۱۴۶٬۳۲۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یک' به 'یک') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =17578 | ||
| کتابخوان همراه نور =17578 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
الف)- بحث درباره پیامبران آسمانی در میان دانشمندان به دو شیوه انجام میگردد. گاهی بحث درباره مطلق پیامبران آسمانی است و نبوت شخص معینی مورد بحث قرار نمیگیرد؛ در این صورت نام این نوع بحث و گفتگو را «نبوت عامه» مینامند و احیاناً بحث پیرامون نبوت شخص خاصی انجام میگیرد و هدف بیان دلایل و اثبات نبوت شخص خاصی است. این شیوه از بحث را «نبوت خاصه» مینامند. در این اثر بحث درباره «نبوت عمومی» و رسالت عمومی پیامبران است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | الف)- بحث درباره پیامبران آسمانی در میان دانشمندان به دو شیوه انجام میگردد. گاهی بحث درباره مطلق پیامبران آسمانی است و نبوت شخص معینی مورد بحث قرار نمیگیرد؛ در این صورت نام این نوع بحث و گفتگو را «نبوت عامه» مینامند و احیاناً بحث پیرامون نبوت شخص خاصی انجام میگیرد و هدف بیان دلایل و اثبات نبوت شخص خاصی است. این شیوه از بحث را «نبوت خاصه» مینامند. در این اثر بحث درباره «نبوت عمومی» و رسالت عمومی پیامبران است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
ب)- در درس دوم به تکامل انسان از طریق قوانین آسمانی اشاره شده است. آیتالله سبحانی میگوید: هرچند انسان خود خواهان زندگی دستهجمعی است؛ لکن یک موجود مرزنشناس است و هر چیزی را برای خود و از آن خود میداند. بنابراین برای تعدیل و رهبری حس و غریزه او و بهمنظور پایان بخشیدن به | ب)- در درس دوم به تکامل انسان از طریق قوانین آسمانی اشاره شده است. آیتالله سبحانی میگوید: هرچند انسان خود خواهان زندگی دستهجمعی است؛ لکن یک موجود مرزنشناس است و هر چیزی را برای خود و از آن خود میداند. بنابراین برای تعدیل و رهبری حس و غریزه او و بهمنظور پایان بخشیدن به خودکامگیهای او قوانینی لازم است. این قوانین باید توسط قانونگذار وضع شود. این قانونگذار باید از همه رموز و اسرار جسمی و روحی انسان، بهطور دقیق مطلع و آگاه باشد؛ بهگونهای که باید انسانشناس و جامعهشناس کامل باشد. علاوه بر آن باید او کوچکترین نفعی در تدوین و تنظیم قانون نداشته باشد تا حس سودجویی و غریزه حب ذات حجابی در برابر دیدگان عقل وی پدید نیاورد و نیز قانونگذار باید نهتنها به اصلاح ظاهر و برون و اعمال و افعال جامعه اکتفا نورزد، بلکه در اصلاح عقاید و افکار که سرچشمه هر نوع اصلاح است نیز کوشش کند. این شرایط فقط در یک موجود میتوان پیدا کرد و آن خداست و او نیز با فرستاد رسولان و آموزگاران، به این سه شرط جامه عمل میپوشاند<ref>ر.ک: همان، ص17-23</ref>. | ||
ج)- یکی از اهداف بعثت پیامبران، تعلیم بشر و تکمیل عقل و دانش ناقص او است. این حقیقت به عبارتهای مختلف در قرآن و احادیث وارد شده است: '''فَبَعَثَ اَللّٰهُ اَلنَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ اَلْكتٰابَ بِالْحَقِّ لِيحْكمَ بَينَ اَلنّٰاسِ فِي مَا اِخْتَلَفُوا فِيهِ''' (بقره: 213) (پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژدهدهنده و بیمرسان برانگیخت و با آنان بهدرستی و راستی کتاب را نازل کرد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ج)- یکی از اهداف بعثت پیامبران، تعلیم بشر و تکمیل عقل و دانش ناقص او است. این حقیقت به عبارتهای مختلف در قرآن و احادیث وارد شده است:'''فَبَعَثَ اَللّٰهُ اَلنَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ اَلْكتٰابَ بِالْحَقِّ لِيحْكمَ بَينَ اَلنّٰاسِ فِي مَا اِخْتَلَفُوا فِيهِ''' (بقره: 213) (پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژدهدهنده و بیمرسان برانگیخت و با آنان بهدرستی و راستی کتاب را نازل کرد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||
د)- پیامبر(ص) در حدیثی فرمود: خداوند هیچ پیامبر و رسولی را مبعوث ننمود، مگر اینکه خرد او کامل بوده و عقل او بالاتر از عقول امت وی بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | د)- پیامبر(ص) در حدیثی فرمود: خداوند هیچ پیامبر و رسولی را مبعوث ننمود، مگر اینکه خرد او کامل بوده و عقل او بالاتر از عقول امت وی بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
# علل مجرد از ماده مانند فرشته<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>. | # علل مجرد از ماده مانند فرشته<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>. | ||
ز)- حال باید دید اگر معجزه در دست یک شخص باشد، چگونه میتواند گواه برای نبوت او باشد. نویسنده در | ز)- حال باید دید اگر معجزه در دست یک شخص باشد، چگونه میتواند گواه برای نبوت او باشد. نویسنده در اینباره میگوید: مدعی نبوت باید حداقل دو شرط را دارا باشد: در طول زندگی از هر نوع عیب اجتماعی و آلودگی اخلاقی پیراسته باشد؛ شریعت و آئینی که مردم را به آن دعوت میکند، مطابق فطرت و سرشت و عقل و خرد باشد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>. | ||
ح)- فرق بین معجزه و کارهای خارق عادت چیست؟ چگونه معجزه را از غیر آن تمیز دهیم؟ چگونه میتوان معجزه را از عمل مرتاضان و ساحران تشخیص داد؟ در جواب باید گفت: عمل ساحران و مرتاضان خصوصیاتی دارد که معجزه از آنها بهدور است؛ به این معنا که عمل ساحران و مرتاضان، نتیجه مستقیم | ح)- فرق بین معجزه و کارهای خارق عادت چیست؟ چگونه معجزه را از غیر آن تمیز دهیم؟ چگونه میتوان معجزه را از عمل مرتاضان و ساحران تشخیص داد؟ در جواب باید گفت: عمل ساحران و مرتاضان خصوصیاتی دارد که معجزه از آنها بهدور است؛ به این معنا که عمل ساحران و مرتاضان، نتیجه مستقیم آموزشها و پرورشهایی است که توسط اساتید فن به آنان رسیده است؛ آن عمل قابل معارضه و مقابله است. مرتاضان، جادوگران و ساحران دیگران را به «تحدی» دعوت نمیکنند. هدف جادوگران و مرتاضان یک سلسله امور پست روانی و مادی است و در پایان باید گفت که پیامبران از نظر روحیه و اخلاق و ملکات با مرتاضان و ساحران در دو قطب مخالف قرار گرفتهاند؛ پیامبران آسمانی دارای صفات حمیده و ملکات عالی انسانی هستند، ولی گروه مقابل معمولاً افرادی لاابالی و دور از فضائل انسانی هستند<ref>ر.ک: همان، ص80-85</ref>. | ||
ط)- آیا راه شناختن پیامبران واقعی، منحصر به اعجاز و کار خارقالعاده است؟ باید گفت که راههای دیگری هم هست که تصریح پیامبر پیشین یکی از آنهاست. علاوه بر آن، راه دیگری نیز برای شناسایی پیامبران وجود دارد و آن گردآوری یک سلسله قرائن و شواهدی است که نبوت و برانگیختگی مدعی را قطعی میسازد. آن شواهد و قرائن عبارتند از: بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی نبوت، مشاهده حرکت مدعی نبوت به سمت نظام صحیح و در جهت خلاف محیط آلوده و فاسد، مطابقت محتویات آیین مدعی از نظر معارف و احکام با موازین عقل و خرد، ثبات در راه دعوت، پرهیز از دروغ و ستم برای پیشبرد مقاصد خود، بررسی وضع روحی و فکری و اخلاقی پیروان او<ref>ر.ک: همان، ص89-95</ref>. | ط)- آیا راه شناختن پیامبران واقعی، منحصر به اعجاز و کار خارقالعاده است؟ باید گفت که راههای دیگری هم هست که تصریح پیامبر پیشین یکی از آنهاست. علاوه بر آن، راه دیگری نیز برای شناسایی پیامبران وجود دارد و آن گردآوری یک سلسله قرائن و شواهدی است که نبوت و برانگیختگی مدعی را قطعی میسازد. آن شواهد و قرائن عبارتند از: بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی نبوت، مشاهده حرکت مدعی نبوت به سمت نظام صحیح و در جهت خلاف محیط آلوده و فاسد، مطابقت محتویات آیین مدعی از نظر معارف و احکام با موازین عقل و خرد، ثبات در راه دعوت، پرهیز از دروغ و ستم برای پیشبرد مقاصد خود، بررسی وضع روحی و فکری و اخلاقی پیروان او<ref>ر.ک: همان، ص89-95</ref>. | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
ی)- سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی، وحی است. پیامبران همچنانکه خود آنان نیز تصریح کردهاند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند و پیامهای الهی را بدون کم و زیاد بهصورت دستورات، در اختیار مردم میگذارند و کوچکترین تصرفی در آن نمیکنند. گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حسی، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آنها گواه بر راستگویی آنان است، همان آثار و معارف فوقالعاده وسیع و دور از اندیشه انسانها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (پیامبر) قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>. | ی)- سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی، وحی است. پیامبران همچنانکه خود آنان نیز تصریح کردهاند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند و پیامهای الهی را بدون کم و زیاد بهصورت دستورات، در اختیار مردم میگذارند و کوچکترین تصرفی در آن نمیکنند. گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حسی، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آنها گواه بر راستگویی آنان است، همان آثار و معارف فوقالعاده وسیع و دور از اندیشه انسانها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (پیامبر) قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>. | ||
ک)- در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا انسانهای دیگر (غیر از پیامبران) میتوانند از چنین حسی بهرهمند شوند؟ در جواب میتوان گفت هرچند علم و فلسفه دسترسی به چنین حسی را مردود نشمرده است، ولی لزوم ندارد همه یا برخی از افراد (غیر از پیامبران) به چنین حسی دسترسی پیدا کنند. همچنانکه گاهی برخی از اسرار پنهان برای اهل ریاضت مکشوف میشود؛ درصورتیکه برای بسیاری از انسانها جزء اسرار بشمار میرود. این مورد منحصر به انسانها نیست، بلکه برخی از حیوانات نیز دارای حواسی هستند که حتی انسانها از آن بهرهای ندارند. مانند | ک)- در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا انسانهای دیگر (غیر از پیامبران) میتوانند از چنین حسی بهرهمند شوند؟ در جواب میتوان گفت هرچند علم و فلسفه دسترسی به چنین حسی را مردود نشمرده است، ولی لزوم ندارد همه یا برخی از افراد (غیر از پیامبران) به چنین حسی دسترسی پیدا کنند. همچنانکه گاهی برخی از اسرار پنهان برای اهل ریاضت مکشوف میشود؛ درصورتیکه برای بسیاری از انسانها جزء اسرار بشمار میرود. این مورد منحصر به انسانها نیست، بلکه برخی از حیوانات نیز دارای حواسی هستند که حتی انسانها از آن بهرهای ندارند. مانند شبپره که حس «مانعشناسی» دارد<ref>ر.ک: همان، ص107-110</ref>. | ||
ل)- وحی در لغت به معنای آهسته سخن گفتن است. قرآن در سه جمله پرده از اقسام وحی برداشته است: '''وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يكلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يرْسِلَ رَسُولاً فَيوحِی بِإِذْنِهِ مٰا يشٰاءُ إِنَّهُ عَلِي حَكيمٌ''' (شوری: 51): | ل)- وحی در لغت به معنای آهسته سخن گفتن است. قرآن در سه جمله پرده از اقسام وحی برداشته است:'''وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يكلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يرْسِلَ رَسُولاً فَيوحِی بِإِذْنِهِ مٰا يشٰاءُ إِنَّهُ عَلِي حَكيمٌ''' (شوری: 51): | ||
# کلام آهسته؛ | # کلام آهسته؛ | ||
# من وراء حجاب، به معنای امواج صوتی؛ | # من وراء حجاب، به معنای امواج صوتی؛ | ||
| خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[خدا و امامت]] | [[خدا و امامت]] | ||
| خط ۹۹: | خط ۱۰۲: | ||
[[رده:نبوت]] | [[رده:نبوت]] | ||