المفتاح في اختلاف القراء السبعة المسمين بالمشهورين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۴۱: خط ۴۱:
اولین باب کتاب به استعاذه و بسمله اختصاص دارد. درباره بسمله، قراء بر بلند خواندن آن در ابتدای سوره حمد اجماع دارند؛ جز آنچه برخی از مصری‌ها از ورش از نافع روایت کرده‌اند. همچنین بر حذف آن از ابتدای سوره توبه اجماع دارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/25 ر.ک: متن کتاب، ص25]</ref>.
اولین باب کتاب به استعاذه و بسمله اختصاص دارد. درباره بسمله، قراء بر بلند خواندن آن در ابتدای سوره حمد اجماع دارند؛ جز آنچه برخی از مصری‌ها از ورش از نافع روایت کرده‌اند. همچنین بر حذف آن از ابتدای سوره توبه اجماع دارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/25 ر.ک: متن کتاب، ص25]</ref>.


نویسنده در یکی دیگر از ابواب کتاب از وقف به «روم» و «اشمام» سخن می‌گوید؛ وی در تعریف «روم» و «اشمام» چنین می‌گوید: «روم»، یعنی در هنگام وقف، آخر کلمه را به‌گونه‌ای تلفظ کنی که اشاره به حرکت آن شود تا معلوم گردد که مرفوع یا مخفوض است. این نوع وقف را شنونده بینا و نابینا درک می‌کند. «اشمام»، یعنی بعد از ساکن کردن حرف آخر به خاطر ایجاد وقف، لبانت را جمع کرده، گویا «ضمه‌» را تلفظ می‌کنی. این‌گونه وقف را نابینا نمی‌تواند درک کند. نویسنده سپس دیدگاه بصریون و کوفیون را برخلاف این دیدگاه دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/77 ر.ک: همان، ص77]</ref>.  
نویسنده در یکی دیگر از ابواب کتاب از وقف به «روم» و «اشمام» سخن می‌گوید؛ وی در تعریف «روم» و «اشمام» چنین می‌گوید: «روم»، یعنی در هنگام وقف، آخر کلمه را بونه‌ای تلفظ کنی که اشاره به حرکت آن شود تا معلوم گردد که مرفوع یا مخفوض است. این نوع وقف را شنونده بینا و نابینا درک می‌کند. «اشمام»، یعنی بعد از ساکن کردن حرف آخر به خاطر ایجاد وقف، لبانت را جمع کرده، گویا «ضمه‌» را تلفظ می‌کنی. این‌گونه وقف را نابینا نمی‌تواند درک کند. نویسنده سپس دیدگاه بصریون و کوفیون را برخلاف این دیدگاه دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/77 ر.ک: همان، ص77]</ref>.  


در انتهای یکی دیگر از ابواب کتاب تحت عنوان فصل، موضوع شناخت واو و یاء اصلی از زائد مطرح شده است: هر گاه خواستی واو و یاء اصلی را از زائد بشناسی، کلمه را با فعل بسنج؛ اگر واو و یاء، عین یا فاء یا لام از فعل بود اصلی است و اگر نبود زائد است؛ مثلاً در کلمه بالسوء (یوسف: 53)، باء و الف و لام زوائد و کلمه «سوء» که در سنجش با فعل، فاء به‌ازای سین، واو به‌ازای عین و همزه به‌ازای لام است، اصلی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/88 ر.ک: همان، ص88]</ref>.
در انتهای یکی دیگر از ابواب کتاب تحت عنوان فصل، موضوع شناخت واو و یاء اصلی از زائد مطرح شده است: هر گاه خواستی واو و یاء اصلی را از زائد بشناسی، کلمه را با فعل بسنج؛ اگر واو و یاء، عین یا فاء یا لام از فعل بود اصلی است و اگر نبود زائد است؛ مثلاً در کلمه بالسوء (یوسف: 53)، باء و الف و لام زوائد و کلمه «سوء» که در سنجش با فعل، فاء به‌ازای سین، واو به‌ازای عین و همزه به‌ازای لام است، اصلی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/88 ر.ک: همان، ص88]</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:
موضوع قراءات، همه الفاظ‍ و کلمات قرآن مجید است؛ ازاین‌رو به علمى فراگیر و گسترده تبدیل شده است. موضوع آن بر دو نوع تقسیم می‌شود: اصول و فروع. اصول قرائى، احکام عام و کلى است که شکل قاعده به خود گرفته است و قابل فراگیرى به تمام کلمات قرآنى - برحسب مورد – است، مانند ادغام، هاء کنایه، مد و قصر، احکام نون ساکن و تنوین، اماله، وقف و مانند آنها؛ فروع قرائى که در اصطلاح «فرش» نامیده مى‌شود، احکام جزئى و موضعى است که فقط‍ به شمارى از موارد جزئى قرآن کریم محدود است، مانند نوع قرائتى که در سوره فاتحه روایت شده است و عاصم و کسائى «مالک» را با الف و دیگر قراء سبعه «ملک» و بدون الف قرائت مى‌کردند. اهمیت این علم، بیشتر ازآن‌روست که اساس و بنیان دیگر مباحث قرآنى است. رسم‌الخط‍‌، تجوید، اعراب، معناى الفاظ‍‌، تفسیر کلمات و آیات و برداشت احکام، بر قراءات استوار است و اختلاف در آن به اختلاف در این موارد نیز منجر مى‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6569/1/44 ر.ک: اقبال، ابراهیم، ص45-44]</ref>.
موضوع قراءات، همه الفاظ‍ و کلمات قرآن مجید است؛ ازاین‌رو به علمى فراگیر و گسترده تبدیل شده است. موضوع آن بر دو نوع تقسیم می‌شود: اصول و فروع. اصول قرائى، احکام عام و کلى است که شکل قاعده به خود گرفته است و قابل فراگیرى به تمام کلمات قرآنى - برحسب مورد – است، مانند ادغام، هاء کنایه، مد و قصر، احکام نون ساکن و تنوین، اماله، وقف و مانند آنها؛ فروع قرائى که در اصطلاح «فرش» نامیده مى‌شود، احکام جزئى و موضعى است که فقط‍ به شمارى از موارد جزئى قرآن کریم محدود است، مانند نوع قرائتى که در سوره فاتحه روایت شده است و عاصم و کسائى «مالک» را با الف و دیگر قراء سبعه «ملک» و بدون الف قرائت مى‌کردند. اهمیت این علم، بیشتر ازآن‌روست که اساس و بنیان دیگر مباحث قرآنى است. رسم‌الخط‍‌، تجوید، اعراب، معناى الفاظ‍‌، تفسیر کلمات و آیات و برداشت احکام، بر قراءات استوار است و اختلاف در آن به اختلاف در این موارد نیز منجر مى‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6569/1/44 ر.ک: اقبال، ابراهیم، ص45-44]</ref>.


بخش «فرش الحروف» حدود سه چهارم از حجم کتاب را به خود اختصاص داده است‌. نویسنده در این بخش به‌ترتیب از سوره حمد تا آخر قرآن، به‌گونه‌ای مرتب‌، سوره‌ها را ذکر و تمامی کلماتی را که در نزد قاریان سبعه‌، به شکلی متفاوت قرائت شده و تحت ضابطه‌ای خاص درنمی‌آمده (فروع قرائی)، یاد کرده است.
بخش «فرش الحروف» حدود سه چهارم از حجم کتاب را به خود اختصاص داده است‌. نویسنده در این بخش به‌ترتیب از سوره حمد تا آخر قرآن، بونه‌ای مرتب‌، سوره‌ها را ذکر و تمامی کلماتی را که در نزد قاریان سبعه‌، به شکلی متفاوت قرائت شده و تحت ضابطه‌ای خاص درنمی‌آمده (فروع قرائی)، یاد کرده است.


در مواردی که به‌جای نام بردن از قرّاء سبعه، از یکی از راویان آنان یاد می‌کند،؛ مراد‌، قرائت قاری به روایت آن راوی است؛ مثلاً می‌گوید: ابوعمرو و قالون و کسایی چنین گفته‌اند؛ یعنی ابوعمرو و نافع [به روایت قالون‌] و کسایی چنین گفته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/113 ر.ک: متن کتاب، ص113]؛ [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/463/146 رضایی کرمانی، محمدعلی، ص146]</ref>.  
در مواردی که به‌جای نام بردن از قرّاء سبعه، از یکی از راویان آنان یاد می‌کند،؛ مراد‌، قرائت قاری به روایت آن راوی است؛ مثلاً می‌گوید: ابوعمرو و قالون و کسایی چنین گفته‌اند؛ یعنی ابوعمرو و نافع [به روایت قالون‌] و کسایی چنین گفته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32244/1/113 ر.ک: متن کتاب، ص113]؛ [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/463/146 رضایی کرمانی، محمدعلی، ص146]</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش