۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#:{{ب|''بهناگه کور شد اسفندیار لیل را دیده''|2=''تو گفتی تیر خور جست از کمان پور زال زر''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحههای یازده و دوازده</ref>. | #:{{ب|''بهناگه کور شد اسفندیار لیل را دیده''|2=''تو گفتی تیر خور جست از کمان پور زال زر''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحههای یازده و دوازده</ref>. | ||
# آشنایی وی به زبان عربی و قرآن بسیار افزون و در حد محققان علوم دینی و مذهبی بوده است | # آشنایی وی به زبان عربی و قرآن بسیار افزون و در حد محققان علوم دینی و مذهبی بوده است | ||
# در آیینهزاران مذاهب و ادیان الهی، | # در آیینهزاران مذاهب و ادیان الهی، بهویژه آئین اسلام و کیش زردشت و کتاب اوستا و گاتههای آن تفحصی بسزا داشته و جبلّت را با فروغ شریعت نورانی ساخته است. | ||
# ناصری علاوه بر قصیدهسرایی در سرودن مسمطات، آنهم در مدح و منقبت ائمه هدی و معصومین خاندان ولا، استادی مسلم و سخنپردازی مفخّم است. وی در سرودن مسمطات بر آن بوده تا از قوافی سخت و بسیار دشوار بهره گیرد. اگرچه استفاده از قوافی و واژههای مهجور در این روزگار شاعران را بهراستی کاری ناصواب است، اما بههرحال این غنای طبع، معیاری بر تبحر و ذوق زخار ناصری در آفرینش مسمطات است؛ بهطوریکه سرودههای او مسمطات منوچهری را به ذهن متبادر میکند؛ برای مثال بشنوید: | # ناصری علاوه بر قصیدهسرایی در سرودن مسمطات، آنهم در مدح و منقبت ائمه هدی و معصومین خاندان ولا، استادی مسلم و سخنپردازی مفخّم است. وی در سرودن مسمطات بر آن بوده تا از قوافی سخت و بسیار دشوار بهره گیرد. اگرچه استفاده از قوافی و واژههای مهجور در این روزگار شاعران را بهراستی کاری ناصواب است، اما بههرحال این غنای طبع، معیاری بر تبحر و ذوق زخار ناصری در آفرینش مسمطات است؛ بهطوریکه سرودههای او مسمطات منوچهری را به ذهن متبادر میکند؛ برای مثال بشنوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
{{ب|''فاشتر گویم، چرا باید سخن سربسته گفتن ''|2=''از دل و جان، مدحگوی خسرو لبتشنگانم''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده</ref>. | {{ب|''فاشتر گویم، چرا باید سخن سربسته گفتن ''|2=''از دل و جان، مدحگوی خسرو لبتشنگانم''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده</ref>. | ||
مدح ائمه اطهار(ع)، | مدح ائمه اطهار(ع)، بهویژه آخرین پیامآور نور حضرت محمد(ص) و امیر مؤمنان علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، از خصوصیات بارز قصاید و مسمطات اوست. در پارهای از قصاید که در مدح امامان همام سروده است، مدح را عاقبت به شرح مصائب ایشان میکشاند؛ حتی گاه در تولد آن بزرگواران پس از اظهار شادمانی و مسرت، بلادرنگ از وقایع مصیببار آنان دم میزند که مورد اخیر بیشتر در قصایدی که برای امام حسین(ع) سروده، به چشم میخورد. ناصری از بدو نوجوانی به سرودن شعر پرداخته و در آغاز جوانی به پختگی شعری رسیده است. دلیل بر این گفتار قصیدهای است که در بیستوچهار سالگی در مدح امام عصر(عج) سروده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''مدح تو را ناصری چگونه سراید''|2=''وصف تو بحری است بیکرانه و پایان''}} | {{ب|''مدح تو را ناصری چگونه سراید''|2=''وصف تو بحری است بیکرانه و پایان''}} |
ویرایش