۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ما' به 'ما') |
جز (جایگزینی متن - 'یک' به 'یک') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
# فوایدی که در حین تحقیق به دست محقق آمده عبارت است از: | # فوایدی که در حین تحقیق به دست محقق آمده عبارت است از: | ||
## مصنف روایتی از روایات استادش را نقل میکند که عالی باشد مانند احادیث اسماعیل بن اسحاق قاضی و عبدالملک بن محمد –ابو قلابه رقاشی- و عبدالله بن احمد بن حنبل و حارث بن محمد بن أبیاسامه و محمد بن یونس کدیمی و دیگران. | ## مصنف روایتی از روایات استادش را نقل میکند که عالی باشد مانند احادیث اسماعیل بن اسحاق قاضی و عبدالملک بن محمد –ابو قلابه رقاشی- و عبدالله بن احمد بن حنبل و حارث بن محمد بن أبیاسامه و محمد بن یونس کدیمی و دیگران. | ||
## اگر حدیثی معروف باشد از حدیث فلان عن فلان، وی آن حدیث را از طریق دیگران نیز نقل میکند؛ مثلاً در حدیث شماره 902. طبرانی میگوید: این حدیث را بهجز ریاشی کسی از اصمعی نقل نکرده است | ## اگر حدیثی معروف باشد از حدیث فلان عن فلان، وی آن حدیث را از طریق دیگران نیز نقل میکند؛ مثلاً در حدیث شماره 902. طبرانی میگوید: این حدیث را بهجز ریاشی کسی از اصمعی نقل نکرده است درحالیکه مصنف آن را از طریق نصر بن علی از اصمعی نقل میکند. یا مثلاً در حدیث 980 که بهعنوان حدیث علی بن أقمر از ابوجحیفه معروف است ولی مصنف آن را از حدیث برادرش (برادر علی بن أقمر) یعنی کلثوم بن أقمر از ابوجحیفه نقل مینماید. | ||
## اگر مخرج حدیث بهعنوان حدیث یک صحابی معین مشهور باشد، نویسنده آن را از احادیث دیگران میآورد مثل حدیث شماره 381 که به نام ابوسعید مشهور است ولی وی آن را از حدیث ابوهریره و ابوسعید باهم استخراج میکند. | ## اگر مخرج حدیث بهعنوان حدیث یک صحابی معین مشهور باشد، نویسنده آن را از احادیث دیگران میآورد مثل حدیث شماره 381 که به نام ابوسعید مشهور است ولی وی آن را از حدیث ابوهریره و ابوسعید باهم استخراج میکند. | ||
## اگر یکی از رجال إسناد مُدَلّس باشد و حدیث با عنعنه ذکر شده باشد، وی حدیث را از طریق همو و مصرحاً بالتحدیث میآورد مثلاً در حدیث شماره 273 که آن را هشیم روایت کرده و وی مدلس به عنعنه است، نویسنده این روایت را از طریق وی و مصرحاً بالتحدیث روایت مینماید. | ## اگر یکی از رجال إسناد مُدَلّس باشد و حدیث با عنعنه ذکر شده باشد، وی حدیث را از طریق همو و مصرحاً بالتحدیث میآورد مثلاً در حدیث شماره 273 که آن را هشیم روایت کرده و وی مدلس به عنعنه است، نویسنده این روایت را از طریق وی و مصرحاً بالتحدیث روایت مینماید. | ||
## از جمله دیگر کارهای نویسنده این اثر، شناساندن برخی از راویانی است که به دلیل ناشناس بودن در برخی اسانید، درباره آنان نزاع وجود دارد. مثلاً در حدیث شماره 1003 بخاری از یعقوب نقل میکند در این روایت برای علما یعقوب شناخته شده نیست لذا درباره وی اختلاف وجود دارد که کیست، مصنف میگوید وی ابن حمید یعنی ابن کاسب است. | ## از جمله دیگر کارهای نویسنده این اثر، شناساندن برخی از راویانی است که به دلیل ناشناس بودن در برخی اسانید، درباره آنان نزاع وجود دارد. مثلاً در حدیث شماره 1003 بخاری از یعقوب نقل میکند در این روایت برای علما یعقوب شناخته شده نیست لذا درباره وی اختلاف وجود دارد که کیست، مصنف میگوید وی ابن حمید یعنی ابن کاسب است. | ||
## او گاه متن حدیثی را نقل میکند، که مخالف لفظ مشهور است یا در آن کلمهای بیش از کلمات روایت مشهور وجود دارد؛ مثلاً در حدیث شماره 356 نقل شده که معاذ بن جبل که به رسول خدا(ص) عرض کرد: «بم توصینی فإنی أرید أن أسافر» و حضرت به وی فرمودند: «اعبد الله و لا تشرک به شیئا و أتبع السیئه الحسنه تمحها...» الحدیث. | ## او گاه متن حدیثی را نقل میکند، که مخالف لفظ مشهور است یا در آن کلمهای بیش از کلمات روایت مشهور وجود دارد؛ مثلاً در حدیث شماره 356 نقل شده که معاذ بن جبل که به رسول خدا(ص) عرض کرد: «بم توصینی فإنی أرید أن أسافر» و حضرت به وی فرمودند: «اعبد الله و لا تشرک به شیئا و أتبع السیئه الحسنه تمحها...» الحدیث. درحالیکه ترمذی و احمد و دیگران آن را با لفظ «اتق الله حیثما کنت و اتبع السیئه...» نقل کردهاند بعلاوه اینکه در ابتدای حدیث قول معاذ مبنی بر «بم توصینی فانی ارید ان اسافر» وجود ندارد. | ||
یا مثل حدیث شماره 636 که در آن ابن عباس گفت: «کنا نجمع بین الصلاتین علی عهد رسولالله(ص) في السفر». عبارت «فی السفر» در این روایت زیادت شاذ است و احمد و مسلم این روایت را از ثقات بدون این کلمه ذکر کردهاند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39845/1/42 ر.ک: مقدمه کتاب، ص42-44]</ref> | یا مثل حدیث شماره 636 که در آن ابن عباس گفت: «کنا نجمع بین الصلاتین علی عهد رسولالله(ص) في السفر». عبارت «فی السفر» در این روایت زیادت شاذ است و احمد و مسلم این روایت را از ثقات بدون این کلمه ذکر کردهاند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39845/1/42 ر.ک: مقدمه کتاب، ص42-44]</ref> |
ویرایش