خاطرات پیر روشن‌ضمیر (فارس، از مشروطه تا پهلوی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س'
جز (جایگزینی متن - 'م‎ک' به 'م‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س')
خط ۴۳: خط ۴۳:
فصول کتاب، حوادث و وقایع مهم‎ فارس‎ را‎ در بر دارد؛ به‎غیر از فصل آخر آن، ‎که بسیار محدود ارائه شده است و همچنین حاکمانی که از‎ زمان‎ مشروطه در فارس منصوب شده‌اند را بیان می‌کند؛ از علاءالدوله، که‎ قبل ‎از‎ اینکه‎ حاکم تهران شود، حاکم فارس بوده است تا حکومت شاهزاده صارم‌الدوله، تا زمانی که‎ احمد‎ شاه‎ عازم سفر اروپا می‌شود و رضا خان رئیس‌الوزرای ایران است.<ref>ر.ک: رستمی، پروین، ص56</ref>.
فصول کتاب، حوادث و وقایع مهم‎ فارس‎ را‎ در بر دارد؛ به‎غیر از فصل آخر آن، ‎که بسیار محدود ارائه شده است و همچنین حاکمانی که از‎ زمان‎ مشروطه در فارس منصوب شده‌اند را بیان می‌کند؛ از علاءالدوله، که‎ قبل ‎از‎ اینکه‎ حاکم تهران شود، حاکم فارس بوده است تا حکومت شاهزاده صارم‌الدوله، تا زمانی که‎ احمد‎ شاه‎ عازم سفر اروپا می‌شود و رضا خان رئیس‌الوزرای ایران است.<ref>ر.ک: رستمی، پروین، ص56</ref>.


قیام سید‎ عبد‎الحسین لاری بر ضد ظلم ‎و ستم و استبداد از جمله حوادث ذکرشده در کتاب است. سید لاری توسط حاج میرزا محمدحسن شیرازی‎ به‎ امامت و پیشوایی ناحیه لارستان فرستاده می‌شود.‎ انقلاب‎ مشروطیت در‎ فارس‎ موقعیتی‎ به دست او داد‎ که برای برانداختن ظلم قیام کند. رهبران انجمن اسلامی، سید عبدالحسین را از لار‎ به‎ شیراز دعوت کردند؛ زیراکه آیت‎‎الله‎ میرزا‎ ابراهیم‎ محلاتی‎ و آقا شیخ محمد‎باقر‎ اصطهباناتی با جنبش مشروطه‎خواهی شیراز همکاری نکردند و به همین دلیل رو به‎سوی سید لاری آوردند‎. او‎ نیز‎ دعوت انجمن اسلامی را اجابت کرد و با‎ جمعی‎ از‎ همراهان‎ مسلح‎ و غیر مسلح‎ لاری به شیراز مهاجرت کردند و حوادث پیش می‌رود تا آغاز استبداد صغیر 1326ق، که سید لاری توقف در شیراز را مصلحت نمی‌بیند و با دارودسته‎ خود به لار‎ مراجعت می‌کند. پس ‎از مراجعت به لار اقدام به تشکیل حکومت دینی می‌نماید و لارستان از حکومت فارس مجزا می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
قیام سید‎ عبد‎الحسین لاری بر ضد ظلم ‎و ستم و استبداد از جمله حوادث ذکرشده در کتاب است. سید لاری توسط حاج میرزا محمدحسن شیرازی‎ به‎ امامت و پیشوایی ناحیه لارستان فرستاده می‌شود.‎ انقلاب‎ مشروطیت در‎ فارس‎ موقعیتی‎ به دست او داد‎ که برای برانداختن ظلم قیام کند. رهبران انجمن اسلامی، سید عبدالحسین را از لار‎ به‎ شیراز دعوت کردند؛ زیراکه آیت‎‎الله‎ میرزا‎ ابراهیم‎ محلاتی‎ و آقا شیخ محمد‎باقر‎ اصطهباناتی با جنبش مشروطه‎خواهی شیراز همکاری نکردند و به همین دلیل رو به‌سوی سید لاری آوردند‎. او‎ نیز‎ دعوت انجمن اسلامی را اجابت کرد و با‎ جمعی‎ از‎ همراهان‎ مسلح‎ و غیر مسلح‎ لاری به شیراز مهاجرت کردند و حوادث پیش می‌رود تا آغاز استبداد صغیر 1326ق، که سید لاری توقف در شیراز را مصلحت نمی‌بیند و با دارودسته‎ خود به لار‎ مراجعت می‌کند. پس ‎از مراجعت به لار اقدام به تشکیل حکومت دینی می‌نماید و لارستان از حکومت فارس مجزا می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
   
   
خاطرات پیر روشن‎ضمیر هم‎زمان با وقایع به نگارش در نیامده است. نویسنده در طی خاطراتش بیان می‌کند که‎ خاطراتش‎ را در سن کهولت‎ با‎ کمک حافظه خود نگاشته است و بیان می‌کند: «متأسفانه کتابی و روزنامه و مجله‌ای در دست نداریم که وقایع این دوره از فارس را از منابع برداریم. حتی دسترسی به شماره‎ی روزنامه‎ی استخر‎ هم‎ که سال اول و دوم انتشار آن بود، پیدا نکردیم. آنچه در این فصول وقایع نوشته و می‌نویسیم به قوه‎ی ذاکره و خاطرات و مرکوزات ذهنی است. ممکن است در این میان اتفاق و سانحه‎ و واقعه‌ای‎ که مربوط‎ به مطالب است، از خاطر رفته و فراموش‎شده باشد و از قلم بیفتد، ولی اطمینان می‌دهم که چیزی پیش‎ خود بر آن نمی‌افزاییم. آنچه می‌گویم و می‌نویسم عین واقع است و خلاصه‎ی‎ ما‎وقع؛‎ اگر چیزی بر اصل مطلب اضافه شود، همان آرایش و زر و زیور سبک نویسندگی است که هیچ ربطی به ‎‎اصل‎ مطلب ندارد»<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.  
خاطرات پیر روشن‎ضمیر هم‎زمان با وقایع به نگارش در نیامده است. نویسنده در طی خاطراتش بیان می‌کند که‎ خاطراتش‎ را در سن کهولت‎ با‎ کمک حافظه خود نگاشته است و بیان می‌کند: «متأسفانه کتابی و روزنامه و مجله‌ای در دست نداریم که وقایع این دوره از فارس را از منابع برداریم. حتی دسترسی به شماره‎ی روزنامه‎ی استخر‎ هم‎ که سال اول و دوم انتشار آن بود، پیدا نکردیم. آنچه در این فصول وقایع نوشته و می‌نویسیم به قوه‎ی ذاکره و خاطرات و مرکوزات ذهنی است. ممکن است در این میان اتفاق و سانحه‎ و واقعه‌ای‎ که مربوط‎ به مطالب است، از خاطر رفته و فراموش‎شده باشد و از قلم بیفتد، ولی اطمینان می‌دهم که چیزی پیش‎ خود بر آن نمی‌افزاییم. آنچه می‌گویم و می‌نویسم عین واقع است و خلاصه‎ی‎ ما‎وقع؛‎ اگر چیزی بر اصل مطلب اضافه شود، همان آرایش و زر و زیور سبک نویسندگی است که هیچ ربطی به ‎‎اصل‎ مطلب ندارد»<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش