كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ب' به 'ه‌ب'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ب' به 'ه‌ب')
خط ۴۷: خط ۴۷:
انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‌گیرد (شرش به دیگران نمی‌رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‌گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.
انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگی‎هایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله می‌گیرد (شرش به دیگران نمی‌رسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاک‎دامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع می‌شود خوشحال نمی‌گردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.


نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‎بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‌درنگ جواب می‌دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‌احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‌گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‌اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.
نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر می‌کند: عقل و درکش متلاشی و پاره‎پاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازی‎هایی مثل سرسره‌بازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بی‌درنگ جواب می‌دهد. اگر او را ستایش کنی به تو بی‌احترامی می‌کند و اگر از او فاصله بگیری برمی‌گردد و تو را هجو می‌کند. برای بیماری‌اش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر می‌کند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و می‌پندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش