۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بن' به 'بن') |
جز (جایگزینی متن - 'نگ' به 'نگ') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
نویسنده در پیشگفتار درباره علت نگارش کتاب مینویسد: «هرچه در مکتوبات تاریخی و معاصر تحقیق و تفحص نمودم، مطالب، اخبار مشروح و مبسوطی از سرگذشت و شجرهنامه افراد طوایف هیودی نیافتم؛ کمااینکه برای اغلب طوایف بختیاری چنین کاری صورت نگرفته است. برای ثبت و ضبط نام افراد این طوایف در تاریخ بختیاری و تاریخ ایرانزمین و نیز فتح بابی برای همه محققین و علاقهمندان به این موضوع و جویندگان مطالب ناب تاریخی، این کتاب را به رشته تحریر درآوردم...»<ref>پیشگفتار کتاب، ص1</ref>. | نویسنده در پیشگفتار درباره علت نگارش کتاب مینویسد: «هرچه در مکتوبات تاریخی و معاصر تحقیق و تفحص نمودم، مطالب، اخبار مشروح و مبسوطی از سرگذشت و شجرهنامه افراد طوایف هیودی نیافتم؛ کمااینکه برای اغلب طوایف بختیاری چنین کاری صورت نگرفته است. برای ثبت و ضبط نام افراد این طوایف در تاریخ بختیاری و تاریخ ایرانزمین و نیز فتح بابی برای همه محققین و علاقهمندان به این موضوع و جویندگان مطالب ناب تاریخی، این کتاب را به رشته تحریر درآوردم...»<ref>پیشگفتار کتاب، ص1</ref>. | ||
نویسنده در فصل اول کتاب، منتخبی از تاریخ بختیاری را ارائه میکند. در فصل دوم، به ایل میوند، تعریف لغوی و اصطلاحی این کلمه و شجرهنامههای طوایف آنها میپردازد. فصل سوم، خود، دارای سه بخش است که در بخش اول با گذری بر تاریخ و جغرافیای هیودی، به توضیحاتی درباره آنها پرداخته و برخی شهدای دفاع مقدس آنها را نام میبرد. در بخش دوم، شجره کلی طوایف هیودی را بیان میدارد. در این بخش، شجره طایفههای جمشیدوند، علیدادی، ملایی، شاحسن، پاپی، پارسی، علیوند و جودکی ارائه میشود. در بخش سوم، نسبنامه هریک از این طوایف بیان میگردد. در فصل چهارم کتاب، مطالبی درباره احمد بن موسی الکاظم(ع) (شاهچراغ) و وابستگی شدید این طوایف به آن حضرت بیان میگردد. نویسنده در فصل اول، برخی تعاریف و مفاهیم را | نویسنده در فصل اول کتاب، منتخبی از تاریخ بختیاری را ارائه میکند. در فصل دوم، به ایل میوند، تعریف لغوی و اصطلاحی این کلمه و شجرهنامههای طوایف آنها میپردازد. فصل سوم، خود، دارای سه بخش است که در بخش اول با گذری بر تاریخ و جغرافیای هیودی، به توضیحاتی درباره آنها پرداخته و برخی شهدای دفاع مقدس آنها را نام میبرد. در بخش دوم، شجره کلی طوایف هیودی را بیان میدارد. در این بخش، شجره طایفههای جمشیدوند، علیدادی، ملایی، شاحسن، پاپی، پارسی، علیوند و جودکی ارائه میشود. در بخش سوم، نسبنامه هریک از این طوایف بیان میگردد. در فصل چهارم کتاب، مطالبی درباره احمد بن موسی الکاظم(ع) (شاهچراغ) و وابستگی شدید این طوایف به آن حضرت بیان میگردد. نویسنده در فصل اول، برخی تعاریف و مفاهیم را اینگونه توضیح میدهد: | ||
«قوم: مجموعه چند ایل که از یک نژاد و دارای فرهنگ مشترک باشند را قوم میگویند. | «قوم: مجموعه چند ایل که از یک نژاد و دارای فرهنگ مشترک باشند را قوم میگویند. | ||
ایل: اجتماع بزرگ، متصل و همفرهنگ با وحدت جغرافیائی. رده دوم ایلی: مجموعه چند باب که دارای وحدت اجتماعی و... در محدودههای جغرافیایی معینی باشند. | ایل: اجتماع بزرگ، متصل و همفرهنگ با وحدت جغرافیائی. رده دوم ایلی: مجموعه چند باب که دارای وحدت اجتماعی و... در محدودههای جغرافیایی معینی باشند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
نویسنده پس از ذکر نسبنامههای تیرههای مختلف این طایفه، به حضور شاهچراغ و حکایت بز گد (بز بدون شاخ) میپردازد: «روایت است «بز گد» حضرت را که بز عجیب و استثنائی بوده، [ننویان] به سرقت بردهاند، بعد از رسوا شدن، مورد نفرین حضرت قرار گرفته و همگی نابود گشتهاند. حکایت دزدیدن «بز گد» و از بین رفتن قوم ننویان در ابیاتی به نظم» ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص198</ref>. | نویسنده پس از ذکر نسبنامههای تیرههای مختلف این طایفه، به حضور شاهچراغ و حکایت بز گد (بز بدون شاخ) میپردازد: «روایت است «بز گد» حضرت را که بز عجیب و استثنائی بوده، [ننویان] به سرقت بردهاند، بعد از رسوا شدن، مورد نفرین حضرت قرار گرفته و همگی نابود گشتهاند. حکایت دزدیدن «بز گد» و از بین رفتن قوم ننویان در ابیاتی به نظم» ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص198</ref>. | ||
در باب پراکندگی جغرافیایی این طایفه در کتاب چنین میخوانیم: «زندگی طوایف هیودی نیز به طبع آن [عشایر بودن] از زمانهای بسیار دور بهصورت دووطنه بوده است که در فصل تابستان در مناطق ییلاقی و خوشآبوهوا در جنوب شهرهای ازنا و الیگودرز و زمستان در مناطق گرمسیری یا قشلاقی واقع در شمال و شمال شرقی شهرستان دزفول زندگی کردهاند... | در باب پراکندگی جغرافیایی این طایفه در کتاب چنین میخوانیم: «زندگی طوایف هیودی نیز به طبع آن [عشایر بودن] از زمانهای بسیار دور بهصورت دووطنه بوده است که در فصل تابستان در مناطق ییلاقی و خوشآبوهوا در جنوب شهرهای ازنا و الیگودرز و زمستان در مناطق گرمسیری یا قشلاقی واقع در شمال و شمال شرقی شهرستان دزفول زندگی کردهاند... اینگونه زندگی طی صدها سال ادامه داشته است، بهطور کلی ییلاق و قشلاق هیودی در ولایت بختیاری بوده است؛ چون قبل از حاکمیت پهلوی اول مناطق شرقی و جنوب شرقی استان لرستان فعلی تا نواحی شمال و شمال غربی خوزستان فعلی جزو ولایت بختیاری بوده» با اجرای سیاستها و برنامههای رضاخان اکثریت طوایف هیودی از روی اجبار، یکوطنه شدند که عمدتاً در شهرهای دزفول و اندیمشک و حومه آن دو مستقر شدند<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش