۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
جز (جایگزینی متن - 'نا' به 'نا') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
}} | }} | ||
'''ریاض السیاحه'''، اثر [[شیروانی، زینالعابدین|میرزا | '''ریاض السیاحه'''، اثر [[شیروانی، زینالعابدین|میرزا زینالعابدین شیروانی]] (متوفی 1253ق) و تصحیح [[حامدی ربانی، اصغر|اصغر حامد ربانی]] و با مقدمه [[بدرالدین، حسین|حسین بدرالدین]]، کتابی است یکجلدی به زبان فارسی با موضوع تصوف و عرفان و تاریخ. سلسله مشایخ صوفیه و تاریخ ملوک ایران را در این کتاب، میتوان یافت. | ||
این کتاب در سال 1337 در دست تألیف بوده و در همان سال 25 شوال المکرم در قصبه قمشه به پایان رسیده است و دیباچه کتاب بنام شاهزاده محمدرضا حاکم گیلان است. <ref>ر.ک: مقدمه اصغر ربانی، ص78</ref> | این کتاب در سال 1337 در دست تألیف بوده و در همان سال 25 شوال المکرم در قصبه قمشه به پایان رسیده است و دیباچه کتاب بنام شاهزاده محمدرضا حاکم گیلان است. <ref>ر.ک: مقدمه اصغر ربانی، ص78</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
البته در بعضی قسمتها چون تاریخ گذشتگان ناچار به نقل از مورخین اکتفا نموده است و بنابراین اگر بعض گوشههاى تاریخ به افسانه شبیهتر باشد و تحقیقات خلاف آنها را روشن ساخته باشد مانند (تاریخ ملوک پیشدادى و کیان) بر مؤلف بحثى نخواهد بود. | البته در بعضی قسمتها چون تاریخ گذشتگان ناچار به نقل از مورخین اکتفا نموده است و بنابراین اگر بعض گوشههاى تاریخ به افسانه شبیهتر باشد و تحقیقات خلاف آنها را روشن ساخته باشد مانند (تاریخ ملوک پیشدادى و کیان) بر مؤلف بحثى نخواهد بود. | ||
مطلب دیگر این است که مؤلف بسیار جاها دیده و شهرها سیاحت کرده و اشخاص ملاقات نموده که آنها را در کتاب خود نیاورده است. اولین دلیل این امر، رعایت اختصار بوده و دوم آنکه نوشتهها و یادداشتهای او را یکى از حکام در ضمن آزار بسیار از بین برده است. بخشی از نوشته وی که | مطلب دیگر این است که مؤلف بسیار جاها دیده و شهرها سیاحت کرده و اشخاص ملاقات نموده که آنها را در کتاب خود نیاورده است. اولین دلیل این امر، رعایت اختصار بوده و دوم آنکه نوشتهها و یادداشتهای او را یکى از حکام در ضمن آزار بسیار از بین برده است. بخشی از نوشته وی که دراینارتباط است برای آشنایی با قلم وی ذکر میگردد: «استعذار- بر ضمیر منیر دانشمندان عذرپذیر مخفى و مستتر نماند که جامع این اوراق و محرر این اطباق الفقیر الحقیر الساهى ابن اسکندر زینالعابدین نعمت اللهی در حین گردش عالم و سیاحت طوایف امم بهر بلدى و شهرى که وارد مىشد و بهر ناحیه و دیارى که منزل مىنمود فىالجمله اگر احوال و اوضاع آن دیار در نظر غرابت داشت و کلامى که اعتناء به او بود از محققى استماع مىنمود به قید کتابت آورده جمع مىکرد و حالات و مقالات هر فرقه را تحریر مىنمود بهقصد آنکه اگر روزى توفیق رفیق گردد و عون بارىتعالى یار شود ترتیب و تدوین نموده کتابى سازد و در آن باب سعى بلیغ و اهتمام تمام داشت عاقبتالامر به خاطر آمد که قطع علایق از ایران نموده در آستان قدس خامس آل عبا جناب سیدالشهدا علیهالسلام مجاورت اختیار نماید، در آن مکان شریف فارغالبال و آسودهحال آنچه مکنون خاطر است به انجام رساند و چندى که از عمر باقى است در زیارت آن حضرت مختتم گرداند بناء علیهذا در سنه هزار و دویست و چهلویک هجرى از بلده شیراز حرکت نموده عزیمت مقصد کرد و روى توجه به صوب (سمت) امام مظلوم آورد چون به قصبه قمشه رسید محمدقاسم خان ولد سلیمان خان قاجار که حکومت آن دیار بوى متعلق بود ستمگرى کرده جمیع اسباب و اشیاء و ما یعرف راقم را غارت و تصرف نمود و اهل و عیال و متعلقان فقیر را دستگیر کرد و آنچه از لوازم جور و ظلم و ایذاء بود نسبت به فقیر و متعلقان به عمل آورد منجمله اوراقى که در مدت بیستوپنج سال زحمت کشیده جمع کرده بود همگى را تاراج نمود نه از خدا شرم و نه از رسول اکرم آزرم کرد چون مضامین اوراق و اسماى بلاد همگى در خاطر نبود و نیز جمیع مطالب و مضامین آنها را حفظ نمودن از حیز امکان خارج بود بنابرآن اکثر بلاد اقالیم سبعه از مشرق و مغرب و شمال و جنوب مذکور نگردید و بر وفق دلخواه به انجام نرسید و به فحواى العذر عند الکرام مقبول اگر در این دفتر تفریط و افراط مشاهده گردد و در عبارات و حکایات آن زیاده و نقصان دیده شود عفو خواهند فرمود و بر بىربطى حقیر حمل نخواهند نمود.»<ref>ر.ک: همان، ص80-82</ref> | ||
ترتیب این کتاب برخلاف دو کتاب دیگر نویسنده که در آنها اسامى شهرها به ترتیب حروف است بر اساس ممالک است و طبق فهرستى که ابتدا ذکر نموده رفتار شده است. وی پس از دیباچه میگوید بنیاد این مجموعه بر خلدى و چهار روضه و بهارى نهاده گشت؛ خلد در چگونگى تقسیم زمین است. روضه اول: ولایات ایران است، روضه دوم: توران و کابلستان و کشمیر، روضه سوم: روم، روضه چهارم: جزیرةالعرب و شام و مصر. بهار: کشور هندوستان است.<ref>ر.ک: همان، ص78-79</ref> | ترتیب این کتاب برخلاف دو کتاب دیگر نویسنده که در آنها اسامى شهرها به ترتیب حروف است بر اساس ممالک است و طبق فهرستى که ابتدا ذکر نموده رفتار شده است. وی پس از دیباچه میگوید بنیاد این مجموعه بر خلدى و چهار روضه و بهارى نهاده گشت؛ خلد در چگونگى تقسیم زمین است. روضه اول: ولایات ایران است، روضه دوم: توران و کابلستان و کشمیر، روضه سوم: روم، روضه چهارم: جزیرةالعرب و شام و مصر. بهار: کشور هندوستان است.<ref>ر.ک: همان، ص78-79</ref> |
ویرایش