مرهم العلل المعضلة في الرد علی أئمة المعتزلة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ل‎ک' به 'ل‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ه' به 'ی‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ل‎ک' به 'ل‌ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳: خط ۴۳:
تا پایان این شعر که در آن شاهد استفاده از لغت اشاره‌ای رمزی مرسوم نزد صوفیه هستیم.
تا پایان این شعر که در آن شاهد استفاده از لغت اشاره‌ای رمزی مرسوم نزد صوفیه هستیم.
# در بسیاری از موارد، برای موضوعات و شروح و ردودش بر دیگران، مقدمه‎چینی می‌کند؛ او در صفحه 69 هنگام ذکر ادله عقلی بر عدم نسبت قبح به خدا می‌نویسد: «فها انا اقدم طرفا منه کالتوطئه و التمهید، ثم أذکر بعد النقل منه طرفا ردا له و ردفا» و دیگر موارد.
# در بسیاری از موارد، برای موضوعات و شروح و ردودش بر دیگران، مقدمه‎چینی می‌کند؛ او در صفحه 69 هنگام ذکر ادله عقلی بر عدم نسبت قبح به خدا می‌نویسد: «فها انا اقدم طرفا منه کالتوطئه و التمهید، ثم أذکر بعد النقل منه طرفا ردا له و ردفا» و دیگر موارد.
# مناظره در اقوال سائل و شناخت مرادش، عالم مسئول را بر آن می‌دارد که در سخنان سؤال‎کننده دقت کند. شیخ سائل از یافعی، در نحو و لغت اشتباهاتی کرده که یافعی به آن اشاره می‌کند. مثلاً هنگامی‌که یافعی عبارت سائل را در صفحه 30 نقل می‌کند؛ «انما یصح الاستدلال بکلام الله تعالی مهما کان عدل حکیم لا یفعل القبیح و یریده» به خطای نحوی او هم تنبیه می‌دهد؛ «قلت: هکذا لفظ السائل بالرفع؛ و صوابه بالنصب؛ عدلا حکیما» در این مورد، یافعی به غلط نحوی سؤال‎کننده پاسخ داده است. در مورد خطای لغوی هم مثلاً در قول یافعی هنگامی‌که در صفحه 60 کتاب سخن پرسشگر را مطرح می‌کند: «و ذکر السائل انه ضجَّع به فی الرد علی المعتزله» و بر آن تعلیقه می‌زند و می‌گوید: «هکذا بتشدید الجیم بعد الضاد المعجمة». محمود محمد محمود حسن نصار می‌نویسد: ابن منظور در لسان العرب در ماده «ضجع» می‌نویسد: یروی: فاظّجع بتشدید الطاء علی ابدال الضاد طاء ثم ادماغها فی الطاء. و یروی ایضا: فاضّجع، بتشدید الضاد، ادغم الضاد فی التاء فجعلها ضادا شدیدة علی لغة من قال: «مصبر» فی «مصطبر». و قیل: لا یقال: اطّجع لأنهم لا یدغمون الضاد فی الطاء. سپس می‌نویسد: به نظر می‌رسد گاهی قلم سائل لغزیده باشد و به دلیل سرعت در نوشتن و بدون قصد، این‎گونه خطاها از وی سر زده باشد. البته ممکن هم هست خطا کرده باشد که به‍‌هرحال انسان جایزالخطاست.
# مناظره در اقوال سائل و شناخت مرادش، عالم مسئول را بر آن می‌دارد که در سخنان سؤال‌کننده دقت کند. شیخ سائل از یافعی، در نحو و لغت اشتباهاتی کرده که یافعی به آن اشاره می‌کند. مثلاً هنگامی‌که یافعی عبارت سائل را در صفحه 30 نقل می‌کند؛ «انما یصح الاستدلال بکلام الله تعالی مهما کان عدل حکیم لا یفعل القبیح و یریده» به خطای نحوی او هم تنبیه می‌دهد؛ «قلت: هکذا لفظ السائل بالرفع؛ و صوابه بالنصب؛ عدلا حکیما» در این مورد، یافعی به غلط نحوی سؤال‌کننده پاسخ داده است. در مورد خطای لغوی هم مثلاً در قول یافعی هنگامی‌که در صفحه 60 کتاب سخن پرسشگر را مطرح می‌کند: «و ذکر السائل انه ضجَّع به فی الرد علی المعتزله» و بر آن تعلیقه می‌زند و می‌گوید: «هکذا بتشدید الجیم بعد الضاد المعجمة». محمود محمد محمود حسن نصار می‌نویسد: ابن منظور در لسان العرب در ماده «ضجع» می‌نویسد: یروی: فاظّجع بتشدید الطاء علی ابدال الضاد طاء ثم ادماغها فی الطاء. و یروی ایضا: فاضّجع، بتشدید الضاد، ادغم الضاد فی التاء فجعلها ضادا شدیدة علی لغة من قال: «مصبر» فی «مصطبر». و قیل: لا یقال: اطّجع لأنهم لا یدغمون الضاد فی الطاء. سپس می‌نویسد: به نظر می‌رسد گاهی قلم سائل لغزیده باشد و به دلیل سرعت در نوشتن و بدون قصد، این‎گونه خطاها از وی سر زده باشد. البته ممکن هم هست خطا کرده باشد که به‍‌هرحال انسان جایزالخطاست.
# چگونه بر مسلمان –از هر فرقه‌ای که می‌خواهد باشد- جایز است که آنچه را شارع اثبات کرده، نفی کند یا ارزشمند نداند یا با الفاظ بازی کند تا از حق فرار کند؟ یافعی سی حدیث را نقل می‌کند که هفده تا از آن‌ها در صحیحین است که در آن‌ها بیان شده افعال بندگان به قدرت و اراده الهی واقع می‌شود. وی پس از ذکر این سی حدیث می‌نویسد: «أیترک الأخذ بها و الإیمان بمقتضاها، و یقتصر علی محض حکم و نرمی بحکم الشرع و سنة الرسول و الله سبحانه و تعالی یقول فی حکم کتابه الذی علی سائر الکتب یزهو «و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» فأی دین یبقی لنا اذا رمینا سنه نبینا و نبذناها وراء ظهورنا، و دیننا إنما هو متاق منها إذ مرجوع بیان أحکام الکتاب الیها...» محقق عبارات دیگری را به این هدف که بیان کند، دفاع یافعی و رد او بر معتزله بر اساس کتاب خدا و سنت رسولش انجام شده، از وی نقل می‌کند.
# چگونه بر مسلمان –از هر فرقه‌ای که می‌خواهد باشد- جایز است که آنچه را شارع اثبات کرده، نفی کند یا ارزشمند نداند یا با الفاظ بازی کند تا از حق فرار کند؟ یافعی سی حدیث را نقل می‌کند که هفده تا از آن‌ها در صحیحین است که در آن‌ها بیان شده افعال بندگان به قدرت و اراده الهی واقع می‌شود. وی پس از ذکر این سی حدیث می‌نویسد: «أیترک الأخذ بها و الإیمان بمقتضاها، و یقتصر علی محض حکم و نرمی بحکم الشرع و سنة الرسول و الله سبحانه و تعالی یقول فی حکم کتابه الذی علی سائر الکتب یزهو «و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» فأی دین یبقی لنا اذا رمینا سنه نبینا و نبذناها وراء ظهورنا، و دیننا إنما هو متاق منها إذ مرجوع بیان أحکام الکتاب الیها...» محقق عبارات دیگری را به این هدف که بیان کند، دفاع یافعی و رد او بر معتزله بر اساس کتاب خدا و سنت رسولش انجام شده، از وی نقل می‌کند.
# برخلاف اینکه کتاب‌های عقاید سرشار از روش‎های جدلی فلسفی هستند و در آن به دلیل و برهان و کیفیت اسکات خصم برای مجادل و... استدلال شده است، یافعی در روش خودش و روشی که اتخاذ کرده، شیوه سجع را همچون اسلوبی از اسالیب إقناع و فهم مطلبی که درک کرده قرار می‌دهد؛ مانند سخنش: «و مما یدل ایضا علی ان العقل سبب النجاة من المحذور، أن لا ینکر فی عواقب الامور، و یخاف من تقلب الدهور الا عاقل حذور باهموم مغمور»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-18</ref>
# برخلاف اینکه کتاب‌های عقاید سرشار از روش‎های جدلی فلسفی هستند و در آن به دلیل و برهان و کیفیت اسکات خصم برای مجادل و... استدلال شده است، یافعی در روش خودش و روشی که اتخاذ کرده، شیوه سجع را همچون اسلوبی از اسالیب إقناع و فهم مطلبی که درک کرده قرار می‌دهد؛ مانند سخنش: «و مما یدل ایضا علی ان العقل سبب النجاة من المحذور، أن لا ینکر فی عواقب الامور، و یخاف من تقلب الدهور الا عاقل حذور باهموم مغمور»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-18</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش