۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'حا' به 'حا') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==زادروز، زادگاه و تبار== | ==زادروز، زادگاه و تبار== | ||
ژاله در سـال ١٣٠١ق (١٢٦٢ش)، در فراهان اراک به دنیا آمد<ref>ر.ک: مرادی، ایوب، ص149</ref>. پدرش میرزا | ژاله در سـال ١٣٠١ق (١٢٦٢ش)، در فراهان اراک به دنیا آمد<ref>ر.ک: مرادی، ایوب، ص149</ref>. پدرش میرزا فتحالله فرزند میرزا علی پسر میرزا ابوالقاسم قائممقام ثانی، نخستین فدایی سیاست خارجی بود و مادرش مریم خانم صبیه معینالملک. | ||
==تحصیل== | ==تحصیل== | ||
هنوز پنجمین مرحله عمرش آغاز نشده بود که به قول خودش مکتبنشین شد و نزد شیخی فاضل معروف به جناب که از خویشاوندان سببی وی بود در خانه به تحصیل پرداخت و چون قوه ادراک و حافظهای قوی داشت، در اندک سالی فارسی و عربی را به حد کفایت آموخت. در صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و نقد شعر پیشرفتی بسزا کرد و خلاصه در ادبیات عربی و فارسی صاحب حظی وافر گردید. ضمناً مقدمات حکمت و تا حدی نجوم را دید و بدینسان تا پانزدهمین سال زندگانی را در قصبه فراهان و املاک پدری به سر برده، اوقاتش صرف تحصیل علم و کسب دانش و کمال گردید. در این وقت میانه پدر و اعمامش به هم خورد؛ اختلاف مادی و ملکی آنان موجب شد که میرزا | هنوز پنجمین مرحله عمرش آغاز نشده بود که به قول خودش مکتبنشین شد و نزد شیخی فاضل معروف به جناب که از خویشاوندان سببی وی بود در خانه به تحصیل پرداخت و چون قوه ادراک و حافظهای قوی داشت، در اندک سالی فارسی و عربی را به حد کفایت آموخت. در صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و نقد شعر پیشرفتی بسزا کرد و خلاصه در ادبیات عربی و فارسی صاحب حظی وافر گردید. ضمناً مقدمات حکمت و تا حدی نجوم را دید و بدینسان تا پانزدهمین سال زندگانی را در قصبه فراهان و املاک پدری به سر برده، اوقاتش صرف تحصیل علم و کسب دانش و کمال گردید. در این وقت میانه پدر و اعمامش به هم خورد؛ اختلاف مادی و ملکی آنان موجب شد که میرزا فتحالله با اعضای خانواده خویش به تهران آید، شاید با جلب عنایت صدر اعظم بر مخالفان پیروز گردد<ref>ر.ک: بختیاری، پژمان، ص5</ref>. | ||
==ازدواجی نافرجام== | ==ازدواجی نافرجام== | ||
میرزا | میرزا فتحالله پس از ورود به پایتخت در خانههای پدری منزل گرفت و اطلاع یافت که جماعتی از بختیاریان نزدیک او به سر میبرند. وی با سابقه ذهنی خوشی که از آنان داشت درصدد آشنایی با رئیس ایشان برآمد و بهزودی او را شناخت... معاشرت او با میرزا فتحالله به صمیمیت و اخلاص، و مساعدتهای ثمربخش او به نزدیکی منتهی گردید تا جایی که دختر وی را خواستار شد. گرچه آن تقاضا نخست با بیمیلی و سردی تلقی شد، اما سرانجام دختر بینوا وجهالمصالحه گرفتاریهای پدر و قربانی سیاست مالی او گردید. ازدواج دختری تحصیلکرده با مردی نسبتاً بیسواد، و همسری مردی چهلواند ساله با دوشیزهای شانزده ساله با وضعی بد آغاز شد و بهصورتی بدتر پایان پذیرفت<ref>ر.ک: همان، ص6-5</ref>. | ||
او در هـفده سـالگی، اولین فرزندش، حسین پژمان بختیـاری، را بـه دنیـا آورد. در ١٢٨٣ش و پس از به دنیا آوردن دومین فرزنـدش، از همسـر و فرزنـدش جـدا شـد و در زادگاهش فراهان اقامت گزید. فراق از فرزند تأثیر ناخوشایندی بـر روحـیه ژاله گذاشت؛ تـا آنجا که این غـم در شـعر وی نیز بازتاب یافت؛ از آن جمله در بیت زیر میگوید: | او در هـفده سـالگی، اولین فرزندش، حسین پژمان بختیـاری، را بـه دنیـا آورد. در ١٢٨٣ش و پس از به دنیا آوردن دومین فرزنـدش، از همسـر و فرزنـدش جـدا شـد و در زادگاهش فراهان اقامت گزید. فراق از فرزند تأثیر ناخوشایندی بـر روحـیه ژاله گذاشت؛ تـا آنجا که این غـم در شـعر وی نیز بازتاب یافت؛ از آن جمله در بیت زیر میگوید: |
ویرایش