۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
جز (جایگزینی متن - 'هم' به 'هم') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] باآنکه انسجام دارد گاه به سبب اینکه شاعر در مدیحهگویی و مبالغه پردازی از حد طبیعت و عادت، زیاده از اندازه خارج میشود، خالی از رکاکت و زشتی نیست. گاهی فخریههای [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، یادآور شعری از (متنبّی) است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] باآنکه انسجام دارد گاه به سبب اینکه شاعر در مدیحهگویی و مبالغه پردازی از حد طبیعت و عادت، زیاده از اندازه خارج میشود، خالی از رکاکت و زشتی نیست. گاهی فخریههای [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، یادآور شعری از (متنبّی) است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | ||
مطالعه شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] به ما میفهماند که وی گذشته از قرآن مجید و مسائل قرآنی، از ادب عربی نیز کاملاً | مطالعه شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] به ما میفهماند که وی گذشته از قرآن مجید و مسائل قرآنی، از ادب عربی نیز کاملاً بهرهمند بوده است. وقتی میگوید: | ||
'''تأویل توأمان چه بود پیش از آنک مُلک***آن را دهد خدای که دین را شعار کرد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>. | '''تأویل توأمان چه بود پیش از آنک مُلک***آن را دهد خدای که دین را شعار کرد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
استشهاد نویسندگان و مؤلفان کتابهایی از قبیل مرزبان نامه، المعجم في معايير أشعار العجم، سلجوق نامه بن بی بی، [[نفثة المصدور]]، [[تاریخنامه هرات|تاریخ نامه هرات]] (بیش از دیگران)، [[تاریخ جهانگشاى جوینى|جهانگشای جوینی]]، [[روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات|روضات الجنات]]، تاریخ وصاف، [[تاریخ گزیده]]، انوار سهیلی، تاریخ معجم، [[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|أشعة اللمعات]]، [[تاریخ طبرستان (آشتيانی)|تاریخ طبرستان]] و… به شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، حاکی از ارزش و اهمیت این اشعار است و توجه اهلقلم از هر دسته به آن است<ref>ر.ک: هنر، علیمحمد، ص30</ref>. | استشهاد نویسندگان و مؤلفان کتابهایی از قبیل مرزبان نامه، المعجم في معايير أشعار العجم، سلجوق نامه بن بی بی، [[نفثة المصدور]]، [[تاریخنامه هرات|تاریخ نامه هرات]] (بیش از دیگران)، [[تاریخ جهانگشاى جوینى|جهانگشای جوینی]]، [[روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات|روضات الجنات]]، تاریخ وصاف، [[تاریخ گزیده]]، انوار سهیلی، تاریخ معجم، [[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|أشعة اللمعات]]، [[تاریخ طبرستان (آشتيانی)|تاریخ طبرستان]] و… به شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، حاکی از ارزش و اهمیت این اشعار است و توجه اهلقلم از هر دسته به آن است<ref>ر.ک: هنر، علیمحمد، ص30</ref>. | ||
شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، شعری روان و با انسجام است و قصاید او معمولاً با تغزل شروع میشود؛ تغزلی که از الفاظ خوشآهنگ به وجود آمده است. سپس با «تخلص» استادانه به ستایش ممدوح میپردازد و در پایان با «شریطه»ای روان و خاصپسند و عامفهم، وی را دعا میکند. گاهی قصیده بدون داشتن «تشبیب» و «نسیب» با پند و اندرز و تنبیه شروع میشود. گاه نیز، قصیده، نه با تشبیب شروع میشود و نه با پند و عبرت، بلکه شاعر که از ناکامی خود نسبت به دیگر قصیدهسرایان مدحگستر در به دست آوردن مالومنال، دچار دردمندی و رنجوری شده، به شکایت و شکوه میپردازد. چون به عیان میبیند با آنکه از نظر علم و اطلاع و قدرت شاعرانه و ستایشگری، از دیگران پای کمی ندارد، مزدش -مزد مداحیهای مبالغهآمیز و | شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، شعری روان و با انسجام است و قصاید او معمولاً با تغزل شروع میشود؛ تغزلی که از الفاظ خوشآهنگ به وجود آمده است. سپس با «تخلص» استادانه به ستایش ممدوح میپردازد و در پایان با «شریطه»ای روان و خاصپسند و عامفهم، وی را دعا میکند. گاهی قصیده بدون داشتن «تشبیب» و «نسیب» با پند و اندرز و تنبیه شروع میشود. گاه نیز، قصیده، نه با تشبیب شروع میشود و نه با پند و عبرت، بلکه شاعر که از ناکامی خود نسبت به دیگر قصیدهسرایان مدحگستر در به دست آوردن مالومنال، دچار دردمندی و رنجوری شده، به شکایت و شکوه میپردازد. چون به عیان میبیند با آنکه از نظر علم و اطلاع و قدرت شاعرانه و ستایشگری، از دیگران پای کمی ندارد، مزدش -مزد مداحیهای مبالغهآمیز و گزافهمانندش- کمتر از آنهاست و آنجا هم که بهحق منتظر نواخت و انعام است، بینصیب میماند و کیسه دیگران پر میشود<ref>ر.ک: همان، ص31-30</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش