هاتف اصفهانی، احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک')
خط ۴۹: خط ۴۹:
سید احمد هاتف از سادات حسینی و از یک خانواده نجیب اصفهانی بود<ref>ر.ک: مشیری، چنگیز، ص333</ref>.
سید احمد هاتف از سادات حسینی و از یک خانواده نجیب اصفهانی بود<ref>ر.ک: مشیری، چنگیز، ص333</ref>.


«اصل خاندان او چنان‎که از تذکره نگارستان دارا و تذکره محمدشاهی برمی‌آید از اهل اردوباد آذربایجان بوده و در زمان پادشاهان صفوی از آن دیار به اصفهان هجرت کرده و در این شهر متوطن گردیده‌اند»<ref>اقبال، عباس، ص46</ref>.
«اصل خاندان او چنان‌که از تذکره نگارستان دارا و تذکره محمدشاهی برمی‌آید از اهل اردوباد آذربایجان بوده و در زمان پادشاهان صفوی از آن دیار به اصفهان هجرت کرده و در این شهر متوطن گردیده‌اند»<ref>اقبال، عباس، ص46</ref>.


از خاندان و اولاد هاتف، جز پسرش سید محمد سحاب (متوفی 1223) ذکری نشده است؛ وی در زمان پادشاهی فتحعلی شاه از شاعران نامدار بوده و بیش از 5000 بیت شعر از او باقی مانده است. گذشته از این دیوان، تذکره‌ای به نام رشحات به او نسبت داده‌اند که البته ناتمام مانده است<ref>ر.ک: مشیری، چنگیز، ص334</ref>.
از خاندان و اولاد هاتف، جز پسرش سید محمد سحاب (متوفی 1223) ذکری نشده است؛ وی در زمان پادشاهی فتحعلی شاه از شاعران نامدار بوده و بیش از 5000 بیت شعر از او باقی مانده است. گذشته از این دیوان، تذکره‌ای به نام رشحات به او نسبت داده‌اند که البته ناتمام مانده است<ref>ر.ک: مشیری، چنگیز، ص334</ref>.
خط ۵۸: خط ۵۸:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''خون دل من چکد ز ناله من ''|2='' گر به دست اندکی بیفشاری''}}
{{ب|''خون دل من چکد ز ناله من ''|2='' گر به دست اندکی بیفشاری''}}
{{ب|''از شکایات من یکی این است ''|2='' که سپهرم ز واژگون‎کاری''}}
{{ب|''از شکایات من یکی این است ''|2='' که سپهرم ز واژگون‌کاری''}}
{{ب|''داده شغل «طبابت» و زین کار''|2='' چاکران مراست بیزاری''}}
{{ب|''داده شغل «طبابت» و زین کار''|2='' چاکران مراست بیزاری''}}
{{ب|''فلک انباز کرده ناچارم''|2='' با فرومایگان با زاری''}}
{{ب|''فلک انباز کرده ناچارم''|2='' با فرومایگان با زاری''}}
خط ۷۲: خط ۷۲:
هاتف، بذله‌گو بود، ولی اهل تملق نبود و نمود این کار در اشعارش بر زیبایی آن می‌افزود. اشعار او روان و سهل است و در برخی از قسمت‎ها، اشعار «گلشن راز» را به خاطر می‌آورد. او مطالب عرفانی را به لطافتی ذکر کرده است که مثل یک حکایت پرفایده خاطر را جلب می‌کند<ref>ر.ک: مشیری، چنگیز، ص332</ref>.
هاتف، بذله‌گو بود، ولی اهل تملق نبود و نمود این کار در اشعارش بر زیبایی آن می‌افزود. اشعار او روان و سهل است و در برخی از قسمت‎ها، اشعار «گلشن راز» را به خاطر می‌آورد. او مطالب عرفانی را به لطافتی ذکر کرده است که مثل یک حکایت پرفایده خاطر را جلب می‌کند<ref>ر.ک: مشیری، چنگیز، ص332</ref>.


از میان شاعران آن زمان، «آذر» به استادی او اعتراف داشت، ولی سایر شعرا و ادیبانی که با شهرت او مقام خود را در خطر می‌دیدند، هجویاتی درباره او ساخته و در میان مردم منتشر کردند. چنان‎که بیت ذیل گواهی می‌دهد، در اصفهان کمتر کسی خریدار ابیات او بوده است:
از میان شاعران آن زمان، «آذر» به استادی او اعتراف داشت، ولی سایر شعرا و ادیبانی که با شهرت او مقام خود را در خطر می‌دیدند، هجویاتی درباره او ساخته و در میان مردم منتشر کردند. چنان‌که بیت ذیل گواهی می‌دهد، در اصفهان کمتر کسی خریدار ابیات او بوده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''من به دیاری شدم جلوه‌ده یار خویش ''|2='' آینه دادم به «کور» نغمه سرودم به «کر»''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص332-333</ref>.
{{ب|''من به دیاری شدم جلوه‌ده یار خویش ''|2='' آینه دادم به «کور» نغمه سرودم به «کر»''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص332-333</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش