۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[کرمی، احمد|احمد کرمی]] در مقدمهاش [[ژندهپیل، احمد|شیخ احمد]] را پیرو مذهب تشیع شمرده و این اشعار او را گواه شیعی بودن او دانسته است: | [[کرمی، احمد|احمد کرمی]] در مقدمهاش [[ژندهپیل، احمد|شیخ احمد]] را پیرو مذهب تشیع شمرده و این اشعار او را گواه شیعی بودن او دانسته است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''من ز مهر حیدرم هر لحظه اندر دل صفاست''|2='' از پی حیدر، حسن ما را امام و رهنماست''}} | |||
{{ب|''همچو سگ افتادهام بر خاک درگاه حسین''|2='' خاک نعلین حسین اندر دو چشمم توتیاست ''}} | |||
{{ب|''عابدین تاج سر و باقر دو چشم روشن است''|2='' دین جعفر بر حق است و مذهب موسی رواست ''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
و...<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | و...<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۵: | ||
ازآنجاکه دیوان چاپی 1900 بیتی او خالی از تحریف و تصحیف نیست و در آن غثّ و سمین بسیار به کنار هم برآمده است و ممکن است که اشعار دیگران بدان راه یافته باشد و نسخهای مطمئن نیز در دسترش نداشتیم. از میان قصاید و غزلیات و قطعات و یک، دو ترکیببند و ترجیعبند و مثنوی هفتادودو بیتی که به بحر رمل مسدّس سروده شده و در مناجات و زهد و معرفت است با اطمینان خاطر نتوانستیم برای او سبکی ممتاز به دست آوریم، ولی شک نیست که شیخ در شاعری هم اکثر مُهر شرع بر زبان داشته است و چون دیگر صوفیان صفا راز عشق را بیمحابا بر زبان نمیرانده: | ازآنجاکه دیوان چاپی 1900 بیتی او خالی از تحریف و تصحیف نیست و در آن غثّ و سمین بسیار به کنار هم برآمده است و ممکن است که اشعار دیگران بدان راه یافته باشد و نسخهای مطمئن نیز در دسترش نداشتیم. از میان قصاید و غزلیات و قطعات و یک، دو ترکیببند و ترجیعبند و مثنوی هفتادودو بیتی که به بحر رمل مسدّس سروده شده و در مناجات و زهد و معرفت است با اطمینان خاطر نتوانستیم برای او سبکی ممتاز به دست آوریم، ولی شک نیست که شیخ در شاعری هم اکثر مُهر شرع بر زبان داشته است و چون دیگر صوفیان صفا راز عشق را بیمحابا بر زبان نمیرانده: | ||
{{شعر}} | |||
زان که مهر شرع دارم بر دهان | {{ب|''سر عشقت را نیارم بر زبان''|2='' زان که مهر شرع دارم بر دهان''<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-8</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
محقق اثر معتقد است که مولوی برخی اشعار ژنده پیل را اقتباس کرده است: «ظاهراً بعضی غزلیات او را مولانا جلالالدین اقتباس فرموده است و مطالب فرشی را عرشی کرده بهطور کلی دیوان ژندهپیل و کلیات شمس شایان مقایسه است»<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | محقق اثر معتقد است که مولوی برخی اشعار ژنده پیل را اقتباس کرده است: «ظاهراً بعضی غزلیات او را مولانا جلالالدین اقتباس فرموده است و مطالب فرشی را عرشی کرده بهطور کلی دیوان ژندهپیل و کلیات شمس شایان مقایسه است»<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۱: | ||
دیوان ژندهپیل با این غزل عرفانی آغاز شده است: | دیوان ژندهپیل با این غزل عرفانی آغاز شده است: | ||
{{شعر}} | |||
افتاده چو روح بر روانها | {{ب|''ای یاد تو بر دل و زبانها''|2='' افتاده چو روح بر روانها''}} | ||
{{ب|''بی یاد تو نیست هیچ مرغی''|2='' در سبزه و باغ و بوستانها''}} | |||
{{ب|''سیمرغ و عقاب و باز و شاهین''|2='' ذکر تو کند در آشیانها''}} | |||
{{ب|''هرگز نرسد به منزل عشق''|2='' بی بدرقه تو کاروانها''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص14</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
ذکر تو کند در آشیانها | |||
بی بدرقه تو کاروانها | |||
پس از آن غزلی زیبا در وصف پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد(ص) ارائه شده است: | پس از آن غزلی زیبا در وصف پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد(ص) ارائه شده است: | ||
{{شعر}} | |||
خورشید برج سلطنت جمشید تخت کبریا | {{ب|''ای صدر ایوان رسل ای شمع جمع انبیا''|2=''خورشید برج سلطنت جمشید تخت کبریا''}} | ||
{{ب|''طه و یاسین نام تو إنا فتحنا کام تو''|2='' اجرام یکسر رام تو ای آفرینش را بها''}} | |||
{{ب|''نامت محمد آمده محمود و احمد آمده''|2='' دین تو سرمد آمده بوالقاسم است کنیت تو را''}} | |||
اجرام یکسر رام تو ای آفرینش را بها | {{ب|''هم صدر و بدر عالمی هم تاج و فخر آدمی''|2='' هم انبیا را خاتمی هم مصطفی هم مجتبا''<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
دین تو سرمد آمده بوالقاسم است کنیت تو را | |||
هم انبیا را خاتمی هم مصطفی هم مجتبا | |||
از صفات برجستهی صوفیان خرقهپوشی و لباس ژنده به تن کردن است و این کار هنگامی صورت میگیرد که سالک، پس از ریاضت و مـجاهدت بـسیار، شایستگی دخول در صف صوفیان را پیدا کند. خرقهپوشی از مستحسنات متصوفه است و با آداب خاصی انجام میگیرد و به صاحب آن مقام والایی میبخشد<ref>ر.ک: نساجی زواره، اسماعیل، ص32</ref>. ژندهپیل نیز در اشعارش خرقهپوشی را پادشاهی در این دنیا دانسته است: | از صفات برجستهی صوفیان خرقهپوشی و لباس ژنده به تن کردن است و این کار هنگامی صورت میگیرد که سالک، پس از ریاضت و مـجاهدت بـسیار، شایستگی دخول در صف صوفیان را پیدا کند. خرقهپوشی از مستحسنات متصوفه است و با آداب خاصی انجام میگیرد و به صاحب آن مقام والایی میبخشد<ref>ر.ک: نساجی زواره، اسماعیل، ص32</ref>. ژندهپیل نیز در اشعارش خرقهپوشی را پادشاهی در این دنیا دانسته است: | ||
{{شعر}} | |||
حبّذا خرقه که بهتر بود از تاج و سریر | {{ب|''مژده ای دل که به این خرقه پشمین شاهم''|2='' حبّذا خرقه که بهتر بود از تاج و سریر''}} | ||
{{ب|''تو و آن تاج مرصع من و این خرقه پشم''|2=''ما و این خرقه پشمینه چه زربفت و حریر''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص227</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
ما و این خرقه پشمینه چه زربفت و حریر | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۰۴: | خط ۹۲: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# فاضل، علی، «سیری در آثار احمد جام (ژندهپیل)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کیهان فرهنگی، تیر 1367، شماره 52، صفحه 44 تا | #[[:noormags:14742| فاضل، علی، «سیری در آثار احمد جام (ژندهپیل)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کیهان فرهنگی، تیر 1367، شماره 52، صفحه 44 تا 49]]. | ||
#: | #[[:noormags:354390|مؤید، حشمت، «نقد و بررسی کتاب: دیوان شیخ احمد جام (ژندهپیل)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: ایرانشناسی، پاییز 1369، شماره 7، ص635 تا 656]]. | ||
#[[:noormags:430215|نساجی زواره، اسماعیل، «خرقه و خرقهپوشی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، بهار 1388، شماره 89، صفحه 32 تا 35]]. | |||
#: | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۰۷: | ||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||
[[رده: | [[رده: مهر(98)]] |
ویرایش