۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
«تقریر ادله حرکت جوهریه و رد اشکالات بوعلى و لاهیجى»: | «تقریر ادله حرکت جوهریه و رد اشکالات بوعلى و لاهیجى»: | ||
نویسنده در تقریر مسائل و ادله فلسفى، داراى شیوهاى بکر و مستدل و بىنظیر بود؛ چنانکه بیشتر ادله حکماى قدیم و متأخر را به سبکى نوین و تقریرى دلنشین و متین بیان مىفرمود و | نویسنده در تقریر مسائل و ادله فلسفى، داراى شیوهاى بکر و مستدل و بىنظیر بود؛ چنانکه بیشتر ادله حکماى قدیم و متأخر را به سبکى نوین و تقریرى دلنشین و متین بیان مىفرمود و بهویژه در براهین مبدعانه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به سبب تضلع و تبحر، به تقریراتى دست میزد که کمتر حکیمى پس از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] به چنان شیوه متقن و بیانى لطیف و موجز دست زده است و یکى از همان تقریرات مبتکرانه را در بیان اثبات حرکت جوهریه میتوان دریافت<ref>همان، صفحه چهل</ref>. | ||
نویسنده پس از آوردن دو برهان بر اثبات حرکت در جوهر اشیای عالم کون و فساد، به آوردن انکار و اشکال [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] و [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|ملا عبدالرزاق لاهیجى]] شاگرد و داماد [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] از کتاب «گوهر مراد» پرداخته، میگوید: عمده نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] و اتباع او در نفى حرکت جوهریه، اشکال در بقاى موضوع است که در هر حرکتى بقاى موضوع عقلا لازم است و عقیده شیخ این است که در حرکت جوهریه، موضوع باقى در احوال متغیر و مختلف را نمیتوان تصویر کرد. سپس در پاسخ ایراد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ]] فرماید: هرچند درجات و مراتب صورت جوهرى همیشه در تغیر و تبدل است و هر حد و مرتبهاى از حدود و مراتب صورت جوهرى، بیش از یک «آن» باقى نیست، لیکن قدر جامعى در میان همه مراتب و حدود مزبور، در حول حرکت محفوظ و باقى است و مراد از این قدر جامع، سنخ وجود صورت شیء متحرک به حرکت جوهرى است که داراى شخصیت وسیعى بوده و با همه تفاوت و تغییر مراتب و حدود، شخصیت یادشده یا قدر جامع بین مراتب، محفوظ و ثابت و باقى مانده و این حقیقت محفوظ و باقى همان قدر جامعى است که مراتب مزبور، حدود و ظهورات آن در شمارند. پس فیالمثل، حقیقت انسان از ابتداى شیرخوارگى تا کودکى و جوانى و کهولت و پیرى یکى است؛ درحالیکه تغیر و تبدل در اطوار یادشده به سبب حرکت جوهرى، موجب استکمال او از کودکى تا پیرى میباشد و در همه این حدود و مراتب و اطوار، همان شخص اول باقى مانده و اگر فرضا در جوانى جنایتى کند و در پیرى ورثه مقتول بدو دست یابند، او را به جرم مزبور قصاص میکنند و او نمیتواند به استناد حرکت در ذات و جوهر خود، بگوید من قاتل نیستم؛ زیرا به سبب تغییر و تبدیل جوهرى، عوض گردیدهام و بالاخره با توجه به بقاى صورت شخصى و وجود قدر جامع و ثابت، اشکال بوعلى مردود است و پاسخ از ایراد [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|لاهیجى]] نیز با توجه به دفع اشکال بوعلى سینا بدین بیان است: حرکت شیء از یک حد به حد دیگر، در واقع از یک حد جوهرى به حد دیگر آن میباشد و تمامى حدودى که جسم در حرکت جوهرى طى میکند، از مراتب جوهرى بوده و از جوهر به حقیقت دیگر منتقل نمیشود، تا لازم آید که ذاتى شیء براى آن حاصل نباشد و در نتیجه موضوع حرکت از جوهر به حقیقتى فرضا ضد جوهر منقلب گردد<ref>ر.ک: همان</ref>. | نویسنده پس از آوردن دو برهان بر اثبات حرکت در جوهر اشیای عالم کون و فساد، به آوردن انکار و اشکال [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] و [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|ملا عبدالرزاق لاهیجى]] شاگرد و داماد [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] از کتاب «گوهر مراد» پرداخته، میگوید: عمده نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] و اتباع او در نفى حرکت جوهریه، اشکال در بقاى موضوع است که در هر حرکتى بقاى موضوع عقلا لازم است و عقیده شیخ این است که در حرکت جوهریه، موضوع باقى در احوال متغیر و مختلف را نمیتوان تصویر کرد. سپس در پاسخ ایراد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ]] فرماید: هرچند درجات و مراتب صورت جوهرى همیشه در تغیر و تبدل است و هر حد و مرتبهاى از حدود و مراتب صورت جوهرى، بیش از یک «آن» باقى نیست، لیکن قدر جامعى در میان همه مراتب و حدود مزبور، در حول حرکت محفوظ و باقى است و مراد از این قدر جامع، سنخ وجود صورت شیء متحرک به حرکت جوهرى است که داراى شخصیت وسیعى بوده و با همه تفاوت و تغییر مراتب و حدود، شخصیت یادشده یا قدر جامع بین مراتب، محفوظ و ثابت و باقى مانده و این حقیقت محفوظ و باقى همان قدر جامعى است که مراتب مزبور، حدود و ظهورات آن در شمارند. پس فیالمثل، حقیقت انسان از ابتداى شیرخوارگى تا کودکى و جوانى و کهولت و پیرى یکى است؛ درحالیکه تغیر و تبدل در اطوار یادشده به سبب حرکت جوهرى، موجب استکمال او از کودکى تا پیرى میباشد و در همه این حدود و مراتب و اطوار، همان شخص اول باقى مانده و اگر فرضا در جوانى جنایتى کند و در پیرى ورثه مقتول بدو دست یابند، او را به جرم مزبور قصاص میکنند و او نمیتواند به استناد حرکت در ذات و جوهر خود، بگوید من قاتل نیستم؛ زیرا به سبب تغییر و تبدیل جوهرى، عوض گردیدهام و بالاخره با توجه به بقاى صورت شخصى و وجود قدر جامع و ثابت، اشکال بوعلى مردود است و پاسخ از ایراد [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|لاهیجى]] نیز با توجه به دفع اشکال بوعلى سینا بدین بیان است: حرکت شیء از یک حد به حد دیگر، در واقع از یک حد جوهرى به حد دیگر آن میباشد و تمامى حدودى که جسم در حرکت جوهرى طى میکند، از مراتب جوهرى بوده و از جوهر به حقیقت دیگر منتقل نمیشود، تا لازم آید که ذاتى شیء براى آن حاصل نباشد و در نتیجه موضوع حرکت از جوهر به حقیقتى فرضا ضد جوهر منقلب گردد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
«شرح دعاى سحر»: | «شرح دعاى سحر»: | ||
شیوه این شرح، بر اصول قواعد و قوانین عقلى متخذ از شریعت نبوى و ولایت ولوى بوده است. در هر فرازى از مطالب و مباحث این شرح و در هر عبارت و متنى از عبارات و متون آن، جز مغز عرفان و مخ حکمت و قلب ایمان و روح تقوى و رقیقه دانش و جوهره کمال و حقیقت احادیث و اخبار و قرآن، مشاهده نمیشود<ref>ر.ک: همان، صفحه | شیوه این شرح، بر اصول قواعد و قوانین عقلى متخذ از شریعت نبوى و ولایت ولوى بوده است. در هر فرازى از مطالب و مباحث این شرح و در هر عبارت و متنى از عبارات و متون آن، جز مغز عرفان و مخ حکمت و قلب ایمان و روح تقوى و رقیقه دانش و جوهره کمال و حقیقت احادیث و اخبار و قرآن، مشاهده نمیشود<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاهوسه</ref>. | ||
عنوان سایر رسائل و مقالات این مجموعه عبارت است از: «مسئله رجعت»؛ «در بیان تجلیه و تخلیه و تحلیه و فناء»؛ «بیان اتحاد عاقل و معقول»؛ «سخن در وحدت وجود و بیان مراد و معنی از این کلمه»؛ «در بیان حقیقت عمل»؛ «سخن در حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان»؛ «در بیان حقیقت شب قدر و...»؛ «في الوجود الرابط و الرابطي من الأسفار»؛ «تحقیق حکمی برهانی في تشريح الأجزاء الحملية»؛ «وجودب الوجود»؛ «تعلیقه در باب اراده از کتاب جوامع الكلم»؛ «مقالة في اتحاد العاقل و المعقول»؛ «تفسير حكمي علی آيتين الأولين [الآيتين الأوليين] من سورة يونس»؛ «تحقيق في الأسفار الأربعة»؛ «في أن الدور يستلزم التسلسل»؛ «حاشية علی قضايا الضرورية الذاتية من الأسفار الأربعة» و «رساله در بیان قوه مولده». | عنوان سایر رسائل و مقالات این مجموعه عبارت است از: «مسئله رجعت»؛ «در بیان تجلیه و تخلیه و تحلیه و فناء»؛ «بیان اتحاد عاقل و معقول»؛ «سخن در وحدت وجود و بیان مراد و معنی از این کلمه»؛ «در بیان حقیقت عمل»؛ «سخن در حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان»؛ «در بیان حقیقت شب قدر و...»؛ «في الوجود الرابط و الرابطي من الأسفار»؛ «تحقیق حکمی برهانی في تشريح الأجزاء الحملية»؛ «وجودب الوجود»؛ «تعلیقه در باب اراده از کتاب جوامع الكلم»؛ «مقالة في اتحاد العاقل و المعقول»؛ «تفسير حكمي علی آيتين الأولين [الآيتين الأوليين] من سورة يونس»؛ «تحقيق في الأسفار الأربعة»؛ «في أن الدور يستلزم التسلسل»؛ «حاشية علی قضايا الضرورية الذاتية من الأسفار الأربعة» و «رساله در بیان قوه مولده». |
ویرایش