۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یک' به 'یک') |
||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
مثلاًزنادقه میگویند: دو آیه '''هٰذٰا يوْمُ لاٰ ينْطِقُونَ وَ لاٰ يؤْذَنُ لَهُمْ فَيعْتَذِرُونَ''' (مرسلات: 35-36) (این روزی است که سخن نمیگویند و به آنان اجازه داده نمیشود که عذرخواهی کنند) با آیه '''ثُمَّ إِنَّكمْ يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ عِنْدَ رَبِّكمْ تَخْتَصِمُونَ''' (زمر: 31) (سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله خواهید کرد)، متناقضند. | مثلاًزنادقه میگویند: دو آیه '''هٰذٰا يوْمُ لاٰ ينْطِقُونَ وَ لاٰ يؤْذَنُ لَهُمْ فَيعْتَذِرُونَ''' (مرسلات: 35-36) (این روزی است که سخن نمیگویند و به آنان اجازه داده نمیشود که عذرخواهی کنند) با آیه '''ثُمَّ إِنَّكمْ يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ عِنْدَ رَبِّكمْ تَخْتَصِمُونَ''' (زمر: 31) (سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله خواهید کرد)، متناقضند. | ||
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به این شبهه چنین جواب میدهد: دو آیه سوره مرسلات مربوط به اوایل برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است و به مدت شصت سال حق هیچگونه حرفی را ندارند و | [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به این شبهه چنین جواب میدهد: دو آیه سوره مرسلات مربوط به اوایل برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است و به مدت شصت سال حق هیچگونه حرفی را ندارند و وقتیکه به آنها اجازه تکلم داده میشود، آنها میگویند: '''رَبَّنٰا أَبْصَرْنٰا وَ سَمِعْنٰا فَارْجِعْنٰا نَعْمَلْ صٰالِحاً إِنّٰا مُوقِنُونَ''' (سجده: 12) (پروردگارا! بینا شدیم و شنوا گشتیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته کنیم؛ چراکه ما یقین داریم). | ||
وقتی به انسانها اذن کلام داده شد، به سخن میآیند و به مجادله میپردازند و این همان مضمون آیه 31 زمر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | وقتی به انسانها اذن کلام داده شد، به سخن میآیند و به مجادله میپردازند و این همان مضمون آیه 31 زمر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
اصحاب حدیث، شروع به تاختن بر تعقیبکنندگان سابق خود و همطراز کردن آنان با کفار آن زمان، یعنی زنادقه، نمودند؛ بهترین مثال، «الردّ علی الزنادقة و الجهمية» از احمد بن حنبل است. مؤلف دیگر، [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]] است که ابتدا در کتاب «الرد علی الجهمية» کوشیده بود بر پیشانی «جهمیه» داغ ننگ و رسوایی زندقه بزند و بدین وسیله آنان را خارج از حوزه اسلام قرار دهد؛ هنگامیکه با اعتراض و مخالفت مواجه شد، کتاب دیگری با نام «الرد على بشر المريسي العنيد» نوشت<ref>ر.ک: همان، ص76-77</ref>. | اصحاب حدیث، شروع به تاختن بر تعقیبکنندگان سابق خود و همطراز کردن آنان با کفار آن زمان، یعنی زنادقه، نمودند؛ بهترین مثال، «الردّ علی الزنادقة و الجهمية» از احمد بن حنبل است. مؤلف دیگر، [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]] است که ابتدا در کتاب «الرد علی الجهمية» کوشیده بود بر پیشانی «جهمیه» داغ ننگ و رسوایی زندقه بزند و بدین وسیله آنان را خارج از حوزه اسلام قرار دهد؛ هنگامیکه با اعتراض و مخالفت مواجه شد، کتاب دیگری با نام «الرد على بشر المريسي العنيد» نوشت<ref>ر.ک: همان، ص76-77</ref>. | ||
در وقع نزاع در اصل بر سر تصویر خدا بود. بشر به خداوند چند صفت ذاتی قدیم که بهطور نظری قابل استنتاجند، یعنی قدرت، علم، اراده و «تخلیق»، نسبت داده بود؛ اما از اینکه از اسماء خداوند که در قرآن کریم وجود داشتند، صفاتی بسازد، امتناع ورزید؛ زیرا قرآن مخلوق است و این اسماء «مستعارند»؛ یعنی برگرفته از زبان انسانند. او این مطلب را با آن آیات قرآنی که در آنها خداوند چون یک انسان توصیف میشود، | در وقع نزاع در اصل بر سر تصویر خدا بود. بشر به خداوند چند صفت ذاتی قدیم که بهطور نظری قابل استنتاجند، یعنی قدرت، علم، اراده و «تخلیق»، نسبت داده بود؛ اما از اینکه از اسماء خداوند که در قرآن کریم وجود داشتند، صفاتی بسازد، امتناع ورزید؛ زیرا قرآن مخلوق است و این اسماء «مستعارند»؛ یعنی برگرفته از زبان انسانند. او این مطلب را با آن آیات قرآنی که در آنها خداوند چون یک انسان توصیف میشود، درحالیکه از دستانش، چشمانش و جز آن سخن به میان میآید، اثبات مینمود. بهاینترتیب، بحث و جدل به مسئله تشبیه موکول شد. اصحاب حدیث به این کشمکش دامن زدند؛ بدین ترتیب که افزون بـر قرآن کریم احـادیث بیشماری را که در قالبی تشبیهگرایانه بیان شده بودند، مطرح کردند<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. | ||
عقایدی که در این کتاب بهعنوان اعتقادات بشر مریسی مورد رد و انکار قرار گرفته است از این شمار است: مخلوق بودن اسماء الهی؛ خلق قرآن و اعتقاد او به اینکه کلام خداوند «جعل» خداست؛ استناد بشر مریسی حتی به دلایل نقلی برای اینکه خداوند قابل درک با حواس پنجگانه بشری نیست؛ عدم رؤیت باری در آخرت؛ عدم باور به حدیث نزول باری تعالی؛ تأویل آیات و احادیث صفات باری از سوی بشر مریسی؛ عدم اعتقاد به واقعیت مستقل صفات باری و بلکه ارجاع همه این صفات به ذات باری که دارای وحدت ذاتی و صفاتی است؛ مخالفت با هرگونه تشبیه باری با مخلوقات؛ تأویل برخی احادیث تشبیهی با وجود پذیرش اصل حدیث (بهطور مثال حدیث رؤیت) و گاهی نیز رد برخی احادیث تشبیهی و تشکیک در صحت انتساب این احادیث و دست آخر اعتقاد او به اینکه خداوند همه جا هست<ref>ر.ک: پایگاه اینترنتی بررسیهای تاریخی</ref>. | عقایدی که در این کتاب بهعنوان اعتقادات بشر مریسی مورد رد و انکار قرار گرفته است از این شمار است: مخلوق بودن اسماء الهی؛ خلق قرآن و اعتقاد او به اینکه کلام خداوند «جعل» خداست؛ استناد بشر مریسی حتی به دلایل نقلی برای اینکه خداوند قابل درک با حواس پنجگانه بشری نیست؛ عدم رؤیت باری در آخرت؛ عدم باور به حدیث نزول باری تعالی؛ تأویل آیات و احادیث صفات باری از سوی بشر مریسی؛ عدم اعتقاد به واقعیت مستقل صفات باری و بلکه ارجاع همه این صفات به ذات باری که دارای وحدت ذاتی و صفاتی است؛ مخالفت با هرگونه تشبیه باری با مخلوقات؛ تأویل برخی احادیث تشبیهی با وجود پذیرش اصل حدیث (بهطور مثال حدیث رؤیت) و گاهی نیز رد برخی احادیث تشبیهی و تشکیک در صحت انتساب این احادیث و دست آخر اعتقاد او به اینکه خداوند همه جا هست<ref>ر.ک: پایگاه اینترنتی بررسیهای تاریخی</ref>. |
ویرایش