۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'بونهاى' به 'بهگونهاى') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مفسر در تحليل و تأييد اين شيوه پيشنهادى، به آيههایى استدلال مىكند كه قرآن را نور و برهان و بيان و هدايت معرفى مىكند و مىگويد: «چيزى كه خود، بيان و هدايت است و مرجع و تكياه غير خود بشمار مىآيد، پيش از اينكه روشنگر غير باشد، بايد خود مبين و روشنگر خود باشد». | مفسر در تحليل و تأييد اين شيوه پيشنهادى، به آيههایى استدلال مىكند كه قرآن را نور و برهان و بيان و هدايت معرفى مىكند و مىگويد: «چيزى كه خود، بيان و هدايت است و مرجع و تكياه غير خود بشمار مىآيد، پيش از اينكه روشنگر غير باشد، بايد خود مبين و روشنگر خود باشد». | ||
مفسر بر اين باور است كه برآيند تفسير قرآن به قرآن، دستيابى به نخستين مفاهيم و معارف قرآنى است؛ مرتبهاى از معنا كه در چارچوب دلالت تطابقى آيه قرار دارد؛ درحالىكه روايات تفسيرى در صدد نشان دادن نمونهها و معانى پنهان آيات است و چنانكه خود مىگويد، نگاه روايات تفسيرى به معانى ژرفتر كلام وحى است؛ با اين ويژگى كه مفاهيم ژرف، ريشه در معانى و منطوق دارد و در پرتو آن شكل مىگيرد؛ | مفسر بر اين باور است كه برآيند تفسير قرآن به قرآن، دستيابى به نخستين مفاهيم و معارف قرآنى است؛ مرتبهاى از معنا كه در چارچوب دلالت تطابقى آيه قرار دارد؛ درحالىكه روايات تفسيرى در صدد نشان دادن نمونهها و معانى پنهان آيات است و چنانكه خود مىگويد، نگاه روايات تفسيرى به معانى ژرفتر كلام وحى است؛ با اين ويژگى كه مفاهيم ژرف، ريشه در معانى و منطوق دارد و در پرتو آن شكل مىگيرد؛ بهگونهاى كه درستى و نادرستى آنها در گرو برابرى و نابرابرى با منطوق آيات است؛ چه، به مقتضاى محوريت قرآن در ارزشيابى روايات و درستى و نادرستى آنها، منطوق آيات، معيار سازگارى و ناسازگارى روايات با قرآن است و در نتيجه تفسير مأثور چيزى جدا از آيه نيست، بلكه برخى از مراتب معنايى آن است كه در پرتو سطح ظاهر آيه با يارى جستن از آيات ديگر به دست آمده است؛ بنابراین، تفسير قرآن با سنت، گونهاى از تفسير قرآن با قرآن است. | ||
مؤلف، در مقدمه تفسير مىنويسد: «كمترين چيزى كه بايد نسبت به آن اقدام كرد، فهم عبارت است كه همان معناى مطابقى و ظاهر آيه مىباشد. پس اين معناى مطابقى، پايه و اساس كشف زواياى ديگر از معنا قرار مىگيرد؛ چه اينكه تفسير داراى چهار مرتبه است: تفسير عبارت، تفسير اشارت، تفسير لطافت و تفسير حقايق؛ پس همين معناى ظاهر، معيار عرضه حديث بر قرآن است». | مؤلف، در مقدمه تفسير مىنويسد: «كمترين چيزى كه بايد نسبت به آن اقدام كرد، فهم عبارت است كه همان معناى مطابقى و ظاهر آيه مىباشد. پس اين معناى مطابقى، پايه و اساس كشف زواياى ديگر از معنا قرار مىگيرد؛ چه اينكه تفسير داراى چهار مرتبه است: تفسير عبارت، تفسير اشارت، تفسير لطافت و تفسير حقايق؛ پس همين معناى ظاهر، معيار عرضه حديث بر قرآن است». | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
#درنگ در تعبيرها و دقت در واژهها: مفسر، نسبت به شكل تعبير و كاربرد كلمات بسيار حساس است؛ شايد بتوان گفت نقطه آغاز تفسير هر آيه، تأمل در واژهها و كيفيت كاربرد آن در آيه است. مفسر از اين راه در كشف زواياى جديد مفهوم آيه و نشان دادن تصورى نو از محتواى آن بهره زياد برده است؛ بهعنوان نمونه،.<ref>ذيل آيه 21 سوره بقره:</ref>''' «يا أيها الناس اعبدوا ربكم» '''، هريك از كلمات ''' «يا أيها» ''' و ''' «الناس» ''' را توضيح مىدهد و فلسفه انتخاب آنها را بيان مىكند؛ از جمله آنكه كلمه «يا» كه براى نداى دور است، ازآنرو به كار رفته است كه مردم پيش از عبادت خدا، از محضر ربوبى دورند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/114 همان، ج1، ص214]</ref> | #درنگ در تعبيرها و دقت در واژهها: مفسر، نسبت به شكل تعبير و كاربرد كلمات بسيار حساس است؛ شايد بتوان گفت نقطه آغاز تفسير هر آيه، تأمل در واژهها و كيفيت كاربرد آن در آيه است. مفسر از اين راه در كشف زواياى جديد مفهوم آيه و نشان دادن تصورى نو از محتواى آن بهره زياد برده است؛ بهعنوان نمونه،.<ref>ذيل آيه 21 سوره بقره:</ref>''' «يا أيها الناس اعبدوا ربكم» '''، هريك از كلمات ''' «يا أيها» ''' و ''' «الناس» ''' را توضيح مىدهد و فلسفه انتخاب آنها را بيان مىكند؛ از جمله آنكه كلمه «يا» كه براى نداى دور است، ازآنرو به كار رفته است كه مردم پيش از عبادت خدا، از محضر ربوبى دورند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/114 همان، ج1، ص214]</ref> | ||
#اعتماد بر ملاكها و اصول خود و محور قرار ندادن آراى تفسيرى مفسران: پديده ديگر در سبک نویسنده، تكيه بر فهم و برداشت شخصى و بىاعتمادى به گفتهها و ديدگاههاى ديگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و تركيبات آيه، بهصورت مستقيم و با استمداد از آيات يا روايات راهگشا، به سراغ تفسير مىرود و از هرگونه درگير شدن با گفتهها و نظريهها خوددارى مىكند. البته اين بدان معنا نيست كه هيچگونه نقل و نقدى نسبت به نظريات ندارد، بلكه مقصود آن است كه در فهم آيه و برداشت تفسيرى از آن، بر ديدگاههاى ديگران تكيه ندارد و بر اين باور است كه تفسير قرآن بر اساس آراى مفسران، به هر شكل كه باشد، گونهاى از تفسير به رأى است. در جايى بهصراحت بر اين واقعيت تأكيد دارد كه شيوه تفسير الفرقان، نپرداختن به آرا و نظريههاى تفسيرى ديگران است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/309 همان، ج1، ص309] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/6 ج30، ص6]</ref> | #اعتماد بر ملاكها و اصول خود و محور قرار ندادن آراى تفسيرى مفسران: پديده ديگر در سبک نویسنده، تكيه بر فهم و برداشت شخصى و بىاعتمادى به گفتهها و ديدگاههاى ديگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و تركيبات آيه، بهصورت مستقيم و با استمداد از آيات يا روايات راهگشا، به سراغ تفسير مىرود و از هرگونه درگير شدن با گفتهها و نظريهها خوددارى مىكند. البته اين بدان معنا نيست كه هيچگونه نقل و نقدى نسبت به نظريات ندارد، بلكه مقصود آن است كه در فهم آيه و برداشت تفسيرى از آن، بر ديدگاههاى ديگران تكيه ندارد و بر اين باور است كه تفسير قرآن بر اساس آراى مفسران، به هر شكل كه باشد، گونهاى از تفسير به رأى است. در جايى بهصراحت بر اين واقعيت تأكيد دارد كه شيوه تفسير الفرقان، نپرداختن به آرا و نظريههاى تفسيرى ديگران است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21005/1/309 همان، ج1، ص309] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/6 ج30، ص6]</ref> | ||
#استفاده گسترده از روايات: سبک تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمىكرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبک يادشده، از روايات نيز، بهصورت گسترده بهره برده است؛ | #استفاده گسترده از روايات: سبک تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمىكرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبک يادشده، از روايات نيز، بهصورت گسترده بهره برده است؛ بهگونهاى كه مىتوان گفت، افزون بر تفسير قرآن، يك دوره تفسير روايى را نيز در بر دارد و كمتر صفحهاى را مىتوان يافت كه بهگونهاى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود. | ||
#: مهمترين محورهایى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (بهعنوان نمونه، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12012/1/275 ر.ک: متن كتاب، ج5، ص275]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/21 ج30، ص21] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/25 25]). | #: مهمترين محورهایى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (بهعنوان نمونه، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12012/1/275 ر.ک: متن كتاب، ج5، ص275]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/21 ج30، ص21] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/12036/1/25 25]). | ||
#: معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مىشود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و بهريرى گسترده از روايات | #: معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مىشود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و بهريرى گسترده از روايات بهگونهاى كه در غير تفسير روايى مانند آن ديده نمىشود، يكى از برجستگىهاى تفسير الفرقان بشمار مىآيد. | ||
#بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام بهصورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشتهاند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر بهصورت بيان مسائل و بونه غير استدلالى بوده است. ويژگى تفسير الفرقان اين است كه با حفظ گستردگى بحث، بهصورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آيات الاحكام شده است. كنجكاوى در تعبيرات، در نظر داشتن نكتههاى ادبى و بلاغى، جرح و تعديل روايات مطرحشده و نقد و ارزيابى آراى فقهى و در همه اين احوال تكيه بر محوريت قرآن در تبيين احكام، تفسير الفرقان را موقعيتى چونان كتب فقهى بخشيده است؛ چه اينكه زمينه فقه قرآنى را بونه گسترده فراهم آورده است. | #بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام بهصورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشتهاند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر بهصورت بيان مسائل و بونه غير استدلالى بوده است. ويژگى تفسير الفرقان اين است كه با حفظ گستردگى بحث، بهصورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آيات الاحكام شده است. كنجكاوى در تعبيرات، در نظر داشتن نكتههاى ادبى و بلاغى، جرح و تعديل روايات مطرحشده و نقد و ارزيابى آراى فقهى و در همه اين احوال تكيه بر محوريت قرآن در تبيين احكام، تفسير الفرقان را موقعيتى چونان كتب فقهى بخشيده است؛ چه اينكه زمينه فقه قرآنى را بونه گسترده فراهم آورده است. | ||
#: مفسر خود در مقدمه تفسير، بر ضرورت بحث و تحليل آيات الاحكام تأكيد كرده و يادآور شده است كه اگر آيات الاحكام در تفسير، مورد بحث قرار نگيرد، از آنجا كه در فقه نيز | #: مفسر خود در مقدمه تفسير، بر ضرورت بحث و تحليل آيات الاحكام تأكيد كرده و يادآور شده است كه اگر آيات الاحكام در تفسير، مورد بحث قرار نگيرد، از آنجا كه در فقه نيز بهگونهاى بايسته از آن بحث نمىشود، در نتيجه آيات الاحكام، هميشه تفسيرناشده باقى مىماند و اين كار نتايج زيانبارى را در فقه به وجود مىآورد. بههرحال، تلاشهاى مفسر در پرداختن به آيات الاحكام بهصورت كمسابقه، يكى از عوامل پيدايش آرا و ديدگاههاى جديد از ناحيه مفسر در فقه است. | ||
#گستردگى منابع: مشخصه ديگر تفسير الفرقان، تعدد و تنوع منابع مورد استفاده است. در بررسى اجمالى در جلدهاى تفسير، نتايج زير به دست آمد: | #گستردگى منابع: مشخصه ديگر تفسير الفرقان، تعدد و تنوع منابع مورد استفاده است. در بررسى اجمالى در جلدهاى تفسير، نتايج زير به دست آمد: | ||
#:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مىشود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است. | #:الف)- منابع روايى: حدود 80 مأخذ روايى مورد استفاده قرار گرفته است كه در ميان آن از صحاح و مسانيد اهل سنت گرفته تا ادعيه ائمه(ع) ديده مىشود. از آنجا كه مفسر در گزينش روايات، بر اساس صحت متن حديث و سازگارى آن با محتواى آيات عمل كرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خوددارى نكرده است. |
ویرایش