنوی همچون فیلسوفی به بحث درباره مراتب وجود پرداخته و آن را به وجود واجب و وجود ممکن تقسیم کرده و سپس از بارزرین خواص ممکن که فقر و احتیاج باشد یاد میکند و میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
او ز هر سلک و هر شمار بود | {{ب|'' خاصهی ممکن افتقار بود''|2='' او ز هر سلک و هر شمار بود ''}} | ||
{{ب|'' از گدا مضحک است استغنا''|2='' همه هیچ و خدای راست غنا ''}} | |||
همه هیچ و خدای راست غنا | {{ب|'' قبله احتیاجها همه اوست''|2='' جزء و کل را بر آستانش روست ''}} | ||
{{ب|'' بینیازی مطلق از ذات است''|2='' ذات او قبلهگاه حاجات است ''}} | |||
جزء و کل را بر آستانش روست | |||
{{پایان شعر}} | |||
ذات او قبلهگاه حاجات است | |||
و در مورد ذات و صفات حق اشاره به وحدت آن صفات و اتحاد آنها با ذات میکند و میگوید: | و در مورد ذات و صفات حق اشاره به وحدت آن صفات و اتحاد آنها با ذات میکند و میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
هم به کنه صفات او نرسد | {{ب|'' چون تفکر به ذات او نرسد''|2='' هم به کنه صفات او نرسد''}} | ||
{{ب|'' جمله اوصاف عین ذات بود''|2='' گرچه مفهوم آن صفات بود''}} | |||
گرچه مفهوم آن صفات بود | {{ب|'' در حقیقت صفت هویت اوست''|2=''مغز معنی و هرچه بینی پوست''}} | ||
{{ب|'' هستیاش هرچه هست ذات آن است''|2=''آنچه قدرت بود حیات آن است''}} | |||
مغز معنی و هرچه بینی پوست | {{ب|'' حکمت است آنچه قدرتش خوانی''|2=''بصر است آنچه سمع میدانی''}} | ||
{{ب|'' عین واحد ظهور ذات کند''|2=''به اثر جلوه صفات کند''<ref>ر.ک: همان، ص121- 122</ref>}} | |||
آنچه قدرت بود حیات آن است | {{پایان شعر}} | ||
بصر است آنچه سمع میدانی | |||
به اثر جلوه صفات کند | |||
همچنین وی همچون عارفی توانا به تفاوت میان مراتب یقین میپردازد و «علمالیقین» را که خاصه ارباب عقول است، از «عینالیقین» که ویژه اصحاب علوم است و از «حقالیقین» که مخصوص خداوندان معرفت است، ممتاز میسازد: | همچنین وی همچون عارفی توانا به تفاوت میان مراتب یقین میپردازد و «علمالیقین» را که خاصه ارباب عقول است، از «عینالیقین» که ویژه اصحاب علوم است و از «حقالیقین» که مخصوص خداوندان معرفت است، ممتاز میسازد: | ||
{{شعر}} | |||
چون به علمالیقین بود واقف | {{ب|'' گر به هستی نظر کند عارف ''|2='' چون به علمالیقین بود واقف ''}} | ||
{{ب|'' بیند اول فراخور حالش''|2='' ذات حق و صفات افعالش''}} | |||
ذات حق و صفات افعالش | {{ب|'' چون به عینالیقین رسد زان پس''|2=''همه ذات و صفات بیند و بس''}} | ||
{{ب|'' چونکه حقالیقین نماید رو''|2=''گوید آنگاه ليس إلاّ هو''<ref>ر.ک: همان، ص122</ref>}} | |||
همه ذات و صفات بیند و بس | {{پایان شعر}} | ||
گوید آنگاه ليس إلاّ هو | |||
===پیروی از حافظ=== | ===پیروی از حافظ=== | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۲۶: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# محقق، مهدی، «نکات کلامی در شعر حزین لاهیجی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله کلام اسلامی، پاییز 1376، شماره 23 ISC (7 صفحه، از 119 تا 125) | #[[:noormags:299796|محقق، مهدی، «نکات کلامی در شعر حزین لاهیجی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله کلام اسلامی، پاییز 1376، شماره 23 ISC (7 صفحه، از 119 تا 125) | ||
#: | ]]. | ||
#[[:noormags:1385871|کیخای فرزانه، احمدرضا، «تأثیرپذیری سبکی حزین لاهیجی از حافظ شیرازی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: سبکشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، زمستان 1391، شماره 18، علمی - پژوهشی/ISC (17 صفحه، از 257 تا 273)]]. | |||
خط ۱۶۷: | خط ۱۴۶: | ||
[[رده:آپلود مهر(98)]] | [[رده:آپلود مهر(98)]] | ||
[[رده: مهر(98)]] |
ویرایش