۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نک' به 'نک') |
جز (جایگزینی متن - 'نا' به 'نا') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==زادروز، زمانه و زادگاه== | ==زادروز، زمانه و زادگاه== | ||
وی در مقدمه دیوان از صدر زمان، حضرت | وی در مقدمه دیوان از صدر زمان، حضرت برهانالدین نام میبرد<ref>ر.ک: روضاتیان، سیده مریم، صفحه چهلوشش تا چهلوهشت</ref>. به نظر میرسد این شخص خواجه برهانالدین عبدالحمید کرمانی وزیر سلطان ابوسعید تیموری باشد که پس از شکست او در مقابل اوزون حسن، به دست ملازمان اوزون حسن آق قوینلو گرفتار شد، اما پس از مدتی به فرمان او به منصب اشرف دیوان وزارت رسید<ref>ر.ک: میرباقریفرد، سید علیاصغر، ص96</ref>. | ||
اوزون حسن در سال 857 به سلطنت رسید و تبریز را پایتخت خود قرار داد. او اهل ادب و هنر و دانش را از اطراف تبریز فراخواند و در دوران حکومتش همواره دوستدار علما و ادبا بود. پس از او پسرش سلطان خلیل به حکومت رسید، ولی دوران سلطنتش شش ماه بیشتر نپایید، سپس سلطان یعقوب پسر دیگر اوزون حسن بر تخت سلطنت نشست. سلطان یعقوب مردی شاعر و شاعرپرور بود و تبریز در دوران سلطنتش (883 تا 896ق)، یکی از مهمترین مراکز علم و ادب در آن زمان بشمار میرفت<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>. | اوزون حسن در سال 857 به سلطنت رسید و تبریز را پایتخت خود قرار داد. او اهل ادب و هنر و دانش را از اطراف تبریز فراخواند و در دوران حکومتش همواره دوستدار علما و ادبا بود. پس از او پسرش سلطان خلیل به حکومت رسید، ولی دوران سلطنتش شش ماه بیشتر نپایید، سپس سلطان یعقوب پسر دیگر اوزون حسن بر تخت سلطنت نشست. سلطان یعقوب مردی شاعر و شاعرپرور بود و تبریز در دوران سلطنتش (883 تا 896ق)، یکی از مهمترین مراکز علم و ادب در آن زمان بشمار میرفت<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
از توضیحاتی که تذکرههای متقدم و متأخر درباره شوقی تبریزی (و شوقیهای دیگر) نوشتهاند، مطلبی که سودمند و روشنگر باشد یافت نمیشود. تنها میتوان برای ذکر بخشی از شرح حال این شاعر گمنام، به مقدمه خود او در ترجمه دیوان منسوب اعتماد نمود. آنچنانکه خود در مقدمه ذکر کرده است، برای کسب علم و دانش راهی سفر میشود و مدتی در بغداد اقامت میکند. روزی در هنگام مطالعه دیوان اشعار حضرت علی(ع)، وجد و حال به او دست میدهد و در آن حالت تصمیم میگیرد دیوان را برای کسانی که از عربی آگاهی ندارند، به نظم فارسی ترجمه کند<ref>ر.ک: همان، ص100-99</ref>. | از توضیحاتی که تذکرههای متقدم و متأخر درباره شوقی تبریزی (و شوقیهای دیگر) نوشتهاند، مطلبی که سودمند و روشنگر باشد یافت نمیشود. تنها میتوان برای ذکر بخشی از شرح حال این شاعر گمنام، به مقدمه خود او در ترجمه دیوان منسوب اعتماد نمود. آنچنانکه خود در مقدمه ذکر کرده است، برای کسب علم و دانش راهی سفر میشود و مدتی در بغداد اقامت میکند. روزی در هنگام مطالعه دیوان اشعار حضرت علی(ع)، وجد و حال به او دست میدهد و در آن حالت تصمیم میگیرد دیوان را برای کسانی که از عربی آگاهی ندارند، به نظم فارسی ترجمه کند<ref>ر.ک: همان، ص100-99</ref>. | ||
بنابراین اگر شوقی را بغدادی بنامیم، با آنچه در مقدمه دیوان آمده تناسب بیشتری دارد و با توجه به نام خواجه | بنابراین اگر شوقی را بغدادی بنامیم، با آنچه در مقدمه دیوان آمده تناسب بیشتری دارد و با توجه به نام خواجه برهانالدین عبدالحمید کرمانی که ابتدا وزیر و فرد مورد اعتماد سلطان ابوسعید تیموری بوده و پس از شکست او در مقابل اوزون حسن، به سمت وزارت امیر حسنبیگ ترکمان درآمد و تا سال 878ق نیز زنده بود، میتوان به بخشی از تاریخ زندگی شوقی نیز دست یافت؛ با در نظر گرفتن اینکه وی نظم دیوان را در سال 875ق، به انجام رسانده است و این تاریخ در نسخههای خطی دیوان نیز مضبوط است<ref>ر.ک: همان، ص100</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش