إعجاز البيان في تفسير أم‌القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جلواه' به 'جلوه‌گاه'
جز (جایگزینی متن - 'بهريرى' به 'بهره‌گيرى')
جز (جایگزینی متن - 'جلواه' به 'جلوه‌گاه')
خط ۷۴: خط ۷۴:
پس از آن در «پيوندى» از این اصل، در افعال مكلفان كه جزا بر آنان مترتب مى‌شود سخن مى‌گوید كه هر فعلى كه از انسان صادر مى‌گردد، آن فعل در هر آسمانى صورتى دارد كه هنگام تعيّن آن فعل در آن عالم، تشخص و امتياز مى‌يابد و روح این صورت، همان علم فاعل و حضورش به حسب قصد و نيتش در حال فعل مى‌باشد و باقى ماندن آن صورت، بستگى به امداد حق تعالى دارد و گوید: شرط گذر كردن افعال نیک و حكم آنها از دنيا به آخرت، دو امر است كه هر دو، دو اصل در باب مجازات و دوام صور افعال - از حيث نتايج آنها - مى‌باشند: یکى، توحيد است و ديگرى، اقرار به روز رستاخيز و اينكه تنها خداست كه جزا مى‌دهد و اعمال و افعال، داراى مرتبه و داراى آغاز و كمالند؛ آغاز آنها، حركت حبّى و توجه ارادى كلى است كه تعلق به ظهور كمالى دارد و كمال آنها، عبارت است از ظهور نتايج آنها كه غايت هر فعل و عمل است.
پس از آن در «پيوندى» از این اصل، در افعال مكلفان كه جزا بر آنان مترتب مى‌شود سخن مى‌گوید كه هر فعلى كه از انسان صادر مى‌گردد، آن فعل در هر آسمانى صورتى دارد كه هنگام تعيّن آن فعل در آن عالم، تشخص و امتياز مى‌يابد و روح این صورت، همان علم فاعل و حضورش به حسب قصد و نيتش در حال فعل مى‌باشد و باقى ماندن آن صورت، بستگى به امداد حق تعالى دارد و گوید: شرط گذر كردن افعال نیک و حكم آنها از دنيا به آخرت، دو امر است كه هر دو، دو اصل در باب مجازات و دوام صور افعال - از حيث نتايج آنها - مى‌باشند: یکى، توحيد است و ديگرى، اقرار به روز رستاخيز و اينكه تنها خداست كه جزا مى‌دهد و اعمال و افعال، داراى مرتبه و داراى آغاز و كمالند؛ آغاز آنها، حركت حبّى و توجه ارادى كلى است كه تعلق به ظهور كمالى دارد و كمال آنها، عبارت است از ظهور نتايج آنها كه غايت هر فعل و عمل است.


گوید: كمال اعمال و نتايج آنها، حصولش، به‌واسطه صدور آنها از مقام ذاتى غيبى است و بروزش به مرتبه شهادت كه محل سلطنت و غلبه و حكم‌رانى اسم «الظاهر» كه خود آينه اسم «الباطن» و جلواه و مقام نفوذ و سريان حكمش مى‌باشد، تمامى مى‌يابد و چون در مرتبه شهادت، كمال و تمامى يافت، تمام امر به تفصيل به حق متعال باز خواهد گشت. و گوید: فاعلى جز او نيست، ولى ظهور افعال موقوف بر بندگان است - اگرچه، خود، از جمله افعالند - بنابراین افعال در واقع به ايشان انتساب مى‌يابد؛ يعنى از حيث ظهور افعال بديشان، نه اينكه اينان فاعل این افعالند و حكم صفاتى كه توهم اشتراك بين حق تعالى و خلق مى‌رود - با اختلاف و احكام و مراتب آنها - اين‌گونه است.
گوید: كمال اعمال و نتايج آنها، حصولش، به‌واسطه صدور آنها از مقام ذاتى غيبى است و بروزش به مرتبه شهادت كه محل سلطنت و غلبه و حكم‌رانى اسم «الظاهر» كه خود آينه اسم «الباطن» و جلوه‌گاه و مقام نفوذ و سريان حكمش مى‌باشد، تمامى مى‌يابد و چون در مرتبه شهادت، كمال و تمامى يافت، تمام امر به تفصيل به حق متعال باز خواهد گشت. و گوید: فاعلى جز او نيست، ولى ظهور افعال موقوف بر بندگان است - اگرچه، خود، از جمله افعالند - بنابراین افعال در واقع به ايشان انتساب مى‌يابد؛ يعنى از حيث ظهور افعال بديشان، نه اينكه اينان فاعل این افعالند و حكم صفاتى كه توهم اشتراك بين حق تعالى و خلق مى‌رود - با اختلاف و احكام و مراتب آنها - اين‌گونه است.


در «پيوندى» ديگر از همین باب، درباره این امر كه هر فعلى از افعال نیک كه از انسان صدور مى‌يابد و بدان امرى از امور را - به‌جز حق، هر چه مى‌خواهد باشد - قصد مى‌نمايد، او در آن (امر و فعل) از مزدوران محسوب مى‌شود، نه از بندگان، بحث مى‌كند و شاخه‌هاى ديگرى از این را بيان مى‌فرمايد و باز در «پيوند» ديگرى از همین اصل، در احكام اصلى مشروع - يعنى واجب و حرام و مكروه و مباح و مستحب - مفصلا بحث مى‌فرمايد و جزاى هر كدام از اينها را چه در دنيا و چه در عقبا بيان مى‌كند و مى‌گوید: این اقسام از نوع جزا، از فعل تأخر و عقب‌ماندگى ندارند، بلكه از پى صادر شدنش از جانب عمل‌كننده، بر وى مترتب مى‌گردند و در پایان مى‌فرمايد: این مقام، اشتمال بر اسرار و رازهایى الهى و كونى دارد كه جدا شريف و ارجمند هستند و آنها را جز بزرگان از اهل حضور و شهود و معرفت و شناخت تام، مشاهده نمى‌كنند و تفاصيل آنها را جز به مقدار معرفتشان - كه در پى آن حضور ايشان را دارد - نمى‌دانند.
در «پيوندى» ديگر از همین باب، درباره این امر كه هر فعلى از افعال نیک كه از انسان صدور مى‌يابد و بدان امرى از امور را - به‌جز حق، هر چه مى‌خواهد باشد - قصد مى‌نمايد، او در آن (امر و فعل) از مزدوران محسوب مى‌شود، نه از بندگان، بحث مى‌كند و شاخه‌هاى ديگرى از این را بيان مى‌فرمايد و باز در «پيوند» ديگرى از همین اصل، در احكام اصلى مشروع - يعنى واجب و حرام و مكروه و مباح و مستحب - مفصلا بحث مى‌فرمايد و جزاى هر كدام از اينها را چه در دنيا و چه در عقبا بيان مى‌كند و مى‌گوید: این اقسام از نوع جزا، از فعل تأخر و عقب‌ماندگى ندارند، بلكه از پى صادر شدنش از جانب عمل‌كننده، بر وى مترتب مى‌گردند و در پایان مى‌فرمايد: این مقام، اشتمال بر اسرار و رازهایى الهى و كونى دارد كه جدا شريف و ارجمند هستند و آنها را جز بزرگان از اهل حضور و شهود و معرفت و شناخت تام، مشاهده نمى‌كنند و تفاصيل آنها را جز به مقدار معرفتشان - كه در پى آن حضور ايشان را دارد - نمى‌دانند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش