دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۴: خط ۵۴:


یکی از صفات خاص و محسنات برجسته «مخزن الأسرار»، این است که مضامین و حکایات آن، بدیع است و پیش از [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، دیگری آن مضامین حکیمانه و حکایات را به نظم نیاورده است؛ چنان‌که خود نیز در آن مثنوی می‌فرماید:
یکی از صفات خاص و محسنات برجسته «مخزن الأسرار»، این است که مضامین و حکایات آن، بدیع است و پیش از [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، دیگری آن مضامین حکیمانه و حکایات را به نظم نیاورده است؛ چنان‌که خود نیز در آن مثنوی می‌فرماید:
'''عاریت کس نپذیرفته‌ام'''
{{شعر}}
آنچه دلم گفت بگو گفته‌ام'''<ref>ر.ک: همان، ص78</ref>.'''
{{ب|'' عاریت کس نپذیرفته‌ام ''|2='' آنچه دلم گفت بگو گفته‌ام ''<ref>ر.ک: همان، ص78</ref>}}
 
{{پایان شعر}}
ب)- خسرو و شیرین:
ب)- خسرو و شیرین:


خط ۸۲: خط ۸۲:


آغازگر این بخش از کتاب، قصیده‌ای است با این مطلع:
آغازگر این بخش از کتاب، قصیده‌ای است با این مطلع:
'''گر عاقلی مباش مقید به هیچ جا'''
{{شعر}}
نشنیده‌ای که ملک خدا بنده خدا'''<ref>ر.ک: همان، ص218</ref> و پایان‌بخش آن این رباعی است:'''
{{ب|'' گر عاقلی مباش مقید به هیچ جا ''|2='' نشنیده‌ای که ملک خدا بنده خدا ''<ref>ر.ک: همان، ص218</ref>}}
'''درویش دلا تو چه شوی در تک وپوی'''
{{پایان شعر}}
از نیک و بد زمانه برتافته روی
و پایان‌بخش آن این رباعی است:
'''سودی نکند موی سر افکندن تو'''
{{شعر}}
تا در تو گره بود همین یک سر موی'''<ref>ر.ک: همان، ص358</ref>.'''
{{ب|'' درویش دلا تو چه شوی در تک وپوی ''|2='' از نیک و بد زمانه برتافته روی ''}}
{{ب|'' سودی نکند موی سر افکندن تو ''|2=''تا در تو گره بود همین یک سر موی''<ref>ر.ک: همان، ص358</ref>}}
{{پایان شعر}}


البته به این نکته باید توجه داشت که: «بیشتر تذکره نویسان معتقدند که این شاعر گران‌مایه علاوه بر خمسه [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، آثار ادبی دیگری نیز از خود به‌جای گذارده که متأسفانه طی روزگاران دراز ازمیان‌رفته و اثری از آن برجای نمانده است. دولت شاه در تذکره خویش غزلی را نقل نموده که دارای تخلص [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] است و بعد می‌نویسد که قصائد و غزلیات و موشحات وی تا بیست هزار بیت می‌رسیده است. عوفی می‌نویسد که به‌جز چند مثنوی، منظومه‌های دیگری از طبع و قلم شاعر تراوش ننموده و فقط در نیشابور یکی از غزل‌های او را یکی از دانشمندان شنیده است؛ آنگاه سه غزل را که هرکدام دارای پنج بیت و یکی از آن‌ها در ماتم فرزند اوست نقل می‌نماید. لطفعلی آذر نیز پس از نقل برخی از قصائد و غزلیات و منتخباتی از اشعار او می‌نویسد که مجموع قصائد و غزلیات و رباعیات [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] تا بیست هزار بیت می‌رسیده، ولی همه آن‌ها در دست نمی‌باشد»<ref>ر.ک: طباطبایی، سید مصطفی، ص474</ref>.
البته به این نکته باید توجه داشت که: «بیشتر تذکره نویسان معتقدند که این شاعر گران‌مایه علاوه بر خمسه [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، آثار ادبی دیگری نیز از خود به‌جای گذارده که متأسفانه طی روزگاران دراز ازمیان‌رفته و اثری از آن برجای نمانده است. دولت شاه در تذکره خویش غزلی را نقل نموده که دارای تخلص [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] است و بعد می‌نویسد که قصائد و غزلیات و موشحات وی تا بیست هزار بیت می‌رسیده است. عوفی می‌نویسد که به‌جز چند مثنوی، منظومه‌های دیگری از طبع و قلم شاعر تراوش ننموده و فقط در نیشابور یکی از غزل‌های او را یکی از دانشمندان شنیده است؛ آنگاه سه غزل را که هرکدام دارای پنج بیت و یکی از آن‌ها در ماتم فرزند اوست نقل می‌نماید. لطفعلی آذر نیز پس از نقل برخی از قصائد و غزلیات و منتخباتی از اشعار او می‌نویسد که مجموع قصائد و غزلیات و رباعیات [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]] تا بیست هزار بیت می‌رسیده، ولی همه آن‌ها در دست نمی‌باشد»<ref>ر.ک: طباطبایی، سید مصطفی، ص474</ref>.
خط ۱۱۸: خط ۱۲۰:


[[رده:آپلود مهر(98)]]
[[رده:آپلود مهر(98)]]
[[رده: مهر(98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش