سفينة النجاة (قمی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎م' به 'ه‌م'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎م' به 'ه‌م')
خط ۴۲: خط ۴۲:
در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.
در پیشگفتار، ترجمه نویسنده و مطالبی پیرامون تحقیق کتاب ارائه شده است.


مصنف در این اثر، مجموعه‌ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‎مناسبت آورده شده‌اند.
مصنف در این اثر، مجموعه‌ای از رباعیات خود را که در مسائل و معانی اعتقادی شیعی و مخالفین شیعه است، شرح کرده است؛ همان رباعیاتی که در بعضی رسائل و کتب مصنف، مانند «ترجمه تنبيه الراقدين»، «تحفه عباسی» و «تحفة الأخيار» بیش‎وکم به‌مناسبت آورده شده‌اند.


وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‌نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‌دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎بیت(ع) می‌گردد. او خود در رساله الفوائد الدينية می‌نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‌ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.
وی در این کتاب راه رسیدن به معرفت خدای متعال را که اساس ایمان است، می‌نمایاند و کلید تخلق به اخلاق الله را ارائه می‌دهد و متذکر مجملی از مسائل مطروحه در اصول اعتقادات شیعی شده و متعرض اقوال مخالفین مکتب اهل‎بیت(ع) می‌گردد. او خود در رساله الفوائد الدينية می‌نویسد: ما در کتاب تحفة الأخيار و عطیه ربانی و سفينة النجاة، بیان طریق تحصیل مقام اولیاءالله کرده‌ایم<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه دهم</ref>.
خط ۵۸: خط ۵۸:
{{شعر}}{{ب|''گویی که چه مُردی نشوی زنده دگر''|2=''گویا که تو را نیست ز خود هیچ خبر''}}{{ب|''هر شب میری و هر سحر زنده شوی''|2=''چون صور سرافیل بود باد سحر''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''گویی که چه مُردی نشوی زنده دگر''|2=''گویا که تو را نیست ز خود هیچ خبر''}}{{ب|''هر شب میری و هر سحر زنده شوی''|2=''چون صور سرافیل بود باد سحر''}}{{پایان شعر}}


ایشان در معنا و شرح این رباعی می‌گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‌کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‎منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.
ایشان در معنا و شرح این رباعی می‌گوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر می‌کنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که به‌منزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>.


باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎بیت تخلف نموده‌اند و در دریای ضلالت غرق گشته‌اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‌شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‌گوید: قبح این مذهب در مرتبه‌ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‌گفته که الاغ بِشر، عاقل‎تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‎جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‎جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.
باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهل‎بیت تخلف نموده‌اند و در دریای ضلالت غرق گشته‌اند. در این ‎بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر می‌شود فعل خداست. نویسنده درباره آنان می‌گوید: قبح این مذهب در مرتبه‌ای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، می‌گفته که الاغ بِشر، عاقل‎تر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، می‎جهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمی‎جهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش