۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در مقدمه اول، این امر اثبات شده است که توجه دوباره روح به بدن عنصری که از احکام و لوازم و قاهریت سنخ روحانی بر اجسام است، ممکن، بلکه علاقه قاهریت بهطوری است که شناخت بعد از موت باقی است و زوال آن، ممتنع است. | در مقدمه اول، این امر اثبات شده است که توجه دوباره روح به بدن عنصری که از احکام و لوازم و قاهریت سنخ روحانی بر اجسام است، ممکن، بلکه علاقه قاهریت بهطوری است که شناخت بعد از موت باقی است و زوال آن، ممتنع است. | ||
در مقدمه دوم، اثبات شده است که روح پیامبر(ص) و ائمه(ع)، معلم و مهذب کل افراد بشر و رساننده عموم به سعادت عظمی است و به قاعده اینکه هر موجودی را خاصیتی است، خاصیت وجودی ایشان هم همین تعلیم و تهذیب عمومی است و به گواه تاریخ، بروز اثر و طلوع آفتاب سعادت در حوزه مدینه انسانی، بهواسطه وجود موانعی، در زمان خودشان ممکن نشد؛ چنانکه حال کنونی حوزه بشر، بهترین شاهد و برهان بر این مطلب است؛ پس به ضرورت عقل در مقدمه سوم که قسر و ممنوع شدن از کمال و اثر طبیعی، محال است دائم باشد، باید روزی باشد که نفوس معلمین مدرسه دنیا، در مقام تعلیم عمومی برآیند و ارواح انبیا(ع) و ائمه(ع)، توجهی به | در مقدمه دوم، اثبات شده است که روح پیامبر(ص) و ائمه(ع)، معلم و مهذب کل افراد بشر و رساننده عموم به سعادت عظمی است و به قاعده اینکه هر موجودی را خاصیتی است، خاصیت وجودی ایشان هم همین تعلیم و تهذیب عمومی است و به گواه تاریخ، بروز اثر و طلوع آفتاب سعادت در حوزه مدینه انسانی، بهواسطه وجود موانعی، در زمان خودشان ممکن نشد؛ چنانکه حال کنونی حوزه بشر، بهترین شاهد و برهان بر این مطلب است؛ پس به ضرورت عقل در مقدمه سوم که قسر و ممنوع شدن از کمال و اثر طبیعی، محال است دائم باشد، باید روزی باشد که نفوس معلمین مدرسه دنیا، در مقام تعلیم عمومی برآیند و ارواح انبیا(ع) و ائمه(ع)، توجهی به بدنهای خود نموده و خود را در جامعه نمایان کنند و موانع و قواسر از مقابل آثار و نفوذ خاصیت این قوای الهی، رفع شود و معلمین الهی که وظیفه ذاتیه آنها، تعلیم همه مردم دنیاست، در مقام تعلیم و تهذیب سرتاسر نفوس بشر برآیند و انسان را به مقام کمال و تمام فعلیت خود رسانند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-22</ref>. | ||
در پایان این فصل، به دو مطلب زیر، اشاره شده است: | در پایان این فصل، به دو مطلب زیر، اشاره شده است: | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
# اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او بهقدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و میتواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-23</ref>. | # اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او بهقدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و میتواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-23</ref>. | ||
در فصل دوم، شبهاتی پیرامون مسئله رجعت، بهصورت سؤال مطرح گردیده و بدان، پاسخ داده شده است؛ از جمله آنکه رجوع کردن ارواح پاک ائمه(ع) به عالم عنصری و | در فصل دوم، شبهاتی پیرامون مسئله رجعت، بهصورت سؤال مطرح گردیده و بدان، پاسخ داده شده است؛ از جمله آنکه رجوع کردن ارواح پاک ائمه(ع) به عالم عنصری و بدنهای مادی خودشان، مقتضی است که در وجود خود، سیر نزولی کنند و بعد از وداع دنیا و خلاصی از زندان طبع، دومرتبه عود به گرفتاری این عالم نمایند و در نهاد هر عقلی هویداست که بعد از تمام شدن دور طبیعی وجود، عود به ابتدای امر، صحیح نیست. | ||
نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم میآید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و بهنحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم میآید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و بهنحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | ||
فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه | فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه جانهای مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام بهصورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفسالامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصلبههم عبادت مینمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق مییابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است میکند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | ||
در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامی اشخاص و اسامی کتابها و | فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامی اشخاص و اسامی کتابها و مکانها، در انتهای کتاب آمده است. | ||
در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع و ارائه توضیحاتی پیرامون برخی از مطالب، ترجمه فارسی عبارات عربی ذکرشده در متن، آورده شده است. | در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع و ارائه توضیحاتی پیرامون برخی از مطالب، ترجمه فارسی عبارات عربی ذکرشده در متن، آورده شده است. |
ویرایش