۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کرمي، احمد' به 'کرمی، احمد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
'''دیوان شیخ احمد جام'''، مجموعه اشعار ابونصر احمد بن ابوالحسن نامقی | '''دیوان شیخ احمد جام'''، مجموعه اشعار [[ژندهپیل، احمد|ابونصر احمد بن ابوالحسن نامقی جامی]]، ملقب به «[[ژندهپیل، احمد|ژندهپیل]]»، صوفی متشرع قرن پنجم و ششم هجری (متوفی 536ق) است. [[کرمی، احمد|احمد کرمی]] و محمود صابری بر این کتاب مقدمه نوشتهاند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمهای به قلم احمد کرمی آغاز شده است. سپس نوشته محمود صابری درباره شیخالاسلام احمد جامی ارائه شده است. پس از آن اشعار جامی با غزلیات آغاز و با ترکیببند، مثنویات و رباعیات ادامه یافته و با شعری از مخزن الغرائب خاتمه یافته است. | کتاب با مقدمهای به قلم [[کرمی، احمد|احمد کرمی]] آغاز شده است. سپس نوشته محمود صابری درباره [[ژندهپیل، احمد|شیخالاسلام احمد جامی]] ارائه شده است. پس از آن اشعار جامی با غزلیات آغاز و با ترکیببند، مثنویات و رباعیات ادامه یافته و با شعری از مخزن الغرائب خاتمه یافته است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
احمد کرمی در مقدمهاش شیخ احمد را پیرو مذهب تشیع شمرده و این اشعار او را گواه شیعی بودن او دانسته است: | [[کرمی، احمد|احمد کرمی]] در مقدمهاش [[ژندهپیل، احمد|شیخ احمد]] را پیرو مذهب تشیع شمرده و این اشعار او را گواه شیعی بودن او دانسته است: | ||
'''من ز مهر حیدرم هر لحظه اندر دل صفاست | '''من ز مهر حیدرم هر لحظه اندر دل صفاست''' | ||
از پی حیدر، حسن ما را امام و رهنماست | از پی حیدر، حسن ما را امام و رهنماست | ||
'''همچو سگ افتادهام بر خاک درگاه حسین | |||
خاک نعلین حسین اندر دو چشمم توتیاست | '''همچو سگ افتادهام بر خاک درگاه حسین''' | ||
'''عابدین تاج سر و باقر دو چشم روشن است | خاک نعلین حسین اندر دو چشمم توتیاست | ||
دین جعفر بر حق است و مذهب موسی رواست | |||
'''عابدین تاج سر و باقر دو چشم روشن است''' | |||
دین جعفر بر حق است و مذهب موسی رواست | |||
و...<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | و...<ref>ر.ک: مقدمه، ص4</ref>. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۷: | ||
ازآنجاکه دیوان چاپی 1900 بیتی او خالی از تحریف و تصحیف نیست و در آن غثّ و سمین بسیار به کنار هم برآمده است و ممکن است که اشعار دیگران بدان راه یافته باشد و نسخهای مطمئن نیز در دسترش نداشتیم. از میان قصاید و غزلیات و قطعات و یک، دو ترکیببند و ترجیعبند و مثنوی هفتادودو بیتی که به بحر رمل مسدّس سروده شده و در مناجات و زهد و معرفت است با اطمینان خاطر نتوانستیم برای او سبکی ممتاز به دست آوریم، ولی شک نیست که شیخ در شاعری هم اکثر مُهر شرع بر زبان داشته است و چون دیگر صوفیان صفا راز عشق را بیمحابا بر زبان نمیرانده: | ازآنجاکه دیوان چاپی 1900 بیتی او خالی از تحریف و تصحیف نیست و در آن غثّ و سمین بسیار به کنار هم برآمده است و ممکن است که اشعار دیگران بدان راه یافته باشد و نسخهای مطمئن نیز در دسترش نداشتیم. از میان قصاید و غزلیات و قطعات و یک، دو ترکیببند و ترجیعبند و مثنوی هفتادودو بیتی که به بحر رمل مسدّس سروده شده و در مناجات و زهد و معرفت است با اطمینان خاطر نتوانستیم برای او سبکی ممتاز به دست آوریم، ولی شک نیست که شیخ در شاعری هم اکثر مُهر شرع بر زبان داشته است و چون دیگر صوفیان صفا راز عشق را بیمحابا بر زبان نمیرانده: | ||
'''سر عشقت را نیارم بر زبان | |||
زان که مهر شرع دارم بر دهان''' <ref>ر.ک: مقدمه، ص9-8</ref>. | '''سر عشقت را نیارم بر زبان ''' | ||
زان که مهر شرع دارم بر دهان''' <ref>ر.ک: مقدمه، ص9-8</ref>.''' | |||
محقق اثر معتقد است که مولوی برخی اشعار ژنده پیل را اقتباس کرده است: «ظاهراً بعضی غزلیات او را مولانا جلالالدین اقتباس فرموده است و مطالب فرشی را عرشی کرده بهطور کلی دیوان ژندهپیل و کلیات شمس شایان مقایسه است»<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | محقق اثر معتقد است که مولوی برخی اشعار ژنده پیل را اقتباس کرده است: «ظاهراً بعضی غزلیات او را مولانا جلالالدین اقتباس فرموده است و مطالب فرشی را عرشی کرده بهطور کلی دیوان ژندهپیل و کلیات شمس شایان مقایسه است»<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۶۲: | ||
دیوان ژندهپیل با این غزل عرفانی آغاز شده است: | دیوان ژندهپیل با این غزل عرفانی آغاز شده است: | ||
'''ای یاد تو بر دل و زبانها | |||
افتاده چو روح بر روانها | '''ای یاد تو بر دل و زبانها''' | ||
'''بی یاد تو نیست هیچ مرغی | افتاده چو روح بر روانها | ||
در سبزه و باغ و بوستانها | |||
'''سیمرغ و عقاب و باز و شاهین | '''بی یاد تو نیست هیچ مرغی''' در سبزه و باغ و بوستانها | ||
ذکر تو کند در آشیانها | |||
'''هرگز نرسد به منزل عشق | '''سیمرغ و عقاب و باز و شاهین''' | ||
بی بدرقه تو کاروانها'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص14</ref>. | ذکر تو کند در آشیانها | ||
'''هرگز نرسد به منزل عشق ''' | |||
بی بدرقه تو کاروانها'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص14</ref>. ''' | |||
پس از آن غزلی زیبا در وصف پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد(ص) ارائه شده است: | پس از آن غزلی زیبا در وصف پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد(ص) ارائه شده است: | ||
'''ای صدر ایوان رسل ای شمع جمع انبیا | |||
خورشید برج سلطنت جمشید تخت کبریا | '''ای صدر ایوان رسل ای شمع جمع انبیا''' | ||
'''طه و یاسین نام تو إنا فتحنا کام تو | خورشید برج سلطنت جمشید تخت کبریا | ||
اجرام یکسر رام تو ای آفرینش را بها | |||
'''نامت محمد آمده محمود و احمد آمده | '''طه و یاسین نام تو إنا فتحنا کام تو ''' | ||
دین تو سرمد آمده بوالقاسم است کنیت تو را | اجرام یکسر رام تو ای آفرینش را بها | ||
'''هم صدر و بدر عالمی هم تاج و فخر آدمی | |||
هم انبیا را خاتمی هم مصطفی هم مجتبا'''<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | '''نامت محمد آمده محمود و احمد آمده ''' | ||
دین تو سرمد آمده بوالقاسم است کنیت تو را | |||
'''هم صدر و بدر عالمی هم تاج و فخر آدمی''' | |||
هم انبیا را خاتمی هم مصطفی هم مجتبا'''<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. ''' | |||
از صفات برجستهی صوفیان خرقهپوشی و لباس ژنده به تن کردن است و این کار هنگامی صورت میگیرد که سالک، پس از ریاضت و مـجاهدت بـسیار، شایستگی دخول در صف صوفیان را پیدا کند. خرقهپوشی از مستحسنات متصوفه است و با آداب خاصی انجام میگیرد و به صاحب آن مقام والایی میبخشد<ref>ر.ک: نساجی زواره، اسماعیل، ص32</ref>. ژندهپیل نیز در اشعارش خرقهپوشی را پادشاهی در این دنیا دانسته است: | از صفات برجستهی صوفیان خرقهپوشی و لباس ژنده به تن کردن است و این کار هنگامی صورت میگیرد که سالک، پس از ریاضت و مـجاهدت بـسیار، شایستگی دخول در صف صوفیان را پیدا کند. خرقهپوشی از مستحسنات متصوفه است و با آداب خاصی انجام میگیرد و به صاحب آن مقام والایی میبخشد<ref>ر.ک: نساجی زواره، اسماعیل، ص32</ref>. ژندهپیل نیز در اشعارش خرقهپوشی را پادشاهی در این دنیا دانسته است: | ||
'''مژده ای دل که به این خرقه پشمین شاهم | |||
حبّذا خرقه که بهتر بود از تاج و سریر | '''مژده ای دل که به این خرقه پشمین شاهم''' | ||
'''تو و آن تاج مرصع من و این خرقه پشم | حبّذا خرقه که بهتر بود از تاج و سریر | ||
ما و این خرقه پشمینه چه زربفت و حریر'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص227</ref>. | |||
'''تو و آن تاج مرصع من و این خرقه پشم''' | |||
ما و این خرقه پشمینه چه زربفت و حریر'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص227</ref>. ''' | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۷: | خط ۱۰۰: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۹۶: | خط ۱۰۹: | ||
#:https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/354390 | #:https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/354390 | ||
# نساجی زواره، اسماعیل، «خرقه و خرقهپوشی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، بهار 1388، شماره 89، صفحه 32 تا 35، به آدرس اینترنتی: | # نساجی زواره، اسماعیل، «خرقه و خرقهپوشی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: رشد آموزش زبان و ادب فارسی، بهار 1388، شماره 89، صفحه 32 تا 35، به آدرس اینترنتی: | ||
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/430215 | http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/430215 | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش