۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن فارض، ابوحفص | '''ابن فارض، ابوحفص شرفالدين عمر بن على بن مرشد بن على''' (576 -632ق)، بزرگترين سراينده شعر صوفيانه در ادبيات عرب است. | ||
نسبت وى به گفته شيخ على، نواده دخترى او و به استناد خوابى كه او خود ديده بود، به قبيله بنى سعد (قبيله حليمه، مرضعه پيامبر(ص)) مىرسيد و اصل خاندانش به شهر حماه، در سرزمین شام تعلق داشت. پدرش از حماه به ديار مصر كه در آن روزگار، مهمترين مركز تمدن اسلامى بود، مهاجرت كرد و چون در محاكم قضايى سهم الارث زنان را بر مردان مىنوشت، به «فارض» مشهور شد. | نسبت وى به گفته شيخ على، نواده دخترى او و به استناد خوابى كه او خود ديده بود، به قبيله بنى سعد (قبيله حليمه، مرضعه پيامبر(ص)) مىرسيد و اصل خاندانش به شهر حماه، در سرزمین شام تعلق داشت. پدرش از حماه به ديار مصر كه در آن روزگار، مهمترين مركز تمدن اسلامى بود، مهاجرت كرد و چون در محاكم قضايى سهم الارث زنان را بر مردان مىنوشت، به «فارض» مشهور شد. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
ابن فارض مقدمات علوم را نزد پدر فراگرفت. پدرش مردى عالم و زاهد و مدتى نايب الحكم ملك عزيز ايوبى در قاهره بود و گاهى فرزند خویش را هم با خود به مجالس حكم مىبرد. زهد و ورع او موجب شد كه دعوت سلطان را برای تصدى منصب قاضى القضاتى نپذيرد و سرانجام از امور دولتى دست شوید و در جامع الازهر به ارشاد مردم مشغول شود. | ابن فارض مقدمات علوم را نزد پدر فراگرفت. پدرش مردى عالم و زاهد و مدتى نايب الحكم ملك عزيز ايوبى در قاهره بود و گاهى فرزند خویش را هم با خود به مجالس حكم مىبرد. زهد و ورع او موجب شد كه دعوت سلطان را برای تصدى منصب قاضى القضاتى نپذيرد و سرانجام از امور دولتى دست شوید و در جامع الازهر به ارشاد مردم مشغول شود. | ||
ابن فارض در قاهره به استماع حديث از | ابن فارض در قاهره به استماع حديث از بهاءالدين قاسم بن عساكر پرداخت و مذهب شافعى را برگزيد. سپس به تصوف روى آورد و به وادى «مستضعفين» در كوه مقطّم رفت و به رياضت و مجاهدت پرداخت. گویند روزى، هنگامى كه به قاهره بازگشته بود و قصد ورود به مدرسه «سيوفيه» داشت، پيرمرد بقالى را ديد كه برخلاف قاعده مقرر وضو مىگرفت. ابن فارض به قصد اعتراض با او به سخن گفتن پرداخت، ولى پيرمرد كه از اولیاء الله بود، به او گفت كهاى عمر! گشايش كار تو در مصر نخواهد بود بلكه در مكه به مقصود خواهى رسيد و اكنون هنگام آن فرارسيده است. | ||
پس از این ديدار، به حجاز رفت و مدت 15 سال در كوهستانهاى پيرامون مكه به تزكيه نفس پرداخت. سالهایى كه در این ناحيه به سرآورد، در زندگى روحانى و ذوقى وى تأثيرات عمیق برجاى گذارد، چنانكه در «تائيه صغرى»، اشارات بسيار به این دوران دارد و قصيده «داليه» او نيز كه در مصر و بعد از بازگشت از سفر حجاز سروده شده است، آكنده از اشارات و سخنان شورانگيز درباره مكه و اماكن متبرکه آنجاست. | پس از این ديدار، به حجاز رفت و مدت 15 سال در كوهستانهاى پيرامون مكه به تزكيه نفس پرداخت. سالهایى كه در این ناحيه به سرآورد، در زندگى روحانى و ذوقى وى تأثيرات عمیق برجاى گذارد، چنانكه در «تائيه صغرى»، اشارات بسيار به این دوران دارد و قصيده «داليه» او نيز كه در مصر و بعد از بازگشت از سفر حجاز سروده شده است، آكنده از اشارات و سخنان شورانگيز درباره مكه و اماكن متبرکه آنجاست. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نام ابن فارض، در حوزه عرفان و تصوف قرن 7ق، در كنار نام كسانى چون [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] جاى مىگيرد و قصايد او مخصوصاًً «تائيه كبرى»، همراه با «فصوص الحكم» و «فكوك» در خانقاهها و حلقههاى صوفيه تدريس مىشده است. | نام ابن فارض، در حوزه عرفان و تصوف قرن 7ق، در كنار نام كسانى چون [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] جاى مىگيرد و قصايد او مخصوصاًً «تائيه كبرى»، همراه با «فصوص الحكم» و «فكوك» در خانقاهها و حلقههاى صوفيه تدريس مىشده است. | ||
از سرسختترين مخالفان و دشمنان ابن فارض، | از سرسختترين مخالفان و دشمنان ابن فارض، تقىالدين [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] (د 728ق) عالم حنبلى است كه به شدت با رقص و سماع ابن فارض مخالف است و او را در كنار كسانى مانند [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]، ابن سبعين و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] مىداند. | ||
با وجود مخالفان بسيار، بزرگانى هم بودهاند كه مقام ابن فارض را شناخته و از او با القاب و عناوینى چون سلطان عاشقان ياد كردهاند. یکى از مدافعان ابن فارض، [[سيوطى]] است كه به عقيده او اعتراض برخى از فقها بر اشعار ابن فارض، نه از سر دشمنى و اهانت است، بلكه به سبب بيم از آن است كه عوام، معناى حقيقى اشعار او را درك نكنند و معناى ظاهر ابيات، آنان را گمراه كند. | با وجود مخالفان بسيار، بزرگانى هم بودهاند كه مقام ابن فارض را شناخته و از او با القاب و عناوینى چون سلطان عاشقان ياد كردهاند. یکى از مدافعان ابن فارض، [[سيوطى]] است كه به عقيده او اعتراض برخى از فقها بر اشعار ابن فارض، نه از سر دشمنى و اهانت است، بلكه به سبب بيم از آن است كه عوام، معناى حقيقى اشعار او را درك نكنند و معناى ظاهر ابيات، آنان را گمراه كند. |
ویرایش