مقالات الشيخ أبي‌الحسن الأشعري إمام أهل السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۴۷: خط ۴۷:
# [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] معتقد بود: توبه از تمام گناهان اعم از کفر و فسق و... بر هر انسانی واجب است و هر زمان شخصی توبه کند و به آن عهدش (توبه) وفا کند، هرچند پذیرش و قبول آن بر خداوند عقلا واجب نیست، ولی نقلا خداوند به‎خاطر فضل و کرمش آن را می‌پذیرد؛ زیرا اوست که بنده را از معصیت به طاعت متوجه می‌کند و او را بر ترک گناه و معصیت هشدار می‌دهد و بر اطاعتش تشویق می‌کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref>
# [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] معتقد بود: توبه از تمام گناهان اعم از کفر و فسق و... بر هر انسانی واجب است و هر زمان شخصی توبه کند و به آن عهدش (توبه) وفا کند، هرچند پذیرش و قبول آن بر خداوند عقلا واجب نیست، ولی نقلا خداوند به‎خاطر فضل و کرمش آن را می‌پذیرد؛ زیرا اوست که بنده را از معصیت به طاعت متوجه می‌کند و او را بر ترک گناه و معصیت هشدار می‌دهد و بر اطاعتش تشویق می‌کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref>
#:از دیگر معتقدات او درباره توبه این است: توبه از فلان گناه با اصرار بر غیر آن صحیح است...
#:از دیگر معتقدات او درباره توبه این است: توبه از فلان گناه با اصرار بر غیر آن صحیح است...
#:به‎وسیله توبه تمام حقوق خداوند ساقط می‌شود (خداوند از حق خود درمی‌گذرد)، اما نسبت به حقوق انسان‎ها تا زمانی که حق آن‎ها ادا نشده و برائت ذمه حاصل نگردد، پذیرفته نیست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/171 ر.ک: همان، 171]</ref>
#:به‎وسیله توبه تمام حقوق خداوند ساقط می‌شود (خداوند از حق خود درمی‌گذرد)، اما نسبت به حقوق انسان‌ها تا زمانی که حق آن‌ها ادا نشده و برائت ذمه حاصل نگردد، پذیرفته نیست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/170 ر.ک: همان، ص170]</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/171 ر.ک: همان، 171]</ref>
# ایشان در موضوع روح معتقد است که روح به معنای ریح و باد است؛ به این معنا که روح جسمی لطیف است که در اعضای انسان ساری و جاری است و انسان با حیات زنده است، نه با روح؛ هرچند تا زمانی که زنده است بدن و جسم او محلی برای روح است. اینکه قوام بدن به‎وسیله روح است یک مسئله معمولی است؛ همچون قوام بدن به غذا و آب. همچنان‎که بدون آب و غذا نمی‌توان زنده بود، بدون روح هم نمی‌توان زنده بود و شرط وجود حیات، وجود روح و غذاست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/267 ر.ک: همان، ص267]</ref>
# ایشان در موضوع روح معتقد است که روح به معنای ریح و باد است؛ به این معنا که روح جسمی لطیف است که در اعضای انسان ساری و جاری است و انسان با حیات زنده است، نه با روح؛ هرچند تا زمانی که زنده است بدن و جسم او محلی برای روح است. اینکه قوام بدن به‎وسیله روح است یک مسئله معمولی است؛ همچون قوام بدن به غذا و آب. همچنان‎که بدون آب و غذا نمی‌توان زنده بود، بدون روح هم نمی‌توان زنده بود و شرط وجود حیات، وجود روح و غذاست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23923/2/267 ر.ک: همان، ص267]</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش