ابن سبعین، عبدالحق بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ ابن سبعین، عبد الحق بن ابراهیم را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به ابن سبعین، عبدالحق بن ابراهیم منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد مولف
|کد مولف
|data-type='authorCode'|1555
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE1555AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


==ولادت==


«ابن سَبْعين»، ابومحمد قطب‌الدين عبدالحق بن ابراهيم بن محمد بن نصر بن سبعين مرسى رقوطى، عارف، زاهد و فيلسوف اندلسى بوده است. ولادت او را اغلب مؤلفان در 614ق، نوشته‌اند و چون زادگاه او رَقوطه، از نواحى مُرسيه بوده است، او را مرسى و رقوطى گفته‌اند.
«ابن سَبْعين»، ابومحمد قطب‌الدين عبدالحق بن ابراهيم بن محمد بن نصر بن سبعين مرسى رقوطى، عارف، زاهد و فيلسوف اندلسى بوده است. ولادت او را اغلب مؤلفان در 614ق، نوشته‌اند و چون زادگاه او رَقوطه، از نواحى مُرسيه بوده است، او را مرسى و رقوطى گفته‌اند.
==کسب علم و دانش==


وى در اوايل زندگانى در مرسيه به تحصيل منطق، حكمت، كلام و رياضيات پرداخت، سپس به عرفان روى آورد و گفته‌اند كه طب، كيميا، سيميا و علم حروف را نيز فراگرفت. برخى از مؤلفان، او را شاگرد ابواسحاق ابراهيم بن يوسف بن محمد بن دهاق (معروف به ابن المرأة)، عارف و متكلم مشهور اندلسى، دانسته‌اند، ولى وفات ابن دهاق در 611ق و قبل از ولادت ابن سبعين بوده و اين گفته ظاهراً در اصل به ارتباط فكرى و تأثير پذيرفتن ابن سبعين از عقايد ابن دهاق اشاره داشته است. از سوى ديگر، در اواخر سده 6 و اوايل سده 7ق افكار فلسفى و عرفانى ابوعبدالله شوذى از طريق شاگردش ابن دهاق و شاگرد او ابن اَحْلى در اندلس رواج گرفته بود و دور نيست كه ابن سبعين كه در اين محيط فكرى پرورش يافته و تأثير پذيرفته بود، چنان‌كه در بعضى از منابع تلويحاً اشاره شده است، در مرسيه نزد ابن احلى كسب علم كرده باشد.
وى در اوايل زندگانى در مرسيه به تحصيل منطق، حكمت، كلام و رياضيات پرداخت، سپس به عرفان روى آورد و گفته‌اند كه طب، كيميا، سيميا و علم حروف را نيز فراگرفت. برخى از مؤلفان، او را شاگرد ابواسحاق ابراهيم بن يوسف بن محمد بن دهاق (معروف به ابن المرأة)، عارف و متكلم مشهور اندلسى، دانسته‌اند، ولى وفات ابن دهاق در 611ق و قبل از ولادت ابن سبعين بوده و اين گفته ظاهراً در اصل به ارتباط فكرى و تأثير پذيرفتن ابن سبعين از عقايد ابن دهاق اشاره داشته است. از سوى ديگر، در اواخر سده 6 و اوايل سده 7ق افكار فلسفى و عرفانى ابوعبدالله شوذى از طريق شاگردش ابن دهاق و شاگرد او ابن اَحْلى در اندلس رواج گرفته بود و دور نيست كه ابن سبعين كه در اين محيط فكرى پرورش يافته و تأثير پذيرفته بود، چنان‌كه در بعضى از منابع تلويحاً اشاره شده است، در مرسيه نزد ابن احلى كسب علم كرده باشد.
خط ۴۴: خط ۴۸:
فرمانرواى مصر، از نزديكى و ارتباط او با اشراف مكه آزرده‌خاطر بود و به سبب سخنانى كه از او نقل مى‌شد، پسرش را در مصر به زندان افكنده بود. گفته‌اند كه هنگامى كه ملك ظاهر در 667ق، براى اداى مراسم حج به مكه رفت، سخت در جستجوى ابن سبعين بود، لكن وى پنهان شد. وى از همين روى ظاهراً قصد مهاجرت به هندوستان داشته است. بااين‌همه و نيز بااينكه ميان او و علماى مكه مناقشه و مخاصمه برقرار بود و غلو اصحاب و مريدان در باره او اين احوال را شدت مى‌داد، پشتيبانى شريف مكه از او، اين‌گونه مخالفت‌ها را بى‌اثر مى‌ساخت. افسانه‌هايى كه در باره او ساخته شده است، حاكى از شهرت او و توجهى است كه عامه مردم نسبت به او داشته‌اند. قدرت و موقعيت او در مكه چنان بود كه شيخ قطب‌الدين قسطلانى، دانشمند و عارف مشهور (614 - 686ق) كه از مخالفان او بود، از ترس خصومت او مكه را ترك گفت و به مصر رفت. چنين به نظر مى‌رسد كه ابن سبعين در مسائل سياسى آن ايام نيز دخالت داشته و شريف مكه را در اين‌گونه امور راهنمايى و يارى مى‌كرده است. به گفته ابن خلدون بيعت ابونمى با ابوعبدالله المستنصر، فرمانرواى افريقيه، به ترغيب و تشويق ابن سبعين بوده و بيعت‌نامه نيز كه متن آن در تاريخ ابن خلدون آمده، از آغاز تا انجام به خط و انشاى او بوده است.
فرمانرواى مصر، از نزديكى و ارتباط او با اشراف مكه آزرده‌خاطر بود و به سبب سخنانى كه از او نقل مى‌شد، پسرش را در مصر به زندان افكنده بود. گفته‌اند كه هنگامى كه ملك ظاهر در 667ق، براى اداى مراسم حج به مكه رفت، سخت در جستجوى ابن سبعين بود، لكن وى پنهان شد. وى از همين روى ظاهراً قصد مهاجرت به هندوستان داشته است. بااين‌همه و نيز بااينكه ميان او و علماى مكه مناقشه و مخاصمه برقرار بود و غلو اصحاب و مريدان در باره او اين احوال را شدت مى‌داد، پشتيبانى شريف مكه از او، اين‌گونه مخالفت‌ها را بى‌اثر مى‌ساخت. افسانه‌هايى كه در باره او ساخته شده است، حاكى از شهرت او و توجهى است كه عامه مردم نسبت به او داشته‌اند. قدرت و موقعيت او در مكه چنان بود كه شيخ قطب‌الدين قسطلانى، دانشمند و عارف مشهور (614 - 686ق) كه از مخالفان او بود، از ترس خصومت او مكه را ترك گفت و به مصر رفت. چنين به نظر مى‌رسد كه ابن سبعين در مسائل سياسى آن ايام نيز دخالت داشته و شريف مكه را در اين‌گونه امور راهنمايى و يارى مى‌كرده است. به گفته ابن خلدون بيعت ابونمى با ابوعبدالله المستنصر، فرمانرواى افريقيه، به ترغيب و تشويق ابن سبعين بوده و بيعت‌نامه نيز كه متن آن در تاريخ ابن خلدون آمده، از آغاز تا انجام به خط و انشاى او بوده است.


وفات ابن سبعين در اغلب تواريخ معتبر در 669ق و در 55 سالگى او ذكر شده است و گفته‌اند كه رگ خود را زد و نيز به مسموم شدن او اشاره رفته است. باديسى، مسموم شدن او را به تحريك و توطئه الملك المظفر، حاكم يمن دانسته است. آرامگاه او در نزديكى مكه در مَعْلاة بوده و سنگى بر آن نهاده بودند كه چون زيارتگاه «جُهّال غربا» شده بود، شكسته و برداشته شد.


== آثار ==
== آثار ==


# بدالعارف؛
# رسالة الفقيرية؛
# رسالة القوسية؛
# رسالة العهد؛
# كتاب الإحاطة؛
# رسالة خطاب الله بلسان نوره؛
# رسالة الفتح المشترك؛
# رسالة النصيحة أو النورية؛
# رسالة الرضوانية.


1. بدالعارف؛


2. رسالة الفقيرية؛
==وفات==


3. رسالة القوسية؛
وفات ابن سبعين در اغلب تواريخ معتبر در 669ق و در 55 سالگى او ذكر شده است و گفته‌اند كه رگ خود را زد و نيز به مسموم شدن او اشاره رفته است. باديسى، مسموم شدن او را به تحريك و توطئه الملك المظفر، حاكم يمن دانسته است. آرامگاه او در نزديكى مكه در مَعْلاة بوده و سنگى بر آن نهاده بودند كه چون زيارتگاه «جُهّال غربا» شده بود، شكسته و برداشته شد.
 
4. رسالة العهد؛
 
5. كتاب الإحاطة؛
 
6. رسالة خطاب الله بلسان نوره؛
 
7. رسالة الفتح المشترك؛
 
8. رسالة النصيحة أو النورية؛


9. رسالة الرضوانية.


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
۵۳٬۳۲۷

ویرایش