تفسير أبي‌بكر الأصم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ط' به 'ه‌ط')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
خط ۵۵: خط ۵۵:
الف)- تفاسیر سلف و گذشتگان، مانند تفسیرهای: ابن عباس، حسن بصری، شعبی، عکرمه، قتاده، ربیع و سدی.
الف)- تفاسیر سلف و گذشتگان، مانند تفسیرهای: ابن عباس، حسن بصری، شعبی، عکرمه، قتاده، ربیع و سدی.


ب)- منقولات عامه و مجهول: به‎عنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر می‌کند، عدم پرداخت زکات از طرف بنی‌اسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته به‌درستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مروی‎عنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشان‌دهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنان‎که ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است.
ب)- منقولات عامه و مجهول: به‌عنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر می‌کند، عدم پرداخت زکات از طرف بنی‌اسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته به‌درستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مروی‎عنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشان‌دهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنان‎که ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است.


ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوه‌های پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ به‎عنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار به‎عنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-‎18</ref>.
ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوه‌های پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ به‌عنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار به‌عنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-‎18</ref>.


[[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از:
[[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از:
خط ۶۷: خط ۶۷:
برخلاف آنچه که گفته می‌شود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال می‌کنند، [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
برخلاف آنچه که گفته می‌شود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال می‌کنند، [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.


از جمله ویژگی‎های تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ به‎عنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحة‎الكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: '''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آب‌ها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.
از جمله ویژگی‎های تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ به‌عنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحة‎الكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: '''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آب‌ها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.


[[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
[[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشته‌اند؛ به‌طوری‎که قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمی‌شود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ به‎عنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: '''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: '''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: '''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» می‎باشد، بازمی‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص24-‎25</ref>.
مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشته‌اند؛ به‌طوری‎که قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمی‌شود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ به‌عنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: '''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: '''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: '''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» می‎باشد، بازمی‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص24-‎25</ref>.


اصم پیش از آنکه یک مفسر باشد، یک متکلم است، ولذا در موارد بسیاری از تفسیر آیات، شیوه‎ کلامی و جدلی وی، به‎خوبی مشهود است، از جمله در تفسیر آیه مبارکه 145 سوره بقره<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.
اصم پیش از آنکه یک مفسر باشد، یک متکلم است، ولذا در موارد بسیاری از تفسیر آیات، شیوه‎ کلامی و جدلی وی، به‎خوبی مشهود است، از جمله در تفسیر آیه مبارکه 145 سوره بقره<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.


اصم از شیوه تفسیر قرآن به قرآن نیز استفاده کرده است؛ به‎عنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 13 سوره توبه: '''أَ لاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيمَانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‎'''، از آیه مبارکه 216 سوره بقره: '''كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ'''، استفاده شده و چنین استنباط گردیده که ایشان از قتال و جهاد در راه خدا، کراهت داشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.
اصم از شیوه تفسیر قرآن به قرآن نیز استفاده کرده است؛ به‌عنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 13 سوره توبه: '''أَ لاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيمَانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‎'''، از آیه مبارکه 216 سوره بقره: '''كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ'''، استفاده شده و چنین استنباط گردیده که ایشان از قتال و جهاد در راه خدا، کراهت داشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.


===بخش دوم (تفسير أبي‎مسلم)===
===بخش دوم (تفسير أبي‎مسلم)===
در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-‎267</ref>.
در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-‎267</ref>.


[[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مى‎تواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که به‌طور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مى‎توان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابه‎لاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کرده‌اند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاه‌هاى تفسیرى [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را به‎عنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آورده‌اند، مانند: «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]» و «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» و… بسنده کنیم<ref>ر.ک: ربانی، محمدحسن، ص271-‎272</ref>.
[[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مى‎تواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که به‌طور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مى‎توان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابه‎لاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کرده‌اند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاه‌هاى تفسیرى [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را به‌عنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آورده‌اند، مانند: «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]» و «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» و… بسنده کنیم<ref>ر.ک: ربانی، محمدحسن، ص271-‎272</ref>.


بیشتر مفسرانى که پس از [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تدوین تفسیر روى آورده‌اند، از تفسیر او بهره برده‌اند، چه امامیه و چه عامه و این خود اهمیت جایگاه تفسیر او را مى‎رساند<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>.
بیشتر مفسرانى که پس از [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تدوین تفسیر روى آورده‌اند، از تفسیر او بهره برده‌اند، چه امامیه و چه عامه و این خود اهمیت جایگاه تفسیر او را مى‎رساند<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>.


[[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] در تفسیر خویش روش‎ها و ملاک‎هاى خاصى را به‎کار بسته که عبارتند از:
[[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] در تفسیر خویش روش‎ها و ملاک‎هاى خاصى را به‎کار بسته که عبارتند از:
# در تفسیر لغات قرآن، به زوایاى پنهان استعمالات عرب توجه کرده و به معانى رایج بسنده نکرده است؛ به‎عنوان مثال: جمله «صرهنّ» را به معناى «قطّعهنّ» نمى‎گیرد، بلکه به معناى «أملهنّ» مى‎گیرد.
# در تفسیر لغات قرآن، به زوایاى پنهان استعمالات عرب توجه کرده و به معانى رایج بسنده نکرده است؛ به‌عنوان مثال: جمله «صرهنّ» را به معناى «قطّعهنّ» نمى‎گیرد، بلکه به معناى «أملهنّ» مى‎گیرد.
# او در ارائه نظریات خود از ترکیب‌هاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنان‎که ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است.
# او در ارائه نظریات خود از ترکیب‌هاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنان‎که ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است.
# مهم‎ترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن به‎کار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما به‎عنوان یکى از پایه‌ها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است.
# مهم‎ترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن به‎کار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما به‌عنوان یکى از پایه‌ها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است.
# [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جمله‌ها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمى‎کند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتاب‌هاى روایى ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص274-‎276</ref>.
# [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جمله‌ها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمى‎کند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتاب‌هاى روایى ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص274-‎276</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش